مقدمه:
مفهوم عام سفر به معناي حركت از مكاني به مكاني ديگر مي باشد و نفس آن جنبش و حركت مي باشد كه با سكون و لختي در تضاد مي باشد وقتي به دنبال اين مفهوم تاريخ زندگي بشر را ورق مي زنيم به عوامل محركة بسياري براي آن مواجه مي شويم كه انسان را براي اين تحول آماده مي كند . همانطور كه در قوانين فيزيكي نيوتوني مطرح مي باشد هر جسمي تمايل به سكون و لختي دارد . يعني دوست مي دارد در آن حالتي كه هست باقي بماند و علاوه بر آن انسان نيز زاتاً دوست دارد در آن محل باقي بماند و حال آنكه بايد نيرويي باشد تا بتواند او را از آن حالت سكون و خمود در آورد . حال آنكه اين نيرو مي تواند آنقدر قوي باشد كه اين حركت را به صورت گروهي در آورد . از جمله اين عوامل مي توان به نيروه هاي سياسي ، فرهنگي ، مذهبي ، اجتماعي و اقتصادي بلاياي آسماني و يا علاقه به شناخت تمدن هاي ديگر و… را نام برد .
سياست مي تواند توسط حكومت هاي حاكم بر يك منطقه ، به يك گروه يا اشخاص تحمل شود . همانند منتقل كردن اين اقشار به خراسان براي جلوگيري از نفوذ اقوام شرقي ايران . از عوامل فرهنگي نيز مي توان به سفرها يي كه از طرف بعضي دولتها براي ترويج فرهنگي خاص در كشورهای ديگر اتفاق مي افتد . مذهب نيز در كل تاريخ مسبب بسياري از سفرها بوده . همانند سفر هجرت مسلمانان از مكه به مدينه، اقتصاد نيز يكي از دلايل اصلي اين جابجايي ها بوده است كه براي تغيير وضعيت بد اقتصادي يا براي تجارت صورت مي گرفته است در زمان حكومت هخامنشي به علت تثبيت حكومت و ايجاد امنيت نسبي و رونق گرفتن اقتصاد و وجود اين راهنماي بين المللي و مهم ، تجارت و به طبع آن سير و سفر رونق گرفت .
برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…..