رساله مجموعه کودکان بی سرپرست 160صفحه – مطالعات مجتمع کودکان بی سرپرست و سر راهی 160 صفحه
مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه
بخشی از مطالب:
-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .
جنگهاي جهاني اول و دوم ضربه محكمي بر پيكره جامعه بشري بود كه ويراني و سرگرداني و بي سرپرستي فراواني در پي داشت اگر چه امروزه دامنه و وسعت جنگها از جهانشمولي خود كاسته است . ليكن شيفتگان قدرت به اشاعه انحرافات و كمبودها پرداختند كه جنگ بي پاياني آغاز گشت و با اشاعه الكل و اعتياد و فحشاء و در يك كلام نابودي ارزشهاي اخلاقي ، بزرگترين و مهلكترين ضربه ها را بر اركان مقدس خانواده وارد شد كه موجب متلاشي شدن پايه هاي استوار خانواده و در نتيجه بي سرپرستي و بي پناهي گرديد .
و اين قصه هم چنان ادامه دارد و انسان سر گشته هر روز در جستجوي ايده آلها دست به دامان انواع فساد مي روند شايد مرهمي بر دردها و آلامش باشد . و اما قصد از نگارش اين مقاله در اين گوشه از جهان شايد تا حدودي شناساندن بچه هاي بي سرپرست و مشكلات آنها و ارائه راهحلي براي بهينه سازي فضاي زندگي اين كودكان ميباشد ( البته لازم به توضيح است كه اين بررسي مختصر كه با استفاده و بهره جوئي از مطالعات كتابخانه اي و مدارك مكتوب و همچنين برداشتهاي ميداني انجام گرفته است بدليل كمبود منابع و مشكلات خاص مربوط به اين موضوع انتخابي مسلماً خالي از ضعفها و كاستيها نيست . اما به هر صورت به عنوان يك شروع مي تواند مورد استفاده دانشجويان ديگر باشد .)
2-1- ضرورت انتخاب پروژه :
باتوجه به آنچه كه درمقدمه آمد و با توجه به اين امركه مشكلات رفتاري ،عاطفي وهوشي كودكان يتيم بر همگان آشكار است،نه تنها توجه پژوهشگران كه بلكه درسطح وسيع تري توجه كليه برنامه ريزان اجتماعي وحتي عموم مردم به اين مساله ضروري به نظر مي رسد.صرف نظر ازجنبه انساني قضيه كه زندگي درمحيط خانواده حق كودك است و از اين حق همه كودكان بايدبهره مند شوند،جنبه اجتماعي آن نيزحائز اهميت است.كودكان يتيم هم بايدروزي مثل ديگر كودكان بدون كنترل مسئولان پرورشگاه درجامعه زندگي كنند.قابل انكار نيست كه لازمه زندگي در جامعه بر خورداري از حداقل توانائيهاي عاطفي واجتماعي است.ازاين رو اگر مهارت لازم در اين كودكان به وجود نيايداز سويي خوددچار مشكلات عديده مي شوند واز سويي ديگر براي جامعه مشكلاتي به بار خوا هند آورد.بنابر اين توجه به كودكان يتيم و تعليم وتربيت آنان امري لازم وحياتي به نظر مي رسد.
3-1- بيان مسئله :
بي سرپرستي بيشتر از آنكه يك مشكل فردي باشد مشكل اجتماعي است . امروزه در سرتاسر دنيا با افزايش بي رويه كودكان بي سرپرست روبه رو هستيم اين افزايش دلايل زيادي از جمله فقر ، جنگ ، افزايش فساد و فحشا ، اعتياد و .. دارد . اين كودكان قربانيان خشونت جامعه اي هستند كه نه تنها آنها را از داشتن پدر و مادر و كانون گرم خانواده محروم ساخته بلكه پذيراي آنها نيست و به چشم سر بار به آنها مي نگرد .
