نمایش دسته بندی مطالب

لیست مطالب صفحه اصلی

رساله خانه معمار (کانون معماران جوان) 295صفحه ,مطالعات خانه معمار,طرح نهایی خانه معمار

 مطالعات خانه معمار (کانون معماران جوان) 295صفحه

پایان نامه و مطالعات خانه معمار (کانون معماران جوان) 295ص,رساله خانه معمار,طرح نهایی خانه معمار,پایان نامه خانه معمار,ظوابط طراحی خانه معمار,نقشه خانه معمار,دانلود مطالعات خانه معمار,دانلود پایان نامه خانه معمار,دانلود پایان نامه های معماری,دانلود نقشه خانه معمار

 بخشی از مطالب:

 

مقدمه
تنها فضا است که معماری را می سازد یا آنرا به ادراک در می آورد . فضای موجود دارای ادراک و احساس است که نسبت به جهان واکنش نشان می دهد . این فضا تنها بوسیله تعقل درک نمی شود ، چرا که فضای معماری می بایست بوسیله فضایی نیز درک شود. حرکت فضا جهات دیدی متعددی می دهد که حرکت طبیعی نور ، باد، باران، یا حرکات طبیعی انسان در آن انباشته می گردد.
به این شکل انسان با معماری مرتبط می شود و معماری از طریق حضور مادی اش ، حکم واسطه ای را دارد که می تواند عواملی مانند اقلیم و تاریخ را که شکل غیر محسوس دارند انسجام بخشد.
معمار سنتی با فضامندی ، فرم را در دست گرفته و با فرم های هندسی ساده ، تنوع گرایش ها و احساسات را ارائه می دهد . قصد نهائی معمار ، نه بیان داشتن ، بلکه آفرینش فضاهای نمادینی است که بر مادیت استوارند.
معماری تنها به کار بستن فرم ها نیست . معمار معتقد است که علاوه بر این ، معماری ساختن فضا و بالاتر از همه ساختن یک مکان (Place) است که چونان شالوده فضا عمل می کند . قصد معماری در ابتدا کشمکش با سایت و از این طریق بدست آوردن
چشم اندازی از معماری چونان مکانی مشخص در دل طبیعت است.
معماری به مثابه نمادی از خرد انسانی، طبيعت را استعلا می بخشد . نمادی که دارای استقلال پیشنهادی است.
پیشگفتار
شاید به ندرت هنری یافت که به اندازه معماری با زندگی مردم پیوند داشته باشد . هنر معماری از بارزترین جلوه های فرهنگ هر قوم و هر دوره تاریخی و نمایشگر گویای فضای زیست آدمی است.
این هنر در گذشته تابع اصول و ضوابط کمابیش و معین و شناخته شده ای بود و پیوندی استوار و نا گسستنی با فرهنگ جامعه و الگوهای رفتاری داشت ، به همین سبب سبک معماری هر دوره ، انعکاسی از فرهنگ و هنر آن دوره محسوب می شد و دگرگونیهایی که در سایر عرصه های زندگی و هنر به وقوع بذر این منوال بین سبک های گوناگون معماری رابطه ای چنان استوار وجود دارد که مرز بندی بین آنها دشوار به نظر می رسد.
تحولاتی که از آغاز قرن حاضر شروع شد ، موجب گسیخته شدن رشته های استوار بین برخی از مظاهر و جلوه های زندگی با فرهنگ جامعه شد و در نتیجه روندی که از مظاهر تمدن و فرهنگ غرب اقتباس شده بود و روز به روز گسترده تر می شد ، معماری سنتی نیز از حرکت باز ایستاد و در بسیاری از عرصه ها ، پیش از آنکه فرصت و امکان انطباق با تکنولوژی و شرایط جدید را بیابد، مورد بی توجهی قرار گرفت و به سبب آنکه اطلاعات و نظریه های مربوط به معماری ، سینه به سینه انتقال می بافت ، به تدریج با از میان رفتن نسلی از هنرمندان معمار و کسانی که با این عرصه آشنا بودند ، بسیاری از اطلاعات و نظریه های مربوط به هنر معماری ایران از میان رفت.
تهاجم فرهنگی و خود باختگی حاصل از رویارویی هنر و معماری ایران با مغرب زمین نه تنها تداوم یافته است بلکه روز به روز گسترده تر نیز می شود و تلاشهای انجام شده از سوی هنرمندان و پژوهشگران هنوز به نتایج مطلوب نرسیده است.
آموزش معماری یکی از مهم ترین مباحث در زمینه معماری امروز در ایران به شمار
می آید ، زیرا در دوره ای هستیم که مسائل و امکانات بسیار متنوعی در زمینه معماری مطرح شده است که دربسیاری از عرصه ها در عمل با آنها مواجه هستیم ، بدون آنکه اهداف و برنامه های آگاهانه و اندیشه شده ای درباره آنها داشته باشیم . به عنوان مثال ، شمار دانشکده های معماری در دو دهه اخیر افزایش چشمگیر و ناباورانه ای داشته است ، و هر کدام از آنها صدها دانشجو دوره آموزشی را طی می کنند ، در حالیکه شاید بدون اغراق بتوان اظهار داشت که در بسیاری از آنها بحث وبررسی کافی درباره اهداف و روشهای آموزشی صورت نگرفته و فعالیتهای آموزشی به طور کوتاه مدت به پیش رانده می شود ، بدون آنکه درباره نتایج و پی آمدهای آن بررسی و اندیشه کافی صورت گرفته باشد . دانشکده های قدیمی تر نیز همچنان به راه خود ادامه می دهند ، بدون انکه ثمره و بازده روشهای آموزشی خود را در مسیری که طی کرده اند به طور اساسی مورد ارزیابی قرار دهند.
اهمیت و حساسیت آموزش معماری نسبت به برخی از دیگر تخصص ها در این است که در این رشته نمی توان به سادگی مانند رشته هایی مثل علوم طبیعی یا رشته های فنی و مهندسی نسبت به انتقال دانش و تجربیات حرفه ای اقدام کرد ، زیرا از یک سو اهداف مسئولان و برنامه ریزی های هر واحد آموزشی و از سوی دیگر آگاهی و کارآیی کادر آموزشی نسبت به اهداف علمی و آموزشی بسیار اهمیت دارد.
در یک نگاه اجمالی می توان برخی از مباحث مهم و بنیادی آموزش معماری در ایران را به چند گروه به شرح زیر نام برد:
1- اهداف و گرایش ها
2- روش ها و برنامه ها
3- محتوا و اطلاعات پایه
4- پژوهش
5- مدیریت آموزشی و پژوهشی
6- اساتید و مدرسان
7- دانشجویان
8- فضا و امکانات آموزشی
9- ارتباط معماری با نیازهای اجتماعی
10- کارفرمایان و مردم
اغلب دانشکده ها و مراکز آموزش در ایران تا سه دهه پیش ، گرایش و هدف آموزشی نسبتاً مشخص و آشکاری داشتند . برای نمونه می توان به دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران اشاره کرد که از ابتدا با توجه به روش آموزشی بوزار فرانسه شکل گرفت و به کار خود ادامه داد و به همین سبب رشته هایی چون هنرهای تجسمی ، موسیقی و تئاتر نیز در کنار معماری شکل گرفت. در حالیکه برخی از دیگر مراکز آموزشی معماری با گرایش به مهندسی ساختمان یا با گرایش به طراحی و برنامه ریزی شهری پدید آمدند، بدون آنکه رشته های هنری را در کنار معماری قرار دهند. اما تقریباً از دو دهه پیش که شمار مراکز آموزش معماری به صورت چشمگیری افزایش یافت، اهداف و گرایش های بیشتر آنها نامشخص و نا معین بود و بسیاری از این گونه ها مراکز هنوز نیز چنین هستند ، در حالیکه به ظاهر همه مراکز آموزش معماری با گرایشها و اهداف گوناگون از یک مجموعه سرفصل دروس استفاده می کنند و بسیاری از دانشجویان آگاه نیستند که متناسب با چه هدف و گرایش آموزش می بینند.
در برخی از مراکز آموزشی در زمینه روشها و برنامه های آموزشی ، خط مشی روشن و برنامه ریزی شده ای وجود ندارد و گاه متناسب با تغییر یک یا چند نفر در کادر مدیریت، روشها نیز دگرگون می شود و جالب تر از آن ، وجود روشها و برنامه های گاه متفاوت و یا مغایر در کنار یکدیگر به صورت اتفاقی نه برنامه ریزی شده است و این نکته در بسیاری از موارد سبب سردرگمی دانشجویان می شود.
محتوا و اطلاعات موجود در دروس گوناگون کمتر از سوی یک گروه آموزشی یا پژوهشی مورد ارزیابی قرار می گیرند و در نتیجه برخی از دروس در طی بیش از دو یا چند دهه ارائه می شوند بدون آنکه نتایج و تاثیر آن مورد بازبینی و در نتیجه محتوای دروس در صورت لزوم مورد تجدید نظر قرار گیرد. در ضمن نحوه ترکیب و تحلیل اطلاعات گوناگونی که در دروس مختلف به ویژه دروس نظری به دانشجو ارائه می شود و ارتباط آن با طراحی معماری در بسیاری از موارد برای دانشجویان مبهم باقی می ماند و در نتیجه غالباً سودمندی دروس مذبور به حد مطلوب نمی رسد.
آموزش دروس نظری در دانشگاه هنوز به طور عمده با تکیه بر حافظه صورت می گیرد و تنها در موارد خاص و اندک به صورت نقادانه و محققانه به مباحث و موضوع های آموزشی توجه می شود واین نکته سبب شده که طی شصت سال آموزش دانشگاهی در زمینه معماری ، منابع و متون تالیف شده به اندازه کافی نداشته باشیم و نه تنها هنوز
به طور عمده در بسیاری از زمینه های نظری و نیز تجربه منابع غربی وابسته هستیم ، بلکه نتوانسته ایم روشهای اندیشه روزانه ، پژوهشگرانه و خلاقانه را بکار بریم و ذهن دانشجویان را به صورت خلاق بارور کنیم . متاسفانه پژوهش به صورت واقعی و محتوایی هنوز جای مناسبی در نظام آموزشی نیافته است.
مدیریت آموزشی از موضوع های بسیار مهمی است که تاثیر قابل ملاحظه ای بر روند فعالیت های آموزشی و پژوهشی یک مرکز آموزش معماری دارد و در صورتی که مدیریتی علمی ، آگاه و توانا در یک مرکز آموزشی وجود داشته باشد ، با اجرای روشهای مناسب امکان توسعه و پیشرفت آموزشی در هر شرایطی به طور نسبی وجود دارد ، در حالیکه اگر مدیریت مناسبی وجود نداشته باشد ، پیشرفت و توسعه آموزش با وجود امکانات متعدد ، به دشواری صورت خواهد پذیرفت.
حضور مدرسان و اساتید پویا ، علاقمند ، مجرب و استفاده درست از آنان از ارکان مهم هر نظام آموزشی است. روابط صحیح آموزشی ، انتخاب درست افراد ، امکان ارتقاء افراد و توجه به کیفیت فعالیت آموزشی و پژوهشی و نیز نیازها و مسائل آنان و حاکم بودن ضوابط علمی و کاری به جای روابط غیر علمی از مواردی است که تاثیر مهمی در نظام آموزشی دارد . مسائل متعددی در این زمینه در ایران وجود دارد که باید امیدوار بود به تدریج به راه حلهای مناسب برای حل آنها دست یافت.
دانشجویان از دیگر ارکان مهم نظام آموزشی هستند که توجه به خواسته های آنان و فراهم آوردن امکانات لازم برای آنان مهمترین هدف یک برنامه آموزشی است. خوشبختانه عموم دانشجویان ایرانی بسیار علاقمند و کوشا تلاش می کنند و با امکانات بسیار اندک ، غالباً آثار بسیار خوب و عالی خلق می کنند . متاسفانه باید اظهار کرد که نظام و امکانات بیشتر مراکز آموزشی به صورت مطلوب پاسخگوی نیازها و خواسته های دانشجویان نیست و اقدام های کیفی و کمی فراوانی باید صورت گیرد تا از نسل امروز برای توسعه آتی کشور بتوان به بهترین شکل مناسب بهره برد. در نحوه انتخاب دانشجویان معماری نیز مشکلات فراوانی وجود دارد که از مهمترین آنها توجه داشتن به توانایی ها و علاقه منديهای هنری داوطلبان در کنکور است که این نکته برای برخی ار آنان دشواری هایی پدید می آورد که پیش بینی های لازم برای رفع آنها صورت نگرفته است.
دو موضوع آخر یعنی فضا و امکانات آموزشی و نیز ارتباط آموزش معماری با نیازها و خواسته های کنونی و آتی جامعه از نکاتی هستند که در بسیاری از مراکز آموزشی به شکل مطلوب مورد توجه و بررسی قرار نگرفته اند و به ویژه آخرین موضوع یعنی ارتباط آموزش معماری با نیازها و خواسته های جامعه نکته مهمی است که آثار بی توجهی به آن در صحنه های اجرایی و نیز در مراکز حرفه ای قابل مشاهده است.
آشکار است که برای بهبود آموزش معماری نه تنها لازم است تجربیات و روشهای موجود در ایران ، بلکه تجربیات و نظریه های موجود در کشورهای دیگر را مورد بحث و بررسی قرار داد. هدف از انتشار این اثر نیز توجه به تجربه ها و اندیشه عده ای از صاحب نظران غیر ایرانی و تجریبات مراکز آموزشی و روند آموزش در خارج از ایران است و آن را باید گامی کوچک در راهی دشوار و طولانی به شمار آورد که افزون بر آنکه در یک گستره کلی ، عام و ممتد سودمند است ، و برای افزایش آگاهی فردی معماران و دانشجویان معماری نیز خالی از فایده نیست.

