ساختمان را “هم سایه” نامیدیم تا همسایگی کند برای درختی که در زمین ما نشسته و هم سایهی ماست، می خواستیم بنایی باشد که از طبیعت برآمده و با آن دوستی میکند تا معماری را به مثابه الگویی زنده از محیط تعریف کند و این طور باشد که حقِ همسایگی را ادا کرده است. سفیدش کردیم و بی ادعا تا بر چهرهی شهر خش نیندازد، پر از سایهها با شکلها و اندازههای جورواجور که بر سفیدی ساختمان نقش می اندازند. حیاط ما بزرگ است با دیوارهای کوتاه تا عابران را دعوت کند که در سایهی ساختمان و درخت، نفسی تازه کنند. رابطهی بنا و حیاط چیزی فراتر از فضای روبازِ محصور میان دیوارهای بلند تعریف شده است؛ فراتر از حیاطهای مرسوم و معمولی که به کوچه و شهر پشت کردهاند و هراس از دیدن و دیده شدن دارند؛ حیاطی برای ما و هم سایه ها. ساختمان ما دُکان دارد تا به واسطهی فرآیند خرید از آن، همسایهها نیز به “هم سایه”ی ما احساس تعلق خاطر داشته باشند.
ما خواستیم معماری را ببریم توی خانههای آدمهای معمولی که کیفیت را بخاطر هزینه ی زیادش فراموش کرده بودند. در تلاش بودیم تا بیشترین کیفیت زندگی را در کنار کمترین هزینه فراهم کنیم تا معماری را آشتی دهیم با آدمهایی که قهر کرده بودند با او، بسکه پر طمطراق و دور از دسترس شده بود. البته کم کردن هزینه یک انتخاب نبود بلکه بر اساس واقعیت موجود و با توجه به قیمت زمین باید طرحی را اجرا میکردیم که متناسب با قیمت فروش منطقه باشد (قیمت فروش در منطقه، متری یک میلیون و سیصد هزار تومان است). محمدشهر؛ نزدیک تهران است. مترو رفت و آمد را آسان کرده است. زمین ارزان است و امکان خرید خانه را به خیلیهایی که حیاتِ کاریشان توی تهران شکل میگیرد، میدهد.
برای توضیحات بیشتر و مشاهده تصاویر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…