در ذهن كوچك كودك كه همواره نياز به يك پناه را احساس مي كند بودن در محيطي كه بطور دائم احساس تشويش ، نگراني و اضطراب و ترس هميشگي ، ضعف در شخصيت را بدنبال خواهد داشت و افسردگي و خزيدن به كنجي آرام ، آرزوي متداولي در بين اين دسته كودكان است و به عكس ممكن است بعضي از كودكان براي جلب توجه و مطرح شدن و يا متمايز شدن از ديگران دست به اعمال خشونت آميز و در نهايت به شخصيت ناهنجار با قدرت خلق مشكلات فراوان براي اجتماع تبديل شوند .در حالي كه همواره به اين نكته آگاه باشيم كه در سالهاي آينده اين كودكان بايد قدرت حركت و همگامي با جامعه و حتي توان مطرح شدن بعنوان سرمايه هاي بسيار با ارزش براي سازندگي كشور را دارا باشند و اگر بدانيم در زندگي آنها خلأ پر نشدني به نام خانواده وجود دارد بايد حتي الامكان شرايط زيست آنها را به گونه اي فراهم كرد كه حد اقل فرد را جزئي از يك خانواده با ايجاد علائق و همبستگيهائي مشابه بدانند آنگاه اهداف و خطوط طرح مورد نظر رنگي متفاوت با شرايط موجود خواهد گرفت .
4-1- اهميت انتخاب موضوع
بي سرپرستي كلمه اي است كه امروز تنها بار بدون سرپرست بودن را بخود حمل نمي كند بلكه در پس آن تمامي ابعاد شخصيتي ، رفتاري رواني ، اجتماعي شخص را زير سؤال مي برد . در بررسي آماري مشاهده مي شود كه اكثر مجرمين فاقد خانواده يا سرپرست مؤثر بوده اند. بدين ترتيب بي سرپرستي تنها يك مسئله كوچك فردي نبوده بلكه يك مسئله بزرگ اجتماعي مي باشد . اين پروژه تنها تحقيق براي شناخت مسئله و در پس آن برخورد حسي با فضا نمي باشد بلكه هدف آن يافتن مطلوبترين روش و سيستم با هدف كم كردن پسوندهاي ناشي از بي سرپرستي در بستر طرح يعني ايران مي باشد .
افزايش كودكان بي سرپرست خطري است كه مرتباً نسل حال و آينده را تهديد مي كند و اثرات زيان بخشي را بر پيكره جامعه در ابعاد مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، عاطفي ، فردي و خانوادگي تحميل مي نمايد اين مسئله بويژه در مورد شهر مشهد بعنوان دومين كلان شهر مذهبي پر رنگتر و جدي تر رخ مي نمايد . علل افزايش اين كودكان بخصوص در اين شهر را مي توان دلايل زير عنوان كرد :
1. وجود بارگاه ملكوتي امام رضا ( ع ) بعنوان يك محل امن و مناسب براي كودكان فراري و نيز رها كردن كودكان شناخته مي شود به همين علت از شهرها و اماكن ديگر به مشهد رو مي آورند .
2. خشكسالي هاي پياپي در استان خراسان كه بصورت مستقيم در ايجاد فقر مؤثر بوده و مسائلي از قبيل هجوم به شهرها و حاشيه نشيني و مسائل مرتبط با آن را به همراه دارد .
3. هم مرز بودن با كشور افغانستان باعث تولد كودكان بدون شناسنامه
4. بالارفتن ميزان اعتياد
5. افزايش 26 در صد نرخ بيكاري
6. بالا رفتن نرخ بزهكاري
7. افزايش رقم بيماريهاي اعصاب و روان
8. بالا رفتن آمار طلاق
9. بالارفتن تورم و بوجود آمدن مشكلات اقتصادي و افزايش سطح فقر
و از طرف ديگر بايد توجه داشت كه اين كودكان از آنجا كه از حمايتي مادي و عاطفي محروم مانده اند آمادگي لازم براي هر نوع آسيب پذيري را دارا مي باشند لذا نياز به حمايت بيشتري دارند .