بیان مساله
معماری یک توانایی است که در طول تاریخ به همراه ساخته شدن کشف شده و آن توانایی عبارت است از نظم دهی خلاق فضا . معماری مدرن بخشی از توانایی معماری است که تجلیات آن حدوداً از اواخر قرن نوزدهم آغاز شده و هم اکنون قسمتی از توانایی جهان معماری به شمار می آید و همچون معماری مبتنی بر سنت ، قابلیت آن را یافته که مورد تعریف مجدد معماران معاصر قرار گیرد امروز معماران چون ریچارد میر ، طراح و سازنده مجموعه های فرهنگی و موزه های هنری بر سنت معماری مدرن آثار خود را خلق می کند . درباره به در آمدن مدرن هیچ حکم قاطعی نمی توان صادر کرد. دائره المعارف ها همواره با احتیاط آن را یک جنبش می خوانند و در ایران آن را نهضت معماری مدرن نیز ترجمه کرده اند. دایره المعارف مک گروهیل ویژگی اصلی معماری قرن بیستم را چندگانگی آن ذکر می کند به نظر می رسد که تاریخ هنرشناسان هم عصر با معماری مدرن از این نهضتی که معلوم نیست هنوز ادامه دارد یا نه چندان دلخوش نیستند. ژورنالیست ها و نقادان معماری نیز در سه دهه گذشته با تکیه بر چند عارضه مرگ و زایش معماری های جدید تری را اعلام کرده اند و دانشگاهها نیز کاملاً حیران شده اند که پس کدام سبک را تدریس می کنند؟
دایره المعارف مگ گردهیل در درون جنبش مدرن نزدیک به بیست سبک را بر می شمرد که چند تایی با روایت مجلا گذشته آن هم راویانی خلاق چون رایت و لوکوربوزیه معماری خود را خلق کرده اند و چند تایی بیشتر از گذشته فاصله گرفته و به دنبال چیز دیگر ، معماری خود را بتیان نهاده اند و برخی به کلی قدم در راه بی گذشته نهاده ا ند.
بدین ترتیب در معماری معاصر مانند سایر دوران ها چند جریان معماری به طور همزمان آرایش و پیرایش فضا را بر عهده گرفته اند . جریان هایی که ضعیف تر شده و به حاشیه رفته اند . معماری مبتنی بر سنت معماری مبتنی بر تاریخ و معماری مبتنی بر بوم هستند و جریان هایی که از حیات بیشتری برخوردارند معماری مبتنی بر نوآوری
می باشند که برخی از آنها نو آوری خود را با نوآوری ها گذشته آمیخته اند و برخی در ارائه نوآوری تام دارند . اما مهم ترین پدیده ای که در جنبش معماری مدرن اتفاق افتاد و هم اکنون از همه جریان های معماری در کشور ، قوی تر است ، ساختن بدون معماری است.
با حاکم شدن ساختمان سازی که عبارت است از ساختن بدون معماری مدرن نیز همانند هم دستاوردهای گذشته معماری از صحنه شهرها خارج شده و خیابان را سراسر ساختمان بدون معماری فرا گرفته است.
تا آنجا که بحران چگونگی مدرن شدن و معاصر شدن شهرهای ما معماری مدرن نیست، معماری مبتنی بر سنت هم نیست . بحران ما در معماری ساختمان سازی است. سایر کشورها نیز در گیر این بحران شده اند. تقریباً در اکثر کشورها و کلان شهرهای معاصر ، ساختمان سازی حکمران مطلق العنان فضاهای شهری و حتی فضاهای روستایی است . تهران و بسیاری از مراکز استانها و در شهرهای کوچک و بزرگ کشور ما
نمونه های بارزی از تسلط و اقتدار ساختمان سازی به شمار می آیند . شاید بتوانیم با تجربه های مشترکی که همه ما از فضاهای معاصر شهر تهران داریم ، درد و رنج ناشی از ساختمان سازی را بهتر بفهمیم.
به نظر می رسد کشورهایی که پیشتر اول تحولات معماری هستند کمتر از ما مقهور ساختمان سازی شده اند. مبارزه ای بی امان در تمامی سطوح در حال انجام است در دانشگاهها ، در انجمن های صنفی ، در موسسات حرفه ای در مراکز تصمیم گیری ، در شهرداری ها و انجمن های شهر ، در مجامع انتشاراتی و تبلیغاتی در همه جا در مقابل ساختمان سازی قد علم کرده اند . پست مدرنیزم اساساً به عنوان جریان مبارز در مقابل ساختمان سازی ظهور کرد و نه در مقابل معماری مدرن ، و خود بخشی از جنبش مدرن به حساب می آید و همانند همه جریانات نو تاریخگرا و نو سنت گرا چند صباحی چهره شهرها و فضاها را دگرگون کرد.
آنچه عیان است بناهایی که چه بسیار ساخته می شوند و هرگز وارد ساحت معماری نمی شوند.
پست مدرنیزم نیز با تکیه بر عناصر نمایشی و افراط در کاربرد آنها از معماری دور شد و از ساختمان سازی مستحیل ، اما پسند عام و ذائقه همه ما را به شدت تحریک کرده و این تحریک در کشور ما هنوز ادامه دارد.
اگر با دید عبرت به بناهایی که تا حدود سالهای 1300 تا 1320 در ایران ساخته شده اند و بناهایی که امروز ساخته می شوند نگاه کنیم به فراست در می یابیم که در آن بناها ، فضا، معلوم،محسوس و انعکاس بلافصل مفاهیم ، خواسته ها و حالات انسانی بود. اگر مبتنی بر سنت می ساختیم مجد سپه سالار نتیجه اش بود ، اگر مبتنی بر تاریخ می ساختیم کاخ شهربانی حاصل می شد اگر مبتنی بر بوم می ساختیم، شمس العماره کاخ دادگستری، وزارت خارجه و موزه ایران باستان ساخته می شدند.
خواه معماران این بناها اطریشی، بودند يا آلمانی یا فرانسوی ، معماری ایرانی شکل می گرفت و در این معماری فضا و شیوه زندگی هر دو به هم ترجمه می شدند و به هم قابل تبدیل بودند.
اما در بناهایی نیم قرن اخیر آنچه بیشتر محسوس است ، فضاهای تک عملکردی ، بیرون زدگی سازه ها و سیستم های تاسیساتی ، تعیین کنندگی اشیاء و مبلمان است و آنچه کمتر محسوس است فضاهاست.
یعنی اگر پیش تر رابطه انسان / فضا رابطه ای دو طرفه ، محسوس و بلافصل بود، اکنون در حد فاصل انسان و فضا چیزهایی قرار گرفته اند که این رابطه را با واسطه
کرده اند . به عنوان مثال در حال حاضر مراد از آشپزخانه مقداری کابینت و وسیله دستگاه و ماشین است . مراد از نشیمن تعدادی مبل و صندلی است و مراد از نهارخوری حتماً میز است و تعدادی صندلی و تقریباً بدون تردید مرادمان از حریم خصوصی ، اطاق خواب است و اطاق خواب بدون تخت خواب بی معناست و خنکی را در پنکه و کولر و گرما را بخاری و شوفاژ جستجو می کنیم و آرامش را در دوش گرفتن ، دراز کشیدن و چای نوشیدن و شنیدن موسیقی ، دیگر ما به ازاء فضایی همه حالاتمان را در چیزهایی غیر از فضا عمدتاً در اشیاء جستجو میکنیم . چشم انداز را هم دیگر از پنجره های اطاقمان توقع نداریم ،
همین قدر که نوری بتابد یا هوایی بیاید یا حتی این ها هم نباشد همین قدر که بدانیم در پشت پرده ها شیشه ای در قاب قرار گرفته کافیست. ساختمان سازی ذائقه فضایی همه ما را سرکوب کرده است . درست است که ساختمان با عوامل کالبدی یعنی مصالح ایستایی و عملکرد شکل می گیرد ، لیکن اگر عوامل زمینه ساز اقتصاد و سیاست بر اساس اقتداری که در جامعه کسب می کنند به معماری اجازه بروز ندهند، ساختمان تا زمانی که پا بر جاست فقط ساختمان باقی می ماند و به مرحله معماری وارد نخواهد شد. با عواملی چون ایستایی و عملکرد می توان ساختمان ساخت اما برای رسیدن به مرحله معماری می بایست روحیه و حالت را با ساختمان ترکیب کرد . به عبارت دیگر می بایست فضا را به عنوان عمل اصلی معماری ، تشخیص ، تسلسل و تنوع بخشید . این مقولات و مقولات دیگری که به روح بنا وابسته هستند اگر به عنوان ارزش در ساختمان مطرح شوند، ساختمان وارد ساخت معماری خواهد شد و معماری با این مقولات شروع می شود و حدی هم برای هر چه معمارانه تر شدن فضا و بنا وجود ندارد ولی اگر عواملی چون سودآوری در اقتصاد و رضایت دادن به حداقل ها در سیاست عمده شوند ، هرگز معماری امکان بروز نخواهد یافت اگر اقتصاد و سیاست معماری را مقدم نشمارند و معماران، اقتصاد و سیاست را بر معماری ترجیح دهند در گسترش شهرها ساختمان سازی مقدم بر معماری خواهد بود ساختمان سازی همه عناصر بنا را تا حد یک شی تحلیل می دهد. دیوار فقط دیوار است ، سقف فقط سقف است، نور فقط روشنایی است ارتفاع تا حد قد و قواره آدمی تعیین
می شود و ابعاد و اندازه فضاها را اشیاء تعیین می کنند. در ساختمان سازی بناها یکسره به کالای مصرفی بی دوام بدل می شوند. ساختمان سازی نیازهای آدمی را آنی و میرا ، محدود و واحد می بیند ، در ساختمان سازی نیازها عمدتاً بیولوژیک هستند در ساختمان سازی بهترین حالت مکان را اقلیم و مصالح را با بازار تعیین می کنند و زمان امروز است و کمی جلوتر ، لحظه های گسسته از دیروز و امروز و جدا از فردا.
بدین ترتیب هر چه امروز ساخته می شود معماری نیست و همه ساختمان های معاصر را نمی توان به معماری مدرن نسبت داد یا هرگونه الهام از تاریخ را به پست مدرنیزم.
می بایست بین تقلید از گذشته و همچنین تقلید از نو آوری تمایز قائل شد. در حال حاضر براساس بر هم خوردن تعادل بین ساخت های زمینه ساز ، کالبد و فضائی معماری ، معماری به صحنه های سوم و چهارم تصمیم گیری انتقال یافته و به بیرون از صحنه شهر پرتاب شده به نحوی که در شرایط حاضر پاسخ به فضا و بنا را اقتصاد و سیاست بهره گرفته اند و نه معماری.
با عمده شدن ساختمان سازی آنچه حاصل شده بی ارج شدن معماری ، از اعتبار افتادن و بی قدرت شدن جمع معماران است تا آنجا که ما معماران تحصیلکرده به عنوان معمار از دانشگاهها بیرون می آئیم اما در شهرها ساختمان می سازیم . علت این همه قصور را بر گردن ضوابط و معیار ها، کج فهمی کارفرما و کاستی های اجرا می اندازیم و دست آخر آنچه ساخته می شود معماری مدرن یا مدرن شدن معماری شهرها قلمداد
می شود و معماری مدرن بر سکوی مجرمیت ردیف اول نشانده می شود.
اگر می پرسیم چرا ما معماری خودمان را نداریم ؟ پاسخ می شنویم که : چون معماری مدرن خود را بر ما تحمیل کرده است و یا چون در دانشگاهها ، معماری ایران تدریس
نمی شود یا چون کارفرما عمدتاً با مسائل اورژانسی و کم پولی و یا خلاء تصمیم گیری مواجه هستند- و یا چون تکنولوژی نداریم و پاسخ هایی از این قبیل.
تا حوالی سالهای 1300 تا 1320 ، صاحب معماری بودیم و جلوه های تازه ای از معماری مدرن را تجربه می کردیم . در همه اعصار تاریخ گذشته نیز از همه جهان کسب فیض می کردیم، بی تعصب و همچنان هنرمندانه می ماندیم.
داریوش پی از استعانت از خدای بزرگ ، اهورا فردا می گوید این کاخی که من در شوش بنا کردم تزئینات آن از راه دور آورده شده ، چندان خاک کنده شد که من به بستر آن رسیدم ، پس از آنکه زمین حفر شد آن را باریک درست در بعضی جاها تا به 40 ارش در برخی تا 20 ارش باریک انباشته اند. کاخ بر ری این ریگها بنا شده و حفر زمین و انباشتن محل آن باریک درشت و قالب گیری آجر ، کار بابلیان بود، که آنرا انجام دادند، چوب صدر را از کوه موسوم به جبل لبنان آورده اند. قوم آشور آن را تا بابل آوردند و از بابل تا شوش کاریان و ایوانیان آن را حمل می کردند.
چوب میش مکن از گنداره و کرمان حمل شد. طلائی که در اینجا به کار رفته از سارد وبلخ آورده شده ، سنگ لاجرود و عقیق را که در اینجا استعمال شده از خوارزم آورده شده ، عاجی که به کار رفته از حبشه ، هند و رخج حمل شده ، ستون های سنگی که اینجا کار گذاشته شده از شهر بنام در عیلام آورده شده ، هنرمندانی که سنگ را حجاری
کرده اند ایونیان و ساردسیان بودند. زرگرانی که طلا را کار کرده اند مادی و مصری بودند. کسانی که ترصیع کرده اند از مردم سارد و مصریان بودند و اینجا در شوش دستور ساختن بنائی با شکوه داده شد و آن بطرزی عالی تحقق یافت.
اما امروز چی به جای ترویج مفهوم سکونت ، مسکن حداقل عمده شده است. به جای تثبیت شهریت تفکیک زمین حاکم شده است.
آنجا که دموکراتیک رفتا می کنیم و مسابقه می گذاریم هیئت ژوری برنده را اعلام
می کنند پس از چندی طرح برنده کنار گذاشته می شود و طرح های بعدی برای ادامه کار دعوت می شوند.
آنجا که می خواهیم هنر و معماری پیروز شوند، طرحی که سالهاست تائید شده می پذیریم که دوباره به ماسبقه گذارده شود و ما معماران در ان شرکت می کنیم. آنجا که تمام فضای سیاسی بر توسعه گسترش معماری اسلامی بسیج می شود ساختمان میلاد و ساختمان رفاه در میدان آرژانتین ساخته می شود . آنجا که آکادمیک رفتار می کنیم و دانشگاه هنر و معماری تاسیس می کنیم ، بناهای تازه را بر سبک ساختمان سازی
می سازیم . آنجا که شهرداری ساختمان می خواهد و آن هم یک ساختمان مذهبی ، مسجد پارک لاله را می سازیم.
آنجا که با زنده ترین و تاریخی ترین آثارمان روبرو می شویم ، نمونه مشهد و اطراف حرم و بازار رضا نتیجه می شود. آنجا که شهرسازی می کنیم بافتهای تاریخی و میراث فرهنگی را می شکافیم و بر هم می زنیم آیا معماری و معماران مدرن اینها را به ما
آموخته اند؟
به هر صورت نه مشکل فکری هست ، نه مشکل هنری ، نه مشکل صنفی ، نه ادراک
حرفه ای ، نه تشکل سیاسی و نه شهامت خطا و نه انصاف به اینکه خود را مجازات کنیم.
هیج جامعه ای چنین فجیع به کشتن معماری برنخاسته که ما در عرصه شهرمان به ساختمان سازی نشسته ایم.
پروپزال
هر انسانی از ابتدای روز که چشم باز می کند ، در تمام طول شبانه روز با معماری مواجه می شود و با آن زندگی می کند.
صبح که چشم باز می کند معماری داخل فضا و محیط اطراف را می بیند ( سقف، دیوار، در و….) از محل سکونت خود که بیرون می آید با نمای شهری ، خانه ها ، فضاسازی های معماری روبرو می شود و هركجا كه برود معماري در آن دخالت دارد.
بنابراين يك معمار مي تواند در زندگي افراد تأثير بسزايي داشته باشد و مي تواند فضاهايي را خلق كند كه انسان را تحت تأثير قرار دهد.
یک معمار مسئولیت فراوانی دارد ، باید مسائل روز را مطالعه کند و راه حلهایی پیشنهاد دهد و موقعیت محیط اطرافش را به زبان معماری تفسیر کند.
معماری در یک کار جمعی همه کارگران خلاق از صنعت گر ساده تا هنرمندان متعالی را وحدت می بخشد بدین دلیل بنیادهای آموزش جمعي باید به اندازه کافی گسترده باشند تا گسترش هر نوع استعدادی را اجازه دهند.
پیشرفتهای معماری زمانی در جامعه ای دوام می یابد که ضمن حفظ هویت های خود ساختار تفکرات بشری در هر جامعه را به بهترین نحو ممکن سازماندهی کند و در عین حال خود را در چهارچوب اصول حاکم بر آن جامعه منطبق کند.
توسعه و پیشرفت در درجه اول قبل از آنکه امری اقتصادی یا فنی و یا حتی سیاسی باشد امری اجتماعی فرهنگی و انسانی است . تربیت نیروی انسانی، رشد و اعتلای فرهنگی ، بهبود روانی و بالا بردن توان علمی و دانش اجتماعی عالیترین سرمایه و همچنین پر قدرت ترین و قابل اعتماد ترین روش توسعه است ، به این ترتیب از آنجا که به کار افتادن سایر اهرمهای توسعه در گرو رشد و شکوفایی و اعتلای شخصیتی و ذهنی و رفتاری مردم است.