5-1- روش تحقيق :
به منظور ارائه و دستيابي به معيارها و مباني طرح كه بتواند محيطي مناسب براي كودكان بي سرپرست فراهم آورده پاسخگوي بعضي از نيازها و مركزي براي احقاق حقوقشان باشد لازم است ابتدا شناخت كامل و كافي از اين كودكان و علتهاي وجودي و افزايش آنها و ويژگيهاي رواني و رفتاري شان داشته باشيم . همچنين بايد با توجه به شرايط سني و خصوصيات عام آنها لازم است كودك و ويژگيهاي كودكي را بشناسيم . از سوي ديگر به منظور دستيابي به وسيله و راهكارهايي كه رهنمون و ضامن پرژه باشد آشنائي با حقوق و قوانين مربوطه ضروري است . پس از آن شناخت و بررسي نمونه هايي كه داراي فعاليت مشابه هستند مي تواند پروژه را از تكرار خطاهائي به اثبات رسيده مصون داشته و نقاطي را كه بايد بر آنها تأكيد داشت روشن نمايند و پس از آن مطالعات زمينه و محدوده اي كه پروژه را در بر مي گيرد صورت مي گيرد . آنچه بيان شد بر مبناي دسته بندي زير شكل گرفته است:
ـ تحقيقات كتابخانه اي : شناخت ويژگيهاي روحي ، رواني و خصوصيات جسمي سنين مختلف رشد كودك ، قوانين اصول مربوطه و آنچه پيرامون بي سرپرستي ارائه مي گردد با استناد به كتابها مجلات و پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و غيره .. بوده است .
ـ مطالعات آماري : آمار كودكان فاقد سرپرست يا بد سرپرست ، تعيين جمعيت پروژه و … بر مبناي آمارهاي موجود اداره بهزيستي و يا ساير مراجع مربوطه .
ـ مصاحبه با مسئولين و متخصيصن امور نگهداري كودكان بي سرپرست و اطلاع از نظرات آنها در تشخيص روحيات و ويژگيهاي اين كودكان مؤثر بوده است .
ـ استفاده از مجلات و مقالات اينترنتي در ارائه اقدامات انجام گرفته براي اين كودكان در ساير كشورهاي جهان ياريگر بوده است .
6-1- اهداف كلي پروژه :
هدف طراحي براي اين كودكان را مي توان چنين بيان كرد : ايجاد شرايط براي زيست رشد عاطفي و جسمي و پرورش استعدادهاي كودكان بي سرپرست كه در طي زندگي در مجموعه حمايتي بايد براي همگامي با جامعه و پذيرفته شدن در ميان مردم به مهارتها و توانائيهاي لازم برسند ، حال اينكه اين فضا را بايد چگونه طراحي كرد و يا حتي آنها را چه ناميد بحث اصلي پروژه مي باشد . براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد اين نكته را مد نظر داشت كه اصولاً كودكان بي سرپرست داراي 2 مشكل عمده اند :
1ـ مشكل اجتماعي : علت ريشه اي آن دور بودن از مردم و جامعه و زيستن در فضاهايي قلعه مانند است كه اين معضل باعث سوق دادن مطلب به مطالعات جامعه شناسي مي شود .
2ـ مشكل هويتي و شخصيتي : علت آن دور بودن از نظام خانواده و سيستم نرمال زندگي و اتخاذ سيستمهاي غلط درون شبانه روزيها مي باشد . كه اين امر مطالعات روانشناسي در زمينه هاي بهداشت رواني را مي طلبد .
1-2- بخش اول : شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
آنچه مسلم است شناخت ويژگي ها و خصايص كودك و آنچه در مسير رشد وتعالي و به ثمر رساندن يك كودك لازم است ميتواند در طرح محيطي مناسب براي كودكان راهگشا و موثر باشد. دراين بخش قبل از بيان هر مطلبي توجه به تعريف « كودك » از ديدگاه صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف ) ضروري به نظر ميرسد . براساس اين تعريف هر انسان با سن كمتر از 18 سال در رديف كودكان واقع ميشود . پس سنين نوجواني هنوز در گروه و زير مجموعه كودكي و واحد شرايط آنان ميباشد.
2-1-2- اهميت دوران كودكي
بسياري ازتمدن هاي بزرگ به اهميت دوران اوليه زندگي و تأثير آن بر زندگي دوران بلوغ و سالهاي بالاي عمر توج فراوان نشان داده اند. يك ضرب المثل قديمي ميگويد: « كودك را تا سن 7 سالگي به من بدهيد و من مردي را به شما تحويل خواهم داد .»