 

 

 

برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل
45000 تومان خريد

فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 1 مگابایت  –  295 صقحه

فهرست مطالب:

مقدمه

پیشگفتار
بیان مسئله
پروپزال و اهداف
روش تحقیق
    فصل اول مطالعات پایه
1- کانون
1-1- تعریف کانون
1-1-1- کانون های باختری
1-1-2- کانون های خاوری
2- معماری
2-1- معماری (مسئله یا پاسخ)
2-2- معماری چیست؟
2-3- جامعه و سبک شناسی معماری
2-3-1- پرسشهای اولیه
2-4- معماری هنر معنی دادن به فضا
2-5- معماری به مثابه هنری مولد
2-6- معماری سبز چیست؟
3- معمار
3-1- معماران و معماری
3-2- مسئولیت معمار
3-3- نفوذ معمار
3-4- کوتاهی معمار
3-5- مفهوم معماری از دید معمار
3-6- مسئله لاینحل معمار
3-7- اخلاق حرفه ای
3-7-1- خشت اول
3-7-2- سلسله مراتب نیازها
4- جوان
4-1- جوانان در جامعه امروز
4-2- مفهوم نوجوانی و جوانی
4-3- طبقه بندی نیازهای جوانان
4-3-1- نیازهای جسمانی
4-3-2- نیازهای روانی
4-3-3- نیازهای زیستی
4-4- انگیزه پیشرفت زمینه ای برای معماران جوان
    فصل دوم مطالعات تکمیلی
1- تاریخچه آموزش عالی در جهان
2- تاریخچه آموزش عالی در ایران
2-1- ایجاد دارالفنون
2-1-1- رشته درسی دارالفنون
2-2- انگیزه های ایجاد دانشگاه تهران
2-2-1- تأسیس دانشگاه
2-2-2- رشته ها و دانشکده های بنیادی دانشگاه تهران
3- سیاست های کلی آموزش
3-1- سیاست کلی در آموزش عالی
4- ویژگی های عمومی پردیس دانشگاهها و موسسات آموزش عالی
4-1- انواع پردیس
4-1-1- پردیس پراکنده داخل شهر
4-1-2- پردیس مجتمع چند یاخته ای داخل شهر
4-1-3- پردیس تک یاخته ای داخل شهر
4-1-4- پردیس مجتمع خارج شهر
4-2- انتخاب پردیس
4-3- مشخصات اراضی موجود در دانشگاهها
4-4- دانشگاه آزاد اسلامی
4-4-1-تاریخچه دانشگاه آزاد اسلامی در سطح کشور
5- تاریخچه آموزش معماری در غرب و جهان
5-1- بوزار فرانسه
5-2- باهاوس
5-2-1- اصول سیستم آموزشی بعد از اصلاح
5-2-2- هدف دوره آموزشی باهاوس
5-3- دانشکده معماری لندن
5-4- مدارس معماری در ایتالیا
5-5- روش آموزش معماری در آمریکای شمالی
5-6- دانشگاه معماری A.A
5-6-1- امکانات دانشگاه
5-7- دانشکده MIT
6- آموزش معماری در ایران
6-1- آموزش معماری قبل از تأسیس دانشگاه
6-2- آموزش معماری بعد از تأسیس دانشگاه
6-3- مدارس معماری ایران
6-3-1- دانشکده هنرهای زیبا (هنرکده مروی)
6-3-2- دانشکده ملی (شهید بهشتی)
6-3-3- دانشگاه علم و صنعت
7- نظر صاحب نظران در مورد سیستم آموزش هنر و معماری در
گذشته و حال در ایران
7-1-1- مهندس منوچهر سلیمانی پور
7-1-2- دکتر ایرج اعتصامی
7-1-3- دکتر هادی ندیمی
7-2- جمع بندی گفته های صاحب نظران و ارائه پیشنهادات و راهکارها
7-2-1- دروس نظری
7-2-2- درس کارگاهی
7-2-3- راهکارها در مرحله برنامه ریزی
8- چکیده مطالب و نتیجه گیری
9- کانون معماران جوان
9-1- هدفهای کانون
9-2- شرایط ویژه عضویت در کانون
9-3- شرایط خروج و عضویت
9-4- ارکان کانون
9-5- هیئت مدیره
    فصل سوم مطالعات تطبیقی
1-  دانشگاه MIT
2- کانون فارغ التحصیلان اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی
3-  کانون مهندسین فارغ التحصیل دانشکده فنّی دانشگاه تهران
4- کانون فارغ التحصیلان دانشکده مخابرات
5-  کانون فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی
6-  خانه هنرمندان ایران
6-1- اساسنامه خانه هنرمندان ایران
6-2- فعالیتهای خانه هنرمندان ایران
6-3- تالار بتهوون
6-4- نگارخانه مرتضی ممیز
    فصل چهارم مطالعات زمینه
1-  مطالعات شهر مشهد
1-1- مطالعات تاریخی شهر مشهد
1-2-  پیدایش شهر مشهد
1-3-  شناخت شهر مشهد
1-3-1- بررسی های کلی در مقیاس شهر
1-3-1-1- موقعیت جغرافیایی شهر مشهد
1-3-1-2- شناخت استخوان بندی شهر مشهد
1-3-1-3- محورهای شاخص شهر مشهد به لحاظ نقش ارتباطی و یا
سیمای شهری
1-3-1-4- نقاط شاخص شهر مشهد
1-3-2- توسعه شهر مشهد در آینده
1-3-2-1- بررسی اجمالی گسترش غربی شهر
1-3-2-2- مساحت شهر و کاربری های اراضی طرح جامع (95-70)
1-4- بررسی شرایط اقلیمی
1-4-1- وزش باد
1-4-2- تابش آفتاب
1-4-3- بررسی وضعیت حرارتی هوا در شب و روز
1-4-4- مواقع گرم و سرد سال
1-4-5- جهت استقرار ساختمان
1-5- بررسی های جمعیتی شهر مشهد
1-5-1- جمعیت شهر مشهد
1-5-2- جمعیت شناور شهر مشهد
    فصل پنجم سایت آنالیز
    فصل ششم تحلیل
1- برنامه فیزیکی پروژه
1-1-    طبقه بندی فضاهای اصلی و فرعی به طور کلّیفضاهای آموزشی
1-1-1-  فضاهای رفاهی و خدماتی
1-1-2-     مشخصات فضاهای آموزشی
1-1-3-2- کارگاهها
1-1-3-3- کتابخانه
1-1-4- تسهیلات مطالعات انفرادی
1-1-4-1- مشخصات فضاهای قرائت
1-1-5- سالن تئاتر و اجتماعات
1-1-6- نمایشگاه
1-1-7- مشخصات فضاهای اداری
1-1-8- ضوابط طراحی در گروه فضاهای رفاهی و خدماتی
1-1-8-1- آشپزخانه
1-1-9- تأسیسات ساختمانی
1-1-10- گروه معماری
1-1-11- جمعیت ورودی سالانه و نهایی
1-1-12- کادر اداری و خدماتی مورد نیاز
1-1-13- مرکز اداری کانون
1-1-14- عوامل موثر در برنامه ریزی فیزیکی
1-1-15- تفکیک و توزیع فضاها و طبقات
1-1-16- تعیین ظرفیت و نوع فضاها
1-1-17- تعیین ظرفیت، تعداد و سطح فضاهای آموزشی
1-1-18- فضاهای مورد نیاز برای دروس عملی
1-1-19- تعیین ظرفیت، تعداد و سطح فضاهای کمک آموزشی
1-1-20- سالن اجتماعات
1-1-21- نمایشگاه
1-1-22- مرکز کامپیوتر
1-1-23- فضاهای اداری
1-1-24- فضاهای کمک آموزشی مربوط به هریک از گروه معماری
1-1-24-1- اداری گروه
1-1-24-2- کتابخانه و آرشیو پروژه ها
1-1-24-3- اتاقهای مشاوره پروژه
1-1-24-4- اتاقهای اعضاء هیئت علمی
1-1-24-5- سالن نگهداری پروژه ها و ماکت ها
1-1-25- جداول فضایابی – فضاهای کمک آموزشی
1-1-26- تعیین ظرفیت و سطح فضاهای رفاهی – خدماتی
1-1-27- سالن غذاخوری
12- دیاگرام ارتفاعی
3- سازه
3-1- عناصر سازه اساسی ساختمان
3-2- تاریخچه فولادسازی
3-3- ساختمان فولادی
3-4- نتیجه گیری
4- تأسیسات
4-1- دستگاه مبرّد جذبی
4-2- سیستم تولید آب داغ
4-3- تأسیسات آبرسانی
4-4- نحوه تأمین و مخزن ذخیره آب
4-5- آتش نشانی
4-6- لوله کشی فاضلاب و آب باران
4-7- هواکش ها (VENT)
4-8- تأسیسات آشپزخانه
4-9- تهویه موتورخانه
5- آسانسور
5-1- اجزای اصلی یک آسانسور
    فصل هفتم معرفی طرح
1-              معرفی طرح288
1-1- مخاطب
2- ایده طراحی
2-1- نظام خاص فضاهای آموزشی
2-2- قابلیت استقرار توده و فضا در نقاط مختلف سایت
2-3- نور
3- مشخصات کالبدی
3-1- تحلیل فرم
3-2- خط آسمان
3-3- مصالح
    فصل هشتم
منابع و مآخذ

رساله معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی 137 صفحه – طرح نهائی معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی

بخش اول:
احساس انسانی

فهم خاص طبیعت معماری که توسط لویی کان از طریق رمز سکوت و نور بیان شده است به طور عمده بر حالت خاص تصور انسان پایه ریزی شده است.
اگر چه انسان طبیعت نیست ولی از طبیعت به وجود آمده است . تایید مطلب فوق که لویی کان بسیار علاقه مند به بیان آن بود، انعکاس این موضوع فکری اوست که بین انسان به عنوان نوع مخلوق و انسان به عنوان فرد، تفاوت قایل شده است . انسان بسان تمام موجودات دیگر طبیعت ، تحت تاثیر قوانین طبیعت است و از آن تبعیت می کند . اما هر انسان در وجدان درونی خود و سکوت ، دارای احساس عمیق انسان بودن است که تحت تاثیر عوامل فرهنگی و تکاملی نمی باشد. علاقمندی به اظهار وجود و بیان حالات خویشتن عمده ترین تجلی انسان بودن است و این خود، اولین دلیل هستی به شمار می آید. بنابراین هر یک از اعمال انسانی ، به هر طریق به اعمال دیگر وابسته و با آن در ارتباط است و در این جاست که هنر ، یگانه زبان بیان حقیقی انسان می شود چرا که او با این زبان در صدد ارتباط با دیگران قرار می گیرد.

مطالعات معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی ,طرح نهائی معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,پایان نامه معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,رساله معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,برنامه فیزیکی پژوهشکده هنر و روانشناسی,طراحی پژوهشکده هنر و روانشناسی,دانلود مطالعات معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,دانلود رساله معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,دانلود طرح نهائی معماری پژوهشکده هنر و روانشناسی,مطالعات پژوهشکده هنر و روانشناسی,رساله پژوهشکده هنر و روانشناسی,رساله آماده پژوهشکده هنر و روانشناسی,مطالعات آماده پژوهشکده هنر و روانشناسی,طرح نهائی آماده پژوهشکده هنر و روانشناسی,مطالعات کامل پژوهشکده هنر و روانشناسی,رساله کامل پژوهشکده هنر و روانشناسی,مطالعات طراحی پژوهشکده هنر و روانشناسی,مطالعات کارشناسی معماری,رساله کارشناسی معماری,طرج نهائی کارشناسی معماری,مطالعات ارشد معماری,رساله ارشد معماری
مناسبتی ندارد که خواسته ها و آرزوهای انسان را در حکم یک مفهوم و تصور عمومی تعریف کنیم . به دلیل آنکه این تعریف ایجاب می کند که به شناسایی محدودیت محدودیت های آن هم بپردازیم و حال این که جوهر انسانی امری غیر قاتل تعریف بوده و تنها از طریق خلاقیت نسبت به واقعیت است که به وجود می آید.

برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…

تعمير و نگهداري ساختمان فلزي 100 صفحه – تحقیق کامل در مورد تعمیر و نگهداری ساختمان های فلزی

ارسال شده از آرشیواطلاعات سایت

عنوان: تعمير و نگهداري ساختمان فلزي 100 صفحه – تحقیق کامل در مورد تعمیر و نگهداری ساختمان های فلزی

به نام یگانه معمار هستی

سازه های فلزي
مقدمه
از زماني كه انسان بوجود آمد نياز به سر پناه در او شكل گرفت. نياز به سرپناه جهت حفاظت از باران، حفاظت از سرما، حفاظت در برابر حمله حيوانات وحشي، حفاظت در برابر حمله ديگر انسانها و …
در ابتدا سرپناه انسان يك محيط طبيعي مانند غارها بودند اما به مرور با افزايش تعداد انسانها و پديدار شدن محيط‌هاي ديگر نياز به تهيه سرپناه غيرطبيعي احساس شد و ساخت اولين خانه‌ها توسط انسان شروع شد.
خانه‌هاي اوليه بيشتر از چوب، سنگ و مصالحي كه در محيط در دسترس بود ساخته مي‌شد. كلبه‌هاي چوبي بيشتر در جنگلها و سنگي بيشتر در مناطق كويري و هموار بوجود آمد.
ملاتهاي اوليه از گل خالص بود و به مرور با مخلوط كردن با گچ و آهك ملاتهاي چسبنده‌تري تهيه شد و به مرور تكامل يافت تا اكنون كه به ساختمانهاي بتن آرمه و يا ساختمانهاي با اسكلت فولادي تبديل شده است.

 پروژه تعمیر و نگهداری ساختمان فلزی,مقاله کامل در مورد تعمیر و نگهداری ساختمان فلزی,تعمیر و نگهداری ساختمان فلزی,تحقیق کامل در مورد تعمیر و نگهداری ساختمان فلزی,دانلود تحقیق درباره ی تعمیر و نگهداری ساختمان فلزی,پروژه تعمیر و نگهداری ساختمان های فلزی,دانلود مقاله در مورد تعمیر و نگهداری ساختمان

اما آيا ساختمانهاي قديمي كه فقط توسط مصالح اوليه ساخته مي‌شد مي توانست در همه مناطق مورد استفاده قرار بگيرد؟ با توجه به اتفاقات و حادثه‌هايي كه رخ مي‌داد مانند  زلزله، بادهاي شديد، سيل و … نياز به تهيه ساختمانهاي محكم از همه جهات بود كه هم در برابر زلزله و هم در برابر بارهاي جانبي و قائم مقاوم باشد و همچنين ساختمانهاي با مصالح بنايي در طبقات كم قابل استفاده بود ولي با اين تراكم جمعيت جهت ساخت در طبقات زياد نمي‌توانستيم از آن بهره‌مند شويم به همين دليل بايد ساختماني داشته باشيم كه در برابر بارهاي وارد شده به آن مقاوم باشد به همين جهت بود كه ساختمانهاي با اسكلت فولادي و بتني با فونداسيونهاي عظيم بوجود آمد و روز به روز در حال تكامل و پيشرفت مي‌باشد تا جايي كه ساختمانهايي ساخته مي‌شوند كه در برابر نيروهاي عظيم مقاوم بوده مثلاً ساختمانهايي كه در برابر زلزله‌هاي پر قدرت از بين نمي‌روند. شايد حتي تركهايي در آنها بوجود آيد يا حتي اتفاق ديگري در آن بيفتد ولي حداقل اسكلت ساختمان فرو نمي‌ريزد و جان انسان را حفظ مي كند.