اين مسأله در عبارات معروف زير نيز منعكس ميباشد :
– كودكان براساس زندگي خويش ياد مي گيرند.
– اگر كودكي با انتقاد زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه اعتراض كند.
– اگر كودكي با دشمني زندگي كرد، ياد مي گيرد كه بجنگد.
– اگر كودكي با تمسخر زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه خجول باشد.
– اگر كودكي با شرمساري زندگي كرد، ياد مي گيرد كه احساس گناه كند.
– اگر كودكي با اغماض (و تحمل ) زندگي كرد، ياد مي گيرد كه صبور باشد.
– اگر كودكي با تشويق زندگي كرد، اعتماد را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تعريف و تمجيد زندگي كرد ، قدرداني را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با مساوات زندگي كرد، عدالت را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با امنيت زندگي كرد،اعتقاد داشتن را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تائيد و تشويق زندگي كرد، ياد ميگيرد خودش را دوست بدارد.
3-1-2- رشد وپروش 1
رشد امري پيوسته از هنگام تشكيل نطفه تا مرگ است . دراين بين مفاهيم پرورش و پختگي به موازات رشد معنا مي يابند. مفهوم پختگي نمايانگر آنست كه انسان در بدو تولد داراي قابليت هاي پائين بوده وتغييرات خاصي كه با گذشت زمان به تكامل وي منجر ميشود او را به پختگي يا رسيدگي مي رساند. علم به اينكه هر موجود زنده قادر نيست رفتاري را كامل فراگيرد مگر آنكه به مرحله اي از نمو رسيده باشد .اهميت دانستن فرآيند رشد در سالهاي مختلف زندگي را نشان ميدهد . به عبارت ديگر هر سن محل بروز دسته به خصوصي از رفتارها و قابليت آموزش پذيري مشخصي است .پرورش به تغييراتي گفته ميشود كه براثر آموزش يا تأثيرات عوامل محيطي در انسان ايجاد ميشود. رشد وپرورش دو فرآيند متفاوت اند. رشد تغيرات كمي و كيفي برتن وروان وپرورش ،تغيير در جنبه هاي رفتاري و رواني است .
نقش وتأثير محيط بر فرآيند رشد :
تأثير محيط در رشد وتكامل انسان، قبل از قرن 18 چندان موردتوجه نبوده است در حاليكه توارث در تمام تئوريهايي كه از بقراط به بعد ارائه شده به نحوي به چشم مي خورد .
افراد انساني از نظر زمينه هاي ارثي بايكديگر متفاوتند .اما محيط چه تأثيري بر روي اين زمينه ارثي ميگذارد و چقدر در تغيير ياتبديل خصوصيات مختلف ارثي ميتواند موثر باشد،خود بخش مهمي از كار روانشناسي است . از قرن 19 به بعد آزمايش هاي متعددي انجام مي شود تا تأثير عوامل محيطي را برروي انسان موردشناسايي و بررسي قرار دهند، به خصوص در مورد نوزادان و كودكان بررسيها وازمايشهاي زيادي انجام ميگيرد،زيرا امروز علم روانشناسي به تأثير سه سال اول زندگي در شكل گيري بنيان شخصيتي طفل اهميت فراواني ميدهد. در مورد قابليت ها واستعدادهاي انساني يكي از نتايج بدست آمده اين است كه عوامل محيطي وزمينه ارثي به صورت حاصلضرب دو پارامتر عمل ميكنند و هر چه هركدام از دو پارامتر مساعدتر بوده واز ضريب بيشتري برخودار باشند، طبيعتاً نتيجه بهتري عايد خواهد شد.بنابراين ميحط تأثير بسزايي در پرورش استعدادها وقابليت هاي كودكان دارد اما در مورد مشخصات شخصيتي كه زمينه كلي رفتارها و كردارهاي افراد را تعيين مي كنند، تأثيرات عوامل محيطي بسيار اساسي و پراهميت است يكي از آزمايشهاي انجام شده اين است كه دو نوزاد دوقلوي همسان را كه از نظر زمينه ارثي كاملاً يكسان بوده اند به فرزند خواندگي به دو خانواده مختلف سپرده اند پس از ده سال با انجام آزمايشهاي مختلف متوجه شده الند كه اين دو از نظر ضريب هوشي و استعداد تفاوت اندكي با يكديگر دارند اما از لحاظ منش وشخصيت كاملاً با يكديگر متفاوتند پس با سهم عمده اي كه محيط و زمينه پرورش در شكل گيري شخصيت انسان دارد، درامر تعليم وتربيت است كه انسان ميتواند با استفاده از دانش و شناختهاي خويش به ايجاد زمينه مساعدتري براي پرورش استعدادها وشكل گيري متعادلتر شخصيت كودك همت گمارد.