برای دانلود به ادامه مطلب بروید…

دفترچه مطالعات مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست 160صفحه – طرح نهائی مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .

رساله مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست 160صفحه – مطالعات مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .
جنگهاي جهاني اول و دوم ضربه محكمي بر پيكره جامعه بشري بود كه ويراني و سرگرداني و بي سرپرستي فراواني در پي داشت اگر چه امروزه دامنه و وسعت جنگها از جهانشمولي خود كاسته است . ليكن شيفتگان قدرت به اشاعه انحرافات و كمبودها پرداختند كه جنگ بي پاياني آغاز گشت و با اشاعه الكل و اعتياد و فحشاء و در يك كلام نابودي ارزشهاي اخلاقي ، بزرگترين و مهلكترين ضربه ها را بر اركان مقدس خانواده وارد شد كه موجب متلاشي شدن پايه هاي استوار خانواده و در نتيجه بي سرپرستي و بي پناهي گرديد .
و اين قصه هم چنان ادامه دارد و انسان سر گشته هر روز در جستجوي ايده آلها دست به دامان انواع فساد مي روند شايد مرهمي بر دردها و آلامش باشد . و اما قصد از نگارش اين مقاله در اين گوشه از جهان شايد تا حدودي شناساندن بچه هاي بي سرپرست و مشكلات آنها و ارائه راه‌حلي براي بهينه سازي فضاي زندگي اين كودكان مي‌باشد ( البته لازم به توضيح است كه اين بررسي مختصر كه با استفاده و بهره جوئي از مطالعات كتابخانه اي و مدارك مكتوب و همچنين برداشتهاي ميداني انجام گرفته است بدليل كمبود منابع و مشكلات خاص مربوط به اين موضوع انتخابي مسلماً خالي از ضعفها و كاستيها نيست . اما به هر صورت به عنوان يك شروع مي تواند مورد استفاده دانشجويان ديگر باشد .)

2-1- ضرورت انتخاب پروژه :
باتوجه به آنچه كه درمقدمه آمد و با توجه به اين امركه مشكلات رفتاري ،عاطفي وهوشي كودكان يتيم بر همگان آشكار است،نه تنها توجه پژوهشگران كه بلكه درسطح وسيع تري توجه كليه برنامه ريزان اجتماعي وحتي عموم مردم به اين مساله ضروري به نظر مي رسد.صرف نظر ازجنبه انساني قضيه كه زندگي درمحيط خانواده حق كودك است و از اين حق همه كودكان بايدبهره مند شوند،جنبه اجتماعي آن نيزحائز اهميت است.كودكان يتيم هم بايدروزي مثل ديگر كودكان بدون كنترل مسئولان پرورشگاه درجامعه زندگي كنند.قابل انكار نيست كه لازمه زندگي در جامعه بر خورداري از حداقل توانائيهاي عاطفي واجتماعي است.ازاين رو اگر مهارت لازم در اين كودكان به وجود نيايداز سويي خوددچار مشكلات عديده مي شوند واز سويي ديگر براي جامعه مشكلاتي به بار خوا هند آورد.بنابر اين توجه به كودكان يتيم و تعليم وتربيت آنان امري لازم وحياتي به نظر مي رسد.

3-1- بيان مسئله :
بي سرپرستي بيشتر از آنكه يك مشكل فردي باشد مشكل اجتماعي است . امروزه در سرتاسر دنيا با افزايش بي رويه كودكان بي سرپرست روبه رو هستيم اين افزايش دلايل زيادي از جمله فقر ، جنگ ، افزايش فساد و فحشا ، اعتياد و .. دارد . اين كودكان قربانيان خشونت جامعه اي هستند كه نه تنها آنها را از داشتن پدر و مادر و كانون گرم خانواده محروم ساخته بلكه پذيراي آنها نيست و به چشم سر بار به آنها مي نگرد .
در ذهن كوچك كودك كه همواره نياز به يك پناه را احساس مي كند بودن در محيطي كه بطور دائم احساس تشويش ، نگراني و اضطراب و ترس هميشگي ، ضعف در شخصيت را بدنبال خواهد داشت و افسردگي و خزيدن به كنجي آرام ، آرزوي متداولي در بين اين دسته كودكان است و به عكس ممكن است بعضي از كودكان براي جلب توجه و مطرح شدن و يا متمايز شدن از ديگران دست به اعمال خشونت آميز و در نهايت به شخصيت ناهنجار با قدرت خلق مشكلات فراوان براي اجتماع تبديل شوند .در حالي كه همواره به اين نكته آگاه باشيم كه در سالهاي آينده اين كودكان بايد قدرت حركت و همگامي با جامعه و حتي توان مطرح شدن بعنوان سرمايه هاي بسيار با ارزش براي سازندگي كشور را دارا باشند و اگر بدانيم در زندگي آنها خلأ پر نشدني به نام خانواده وجود دارد بايد حتي الامكان شرايط زيست آنها را به گونه اي فراهم كرد كه حد اقل فرد را جزئي از يك خانواده با ايجاد علائق و همبستگيهائي مشابه بدانند آنگاه اهداف و خطوط طرح مورد نظر رنگي متفاوت با شرايط موجود خواهد گرفت .

4-1- اهميت انتخاب موضوع
بي سرپرستي كلمه اي است كه امروز تنها بار بدون سرپرست بودن را بخود حمل نمي كند بلكه در پس آن تمامي ابعاد شخصيتي ، رفتاري رواني ، اجتماعي شخص را زير سؤال مي برد . در بررسي آماري مشاهده مي شود كه اكثر مجرمين فاقد خانواده يا سرپرست مؤثر بوده اند. بدين ترتيب بي سرپرستي تنها يك مسئله كوچك فردي نبوده بلكه يك مسئله بزرگ اجتماعي مي باشد . اين پروژه تنها تحقيق براي شناخت مسئله و در پس آن برخورد حسي با فضا نمي باشد بلكه هدف آن يافتن مطلوبترين روش و سيستم با هدف كم كردن پسوندهاي ناشي از بي سرپرستي در بستر طرح يعني ايران مي باشد .
افزايش كودكان بي سرپرست خطري است كه مرتباً نسل حال و آينده را تهديد مي كند و اثرات زيان بخشي را بر پيكره جامعه در ابعاد مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، عاطفي ، فردي و خانوادگي تحميل مي نمايد اين مسئله بويژه در مورد شهر مشهد بعنوان دومين كلان شهر مذهبي پر رنگتر و جدي تر رخ مي نمايد . علل افزايش اين كودكان بخصوص در اين شهر را مي توان دلايل زير عنوان كرد :
1. وجود بارگاه ملكوتي امام رضا ( ع ) بعنوان يك محل امن و مناسب براي كودكان فراري و نيز رها كردن كودكان شناخته مي شود به همين علت از شهرها و اماكن ديگر به مشهد رو مي آورند .
2. خشكسالي هاي پياپي در استان خراسان كه بصورت مستقيم در ايجاد فقر مؤثر بوده و مسائلي از قبيل هجوم به شهرها و حاشيه نشيني و مسائل مرتبط با آن را به همراه دارد .
3. هم مرز بودن با كشور افغانستان باعث تولد كودكان بدون شناسنامه
4. بالارفتن ميزان اعتياد
5. افزايش 26 در صد نرخ بيكاري
6. بالا رفتن نرخ بزهكاري
7. افزايش رقم بيماريهاي اعصاب و روان
8. بالا رفتن آمار طلاق
9. بالارفتن تورم و بوجود آمدن مشكلات اقتصادي و افزايش سطح فقر
و از طرف ديگر بايد توجه داشت كه اين كودكان از آنجا كه از حمايتي مادي و عاطفي محروم مانده اند آمادگي لازم براي هر نوع آسيب پذيري را دارا مي باشند لذا نياز به حمايت بيشتري دارند .
5-1- روش تحقيق :
به منظور ارائه و دستيابي به معيارها و مباني طرح كه بتواند محيطي مناسب براي كودكان بي سرپرست فراهم آورده پاسخگوي بعضي از نيازها و مركزي براي احقاق حقوقشان باشد لازم است ابتدا شناخت كامل و كافي از اين كودكان و علتهاي وجودي و افزايش آنها و ويژگيهاي رواني و رفتاري شان داشته باشيم . همچنين بايد با توجه به شرايط سني و خصوصيات عام آنها لازم است كودك و ويژگيهاي كودكي را بشناسيم . از سوي ديگر به منظور دستيابي به وسيله و راهكارهايي كه رهنمون و ضامن پرژه باشد آشنائي با حقوق و قوانين مربوطه ضروري است . پس از آن شناخت و بررسي نمونه هايي كه داراي فعاليت مشابه هستند مي تواند پروژه را از تكرار خطاهائي به اثبات رسيده مصون داشته و نقاطي را كه بايد بر آنها تأكيد داشت روشن نمايند و پس از آن مطالعات زمينه و محدوده اي كه پروژه را در بر مي گيرد صورت مي گيرد . آنچه بيان شد بر مبناي دسته بندي زير شكل گرفته است:
ـ تحقيقات كتابخانه اي : شناخت ويژگيهاي روحي ، رواني و خصوصيات جسمي سنين مختلف رشد كودك ، قوانين اصول مربوطه و آنچه پيرامون بي سرپرستي ارائه مي گردد با استناد به كتابها مجلات و پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و غيره .. بوده است .
ـ مطالعات آماري : آمار كودكان فاقد سرپرست يا بد سرپرست ، تعيين جمعيت پروژه و … بر مبناي آمارهاي موجود اداره بهزيستي و يا ساير مراجع مربوطه .
ـ مصاحبه با مسئولين و متخصيصن امور نگهداري كودكان بي سرپرست و اطلاع از نظرات آنها در تشخيص روحيات و ويژگيهاي اين كودكان مؤثر بوده است .
ـ استفاده از مجلات و مقالات اينترنتي در ارائه اقدامات انجام گرفته براي اين كودكان در ساير كشورهاي جهان ياريگر بوده است .
6-1- اهداف كلي پروژه :
هدف طراحي براي اين كودكان را مي توان چنين بيان كرد : ايجاد شرايط براي زيست رشد عاطفي و جسمي و پرورش استعدادهاي كودكان بي سرپرست كه در طي زندگي در مجموعه حمايتي بايد براي همگامي با جامعه و پذيرفته شدن در ميان مردم به مهارتها و توانائيهاي لازم برسند ، حال اينكه اين فضا را بايد چگونه طراحي كرد و يا حتي آنها را چه ناميد بحث اصلي پروژه مي باشد . براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد اين نكته را مد نظر داشت كه اصولاً كودكان بي سرپرست داراي 2 مشكل عمده اند :
1ـ مشكل اجتماعي : علت ريشه اي آن دور بودن از مردم و جامعه و زيستن در فضاهايي قلعه مانند است كه اين معضل باعث سوق دادن مطلب به مطالعات جامعه شناسي مي شود .
2ـ مشكل هويتي و شخصيتي : علت آن دور بودن از نظام خانواده و سيستم نرمال زندگي و اتخاذ سيستمهاي غلط درون شبانه روزيها مي باشد . كه اين امر مطالعات روانشناسي در زمينه هاي بهداشت رواني را مي طلبد .

1-2- بخش اول : شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
آنچه مسلم است شناخت ويژگي ها و خصايص كودك و آنچه در مسير رشد وتعالي و به ثمر رساندن يك كودك لازم است مي‌تواند در طرح محيطي مناسب براي كودكان راهگشا و موثر باشد. دراين بخش قبل از بيان هر مطلبي توجه به تعريف « كودك » از ديدگاه صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف ) ضروري به نظر ميرسد . براساس اين تعريف هر انسان با سن كمتر از 18 سال در رديف كودكان واقع مي‌شود . پس سنين نوجواني هنوز در گروه و زير مجموعه كودكي و واحد شرايط آنان مي‌باشد.

2-1-2- اهميت دوران كودكي 
بسياري ازتمدن هاي بزرگ به اهميت دوران اوليه زندگي و تأثير آن بر زندگي دوران بلوغ و سالهاي بالاي عمر توج فراوان نشان داده اند. يك ضرب المثل قديمي ميگويد: « كودك را تا سن 7 سالگي به من بدهيد و من مردي را به شما تحويل خواهم داد .»
اين مسأله در عبارات معروف زير نيز منعكس مي‌باشد :
– كودكان براساس زندگي خويش ياد مي گيرند.
– اگر كودكي با انتقاد زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه اعتراض كند.
– اگر كودكي با دشمني زندگي كرد، ياد مي گيرد كه بجنگد.
– اگر كودكي با تمسخر زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه خجول باشد.
– اگر كودكي با شرمساري زندگي كرد، ياد مي گيرد كه احساس گناه كند.
– اگر كودكي با اغماض (و تحمل ) زندگي كرد، ياد مي گيرد كه صبور باشد.
– اگر كودكي با تشويق زندگي كرد، اعتماد را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تعريف و تمجيد زندگي كرد ، قدرداني را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با مساوات زندگي كرد، عدالت را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با امنيت زندگي كرد،‌اعتقاد داشتن را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تائيد و تشويق زندگي كرد، ياد ميگيرد خودش را دوست بدارد.

3-1-2- رشد وپروش 1
رشد امري پيوسته از هنگام تشكيل نطفه تا مرگ است . دراين بين مفاهيم پرورش و پختگي به موازات رشد معنا مي يابند. مفهوم پختگي نمايانگر آنست كه انسان در بدو تولد داراي قابليت هاي پائين بوده وتغييرات خاصي كه با گذشت زمان به تكامل وي منجر مي‌شود او را به پختگي يا رسيدگي مي رساند. علم به اينكه هر موجود زنده قادر نيست رفتاري را كامل فراگيرد مگر آنكه به مرحله اي از نمو رسيده باشد .اهميت دانستن فرآيند رشد در سالهاي مختلف زندگي را نشان ميدهد . به عبارت ديگر هر سن محل بروز دسته به خصوصي از رفتارها و قابليت آموزش پذيري مشخصي است .پرورش به تغييراتي گفته مي‌شود كه براثر آموزش يا تأثيرات عوامل محيطي در انسان ايجاد مي‌شود. رشد وپرورش دو فرآيند متفاوت اند. رشد تغيرات كمي و كيفي برتن وروان وپرورش ،‌تغيير در جنبه هاي رفتاري و رواني است .
نقش وتأثير محيط بر فرآيند رشد :
تأثير محيط در رشد وتكامل انسان‌، قبل از قرن 18 چندان موردتوجه نبوده است در حاليكه توارث در تمام تئوريهايي كه از بقراط به بعد ارائه شده به نحوي به چشم مي خورد .
افراد انساني از نظر زمينه هاي ارثي بايكديگر متفاوتند .اما محيط چه تأثيري بر روي اين زمينه ارثي ميگذارد و چقدر در تغيير ياتبديل خصوصيات مختلف ارثي مي‌تواند موثر باشد،‌خود بخش مهمي از كار روانشناسي است . از قرن 19 به بعد آزمايش هاي متعددي انجام مي شود تا تأثير عوامل محيطي را برروي انسان موردشناسايي و بررسي قرار دهند، به خصوص در مورد نوزادان و كودكان بررسيها و‌ازمايشهاي زيادي انجام ميگيرد،‌زيرا امروز علم روانشناسي به تأثير سه سال اول زندگي در شكل گيري بنيان شخصيتي طفل اهميت فراواني ميدهد. در مورد قابليت ها واستعدادهاي انساني يكي از نتايج بدست آمده اين است كه عوامل محيطي وزمينه ارثي به صورت حاصلضرب دو پارامتر عمل ميكنند و هر چه هركدام از دو پارامتر مساعدتر بوده واز ضريب بيشتري برخودار باشند، طبيعتاً نتيجه بهتري عايد خواهد شد.بنابراين ميحط تأثير بسزايي در پرورش استعدادها وقابليت هاي كودكان دارد اما در مورد مشخصات شخصيتي كه زمينه كلي رفتارها و كردارهاي افراد را تعيين مي كنند، تأثيرات عوامل محيطي بسيار اساسي و پراهميت است يكي از آزمايشهاي انجام شده اين است كه دو نوزاد دوقلوي همسان را كه از نظر زمينه ارثي كاملاً يكسان بوده اند به فرزند خواندگي به دو خانواده مختلف سپرده اند پس از ده سال با انجام آزمايشهاي مختلف متوجه شده الند كه اين دو از نظر ضريب هوشي و استعداد تفاوت اندكي با يكديگر دارند اما از لحاظ منش وشخصيت كاملاً با يكديگر متفاوتند پس با سهم عمده اي كه محيط و زمينه پرورش در شكل گيري شخصيت انسان دارد، درامر تعليم وتربيت است كه انسان مي‌تواند با استفاده از دانش و شناختهاي خويش به ايجاد زمينه مساعدتري براي پرورش استعدادها وشكل گيري متعادلتر شخصيت كودك همت گمارد.
عواملي كه پيرامون موجود زنده را احاطه كرده اند ميتوانندهميشه باعث تحريك يا كاهش امكانات فرد شوند. نوزاد بعد از تولد وارد محيطخارجي مي شودكه از محيط داخلي وسيعتر است وتنوع بيشتري دارد چنين فضايي سرشار ازعوامل گوناگون مادي واجتماعي و فرهنگي است .
اين عوامل به گونه اي آشكارا وترديد ناپذير بر ساختار شخصيت و چگونگي رشد كودك تأثيري تعيين كننده برجاي ميگذارد .عوامل محيطي كه درجريان رشد مؤثر هستندعبارتند از :
1. تغذيه 
2. هواي آزاد و نور خورشيد 
3. بيماري وآسيب 
4. وضع خانوادگي 
روانشناسي رفتار كودك : خصوصيات دوران مختلف رشد كودك1
دوران كودكي به جهت نقش مهمي كه در سرنوشت آينده انسان ايفا مي كند، فرصت بي نظيري است كه نبايد آن را از دست داد .فرصتهاي يادگيري در اوايل دوران زندگي كودك آثار مهمي در پرورش توانائيهاي بعدي او دارد .چرا كه بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق مي افتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انسان كوچك است كه همه چيز را درك مي كند و هر دوره از زندگي او وابسته به دوه ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كند كه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي و اخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هر دو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد . همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري و تعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتا ناراحت و ناراضي است و اين دو حالت معمولا به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد .
با بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان در سنين و دوره هاي مختلف رشد سعي در شناخت بهتر آنان به عنوان مخاطبين مستقيم پروژه داريم . لازم به ذكر است چون پروژه مربوط به كودكان در محدوده سني نوزاد تا 11 سال را شامل مي شود در اينجا تنها به بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان اين سن پرداخته شده است .
معمولاً در بچه ها بطور طبيعي اشتياق به يادگيري وجود دارد .ليكن تا قبل از 7 سالگي قادر به يادگيري از طريق خواندن و نوشتن نيستند . آنها از محيط زيست خود، از يكديگر، از بزرگسالان وبچه هاي بزرگتر از خود همواره چيزهائي ياد مي گيرند. ياديگري كودكان مستمراً در هر زمان و مكان درجريان است و بيشترين ميزان يادگيري آنان از طرق فعاليت ها ومهارتهائي است كه توسط خودشان انجام ميگيرد.
ظرفيت يادگيري در كودكان در هر يك از مراحل متوالي رشد، مناسب با همان مرحله سني مي‌باشد. كودك در 4 سالگي ،3 رنگ ازرنگهاي اصلي را از هم تشخيص ميهد، شكلها را ميشناسد ولي هنوز قادر به نقاشي آنها نيست . مي‌تواند در توپ بازي ،توپ بزرگ را بگيرد وپرتاب كند، مي‌تواند بيش از 3 قدرم بپرد و بدون اتكابه نقطه اي بطور قائم واستوار در مسيري مستقيم حركت كند.اندازه ها ، وزن وشكلهاي متفاوت را شتخيص دهد، بين واقعيت ، افسانه و موهوم فرق مي گذارد.
كودك در گروه سني 5 تا 6 سال ،مي‌تواند نقاشي و رنگ آميزي بكند و شكل آدم را مي كشد ورنگها را بشناسد، دوست دارد با بزرگسالان صحبت و در كارها با آنها مشاركت كند. از شكلها وحروف كپي كند. مي‌تواند برروي سطوح بلندتر از كف زمين با حفظ تعادل حركت كند. ادارك زمان و فضا را دارد. رفتارهاي شنيداري و خواندن را تقليد كند.