عواملي كه پيرامون موجود زنده را احاطه كرده اند ميتوانندهميشه باعث تحريك يا كاهش امكانات فرد شوند. نوزاد بعد از تولد وارد محيطخارجي مي شودكه از محيط داخلي وسيعتر است وتنوع بيشتري دارد چنين فضايي سرشار ازعوامل گوناگون مادي واجتماعي و فرهنگي است .
اين عوامل به گونه اي آشكارا وترديد ناپذير بر ساختار شخصيت و چگونگي رشد كودك تأثيري تعيين كننده برجاي ميگذارد .عوامل محيطي كه درجريان رشد مؤثر هستندعبارتند از :
1. تغذيه
2. هواي آزاد و نور خورشيد
3. بيماري وآسيب
4. وضع خانوادگي
روانشناسي رفتار كودك : خصوصيات دوران مختلف رشد كودك1
دوران كودكي به جهت نقش مهمي كه در سرنوشت آينده انسان ايفا مي كند، فرصت بي نظيري است كه نبايد آن را از دست داد .فرصتهاي يادگيري در اوايل دوران زندگي كودك آثار مهمي در پرورش توانائيهاي بعدي او دارد .چرا كه بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق مي افتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انسان كوچك است كه همه چيز را درك مي كند و هر دوره از زندگي او وابسته به دوه ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كند كه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي و اخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هر دو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد . همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري و تعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتا ناراحت و ناراضي است و اين دو حالت معمولا به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد .
با بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان در سنين و دوره هاي مختلف رشد سعي در شناخت بهتر آنان به عنوان مخاطبين مستقيم پروژه داريم . لازم به ذكر است چون پروژه مربوط به كودكان در محدوده سني نوزاد تا 11 سال را شامل مي شود در اينجا تنها به بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان اين سن پرداخته شده است .
معمولاً در بچه ها بطور طبيعي اشتياق به يادگيري وجود دارد .ليكن تا قبل از 7 سالگي قادر به يادگيري از طريق خواندن و نوشتن نيستند . آنها از محيط زيست خود، از يكديگر، از بزرگسالان وبچه هاي بزرگتر از خود همواره چيزهائي ياد مي گيرند. ياديگري كودكان مستمراً در هر زمان و مكان درجريان است و بيشترين ميزان يادگيري آنان از طرق فعاليت ها ومهارتهائي است كه توسط خودشان انجام ميگيرد.
ظرفيت يادگيري در كودكان در هر يك از مراحل متوالي رشد، مناسب با همان مرحله سني ميباشد. كودك در 4 سالگي ،3 رنگ ازرنگهاي اصلي را از هم تشخيص ميهد، شكلها را ميشناسد ولي هنوز قادر به نقاشي آنها نيست . ميتواند در توپ بازي ،توپ بزرگ را بگيرد وپرتاب كند، ميتواند بيش از 3 قدرم بپرد و بدون اتكابه نقطه اي بطور قائم واستوار در مسيري مستقيم حركت كند.اندازه ها ، وزن وشكلهاي متفاوت را شتخيص دهد، بين واقعيت ، افسانه و موهوم فرق مي گذارد.
كودك در گروه سني 5 تا 6 سال ،ميتواند نقاشي و رنگ آميزي بكند و شكل آدم را مي كشد ورنگها را بشناسد، دوست دارد با بزرگسالان صحبت و در كارها با آنها مشاركت كند. از شكلها وحروف كپي كند. ميتواند برروي سطوح بلندتر از كف زمين با حفظ تعادل حركت كند. ادارك زمان و فضا را دارد. رفتارهاي شنيداري و خواندن را تقليد كند.
جنبه هاي رشد بچه دراين سنين عبارتند از :
– رشد فيزيكي ومهارتهاي حركتي
– رشد هوشي
– رشداجتماعي
– رشد عاطفي
دراين سنين كودك احتياج به معاشرت با كودكان ديگر دارد ولي عده اين كودكان نبايد زياده از حد باشدو دراين زمان بازيهاي دسته جمعي بهترين راه هدايت رشد كودك است . براي تامين اين منظور، زمين بازي در فضاي آزاد، بهترين راهحل است . زمين بازي بايد به قسمت هاي مختلف ، چمن كاري ، شن ريزي ، آجرفرش و آسفالت تقسيم شود. چمن براي معلق زدن و كشتي گرفتن ، آسفالت براي بازي با وسائل چرخ دار، توده اي از شن براي بازيهاي دستي ، باغچه اي براي سبزيكاري و محل نگهداري از حيوانات .
كودك در فاصله سني 6 سالگي تا آغاز دوره نوجواني مرحله تجربه وآشنايي با محيط آموزشي را ميگذراندوساعات فراغت خود را معمولاً براي جبران ضعف در خواندن ، صرف خواندن كتابهاي غير درسي ميكند. دراين زمان ،فراهم آوردن كتب مناسب اين سن ، ميتواند علاقه به كتاب را براي هميشه در وجود او فراهم كند.
دراين سنين جنبه هاي رشد هوشي ،اجتماعي وعاطفي كودك همچنان در جريان است وتخيل او كم كم رنگ منطقي تري به خود مي گيرد. علاقه كودك به نزديك شدن به بزرگسالان بصورت تكرار حركات آنها وعلاقمندي به مشاركت درانجام كارهاي دستي در آنها به خوبي قابل مشاهده است .
4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان1 :
شخصيت اگر هم ريشه ارثي داشته باشد ولي بطور قطع متأثر از عوامل بسياري است كه در اثر محيط ايجاد مي گردد كه مهمترين اين عوامل عبارتند از :
– وضع جسماني : كه عاملي است ارثي و موثر در شخصيت فرد. اندام ، قيافه ،سلامتي ، نواقص جسماني ،تحريك پذيري حواس ، طرز كاركردن غدد داخلي واعصاب ،همگي اثراتي را در حالات رواني شخص دارد كه بدون رابطه با شخصيت فرد نيست .
– احساس و قبول مسئوليت : اينكه به والدين و مربيان توصيه شده است كه به كودكان مسئوليت هاي درخور توانائيهاي آنها واگذار نمايند، براي اين است كه نهال شخصيت واعتماد بنفس در وجود آنها كاشته شده باشد تا در دوران جواني رشد نمايد. نوجوانان بايد از يك طرف نسبت به خود احساس مسئوليت نمايند يعني ،خود را حفاظت ونگهداري كنند و از طرف ديگر درانجام كارهاي اجتماعي زياد وابسته ديگران نباشند.
– خود شناسي واحساس اطمينان كردن : خودشناسي و درك توانائي واستعدادهاي خود يكي از عوامل مهم شخصيت است .
بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق ميافتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انساني كوچك است كه همه چيز را درك مي كندو هر دوره از زندگي او وابسته به دوره ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كندكه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي واخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هردو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد. همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري وتعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتاً ناراحت و ناراضي است واين دو حالت معمولاً به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد.
برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.
فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 4 مگابایت – 160 صفحه
فهرست مطالب:
1-1- مقدمه
2-1- ضرورت انتخاب پروژه
3-1- بيان مسئله
4-1- اهميت انتخاب موضوع
5-1- روش تحقيق
6-1- اهداف كلي پروژه
7-1- فرايند عمومي تحقيق
1-2- بخش اول شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
2-1-2- اهميت دوران كودكي
3-1-2- رشد وپروش
4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان
5-1-2- كودك ، معماري و فضا
2-2- بخش دوم تعريف واژه ها
1-2-2-تعاريف
2-2-2- يتيم از ديدگاه قرآن و منابع اسلامي
3-2-2- لزوم رسيدگي به ايتام
4-2-2- يتيم و دولت اسلامي
5-2-2- يتيم و دارالايتام
3-2- بخش سوم
1-3-2- تفاوتهاي بين محيط خانواده و شبانه روزي
2-3-2- اثرات غم انگيز و زيانبار محروميت از مهر مادري
3-3-2- خلاصه اي از مشكلات فرزندان دور از خانواده وارائه برخي پيشنهادات در جهت رفع اين مشكلات
4-2- بخش چهارم
1-4-2- اجمالي در خصوص پديده بي سرپرستي وبدسرپرستي و علل آن ها
2-4-2- علل و انگيزه هايي كه سبب سپردن كودكان به مراكز شبانه روزي مي گردد
3-4-2- روند برخورد صحيح با كودكان بي سرپرست
4-4-2- آخرين دستاوردهاي جهان در راستاي واحدهاي اقامتي ـ مراقبتي
5-4-2- وظايف بهزيستي و شرايط سرپرستي كودكان از والدين (تصويري از وضعيت موجود مسائل و برنامه ها )
6-4-2- مشكلات بهزيستي و مراكز شبانه روزي
7-4-2- پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت موجود در بهزيستي
1-3- بخش اول تاريخچه حمايت كودكان بي سرپرست
1-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
2-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در ايران
2-3- بخش دوم
1-2-3-موسساتي كه قبل از انقلاب عهده دار نگهداري و حضانت از كودكان بودند
2-2-3-كليه مراكز نگهداري كودكان بي سرپرست درايران (در حال حاضر)
3-3-بخش سوم نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
1-3-3-نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در آمريكا و اروپا
2-3-3-نحوه حمايت از بي سرپرستان در كشورهاي آسيايي
4-3- بخش چهارم آئين نامه اجرائي شبانه روزي ها
1-4-3- مواد آئين نامه
1-4- بخش اول
1-1-4- نوع موسسات موجود در جهان امروز (بي سرپرستي در جهان امروز )
2-1-4-بررسي سيستم هاي موجود در جهان
3-1-4-نمونه هاي موجود در جهان
2-4- بخش دوم
1-2-4- بي سرپرستي در ايران ( نوع سيستم ها )
2-2-4- نمونه هاي موجود داخلي
4-2-4- چه بايد كرد ؟
1-5- بخش اول تنظيم برنامه فيزيكي طرح
1-1-5- معيارهاي انتخاب سايت
2-1-5- ضوابط انتخاب سايت
3-1-5- تعيين جمعيت هدف
2-5- بخش دوم انتخاب عملكردهاي موجود در سايت
1-2-5- تعيين حوزه هاي كاركردي
2-2-5- بررسي عملكردهاي پروژه
الف ) سكونتي ـ اقامتي
ب ) فضاهايي لازم براي گذراندن اوقات فراغت
3-5- بخش سوم تعيين سطح و سرانه ها
1-3-5- بررسي سرانه ها
2-3-5-تعيين مساحت هر كاربري ( جداول )
فضاهاي طرح و سطوح مورد نياز آنها
ساختمان شيرخوارگاه
بخش اداري
مهد كودك
4-5-بخش چهارم تعيين عوامل خارجي و محيطي موثر بر طراحي
1-4-5- ابعاد انساني
2-4-5-عوامل اقليمي
بررسي شرايط اقليمي شهر مشهد
– وضعيت آب و هوايي مشهد
– مشخصات جغرافيايي مشهد
دما و رطوبت هوا
وزش باد
تابش آفتاب
جهت استقرار ساختمان
3-4-5- طراحي اقليمي
5-5- بخش پنجم بررسي ارتباط اجزاء مجموعه با يكديگر
6-5 – بخش ششم توصيه هاي اجرائي (تاسيساتي ـ سازه اي )
1-6-5- توصيه هاي اجرايي
سيستم تاسيسات
سيستم سازه
7-5- بخش هفتم طراحي
1-7-5- نظام حركتي
2-7-5- نظام فضايي كالبدي مجموعه
ارتباط با محيط ( باز يا بسته بودن مجموعه )
سهم توده و فضا
3-7-5- نظام عملكردي مجموعه
منابع و ماخذ