جنبه هاي رشد بچه دراين سنين عبارتند از : 
– رشد فيزيكي ومهارتهاي حركتي 
– رشد هوشي 
– رشداجتماعي 
– رشد عاطفي
دراين سنين كودك احتياج به معاشرت با كودكان ديگر دارد ولي عده اين كودكان نبايد زياده از حد باشدو دراين زمان بازيهاي دسته جمعي بهترين راه هدايت رشد كودك است . براي تامين اين منظور، زمين بازي در فضاي آزاد، بهترين راه‌حل است . زمين بازي بايد به قسمت هاي مختلف ، چمن كاري ، شن ريزي ، آجرفرش و آسفالت تقسيم شود. چمن براي معلق زدن و كشتي گرفتن ، آسفالت براي بازي با وسائل چرخ دار، توده اي از شن براي بازيهاي دستي ، باغچه اي براي سبزيكاري و محل نگهداري از حيوانات .
كودك در فاصله سني 6 سالگي تا آغاز دوره نوجواني مرحله تجربه وآشنايي با محيط آموزشي را ميگذراندوساعات فراغت خود را معمولاً براي جبران ضعف در خواندن ، صرف خواندن كتابهاي غير درسي مي‌كند. دراين زمان ،فراهم آوردن كتب مناسب اين سن ، مي‌تواند علاقه به كتاب را براي هميشه در وجود او فراهم كند.
دراين سنين جنبه هاي رشد هوشي ،اجتماعي وعاطفي كودك همچنان در جريان است وتخيل او كم كم رنگ منطقي تري به خود مي گيرد. علاقه كودك به نزديك شدن به بزرگسالان بصورت تكرار حركات آنها وعلاقمندي به مشاركت درانجام كارهاي دستي در آنها به خوبي قابل مشاهده است .

 

4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان1 : 
شخصيت اگر هم ريشه ارثي داشته باشد ولي بطور قطع متأثر از عوامل بسياري است كه در اثر محيط ايجاد مي گردد كه مهمترين اين عوامل عبارتند از :
– وضع جسماني : كه عاملي است ارثي و موثر در شخصيت فرد. اندام ، قيافه ،سلامتي ، نواقص جسماني ،تحريك پذيري حواس ، طرز كاركردن غدد داخلي واعصاب ،همگي اثراتي را در حالات رواني شخص دارد كه بدون رابطه با شخصيت فرد نيست .
– احساس و قبول مسئوليت : اينكه به والدين و مربيان توصيه شده است كه به كودكان مسئوليت هاي درخور توانائيهاي آنها واگذار نمايند، براي اين است كه نهال شخصيت واعتماد بنفس در وجود آنها كاشته شده باشد تا در دوران جواني رشد نمايد. نوجوانان بايد از يك طرف نسبت به خود احساس مسئوليت نمايند يعني ،خود را حفاظت ونگهداري كنند و از طرف ديگر درانجام كارهاي اجتماعي زياد وابسته ديگران نباشند.
– خود شناسي واحساس اطمينان كردن : خودشناسي و درك توانائي واستعدادهاي خود يكي از عوامل مهم شخصيت است .
بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق ميافتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انساني كوچك است كه همه چيز را درك مي كندو هر دوره از زندگي او وابسته به دوره ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كندكه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي واخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هردو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد. همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري وتعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتاً ناراحت و ناراضي است واين دو حالت معمولاً به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد.

 

 

 

 

 

برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل
78000 تومان خريد

فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 4 مگابایت  –  160 صفحه

 

 

فهرست مطالب:

1-1- مقدمه
2-1- ضرورت انتخاب پروژه
3-1- بيان مسئله
4-1- اهميت انتخاب موضوع
5-1- روش تحقيق
6-1- اهداف كلي پروژه
7-1- فرايند عمومي تحقيق
1-2- بخش اول  شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
2-1-2- اهميت دوران كودكي
3-1-2- رشد وپروش
4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان
5-1-2- كودك ، معماري و فضا
2-2- بخش دوم تعريف واژه ها
1-2-2-تعاريف
2-2-2- يتيم از ديدگاه قرآن و منابع اسلامي
3-2-2- لزوم رسيدگي به ايتام
4-2-2- يتيم و دولت اسلامي
5-2-2- يتيم و دارالايتام
3-2- بخش سوم
1-3-2- تفاوتهاي بين محيط خانواده و شبانه روزي
2-3-2- اثرات غم انگيز و زيانبار محروميت از مهر مادري
3-3-2- خلاصه اي از مشكلات فرزندان دور از خانواده وارائه برخي پيشنهادات در جهت رفع اين مشكلات
4-2- بخش چهارم
1-4-2- اجمالي در خصوص پديده بي سرپرستي وبدسرپرستي و علل آن ها
2-4-2- علل و انگيزه هايي كه سبب سپردن كودكان به مراكز شبانه روزي مي گردد
3-4-2- روند برخورد صحيح با كودكان بي سرپرست
4-4-2- آخرين دستاوردهاي جهان در راستاي واحدهاي اقامتي ـ مراقبتي
5-4-2- وظايف بهزيستي و شرايط سرپرستي كودكان از والدين (تصويري از وضعيت موجود مسائل و برنامه ها )
6-4-2- مشكلات بهزيستي و مراكز شبانه روزي
7-4-2- پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت موجود در بهزيستي
1-3- بخش اول  تاريخچه حمايت كودكان بي سرپرست
1-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
2-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در ايران
2-3- بخش دوم
1-2-3-موسساتي كه قبل از انقلاب عهده دار نگهداري و حضانت از كودكان بودند
2-2-3-كليه مراكز نگهداري كودكان بي سرپرست درايران (در حال حاضر) ‌
3-3-بخش سوم  نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
1-3-3-نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در آمريكا و اروپا
2-3-3-نحوه حمايت از بي سرپرستان در كشورهاي آسيايي
4-3- بخش چهارم  آئين نامه اجرائي شبانه روزي ها
1-4-3- مواد آئين نامه
1-4- بخش اول
1-1-4- نوع موسسات موجود در جهان امروز  (بي سرپرستي در جهان امروز )
2-1-4-بررسي سيستم هاي موجود در جهان
3-1-4-نمونه هاي موجود در جهان
2-4- بخش دوم
1-2-4- بي سرپرستي در ايران ( نوع سيستم ها )
2-2-4- نمونه هاي موجود داخلي
4-2-4- چه بايد كرد ؟
1-5- بخش اول  تنظيم برنامه فيزيكي طرح
1-1-5- معيارهاي انتخاب سايت
2-1-5- ضوابط انتخاب سايت
3-1-5- تعيين جمعيت هدف
2-5- بخش دوم   انتخاب عملكردهاي موجود در سايت
1-2-5- تعيين حوزه هاي كاركردي
2-2-5- بررسي عملكردهاي پروژه
الف ) سكونتي ـ اقامتي
ب ) فضاهايي لازم براي گذراندن اوقات فراغت ‌
3-5- بخش سوم  تعيين سطح و سرانه ها
1-3-5- بررسي سرانه ها
2-3-5-تعيين مساحت هر كاربري ( جداول )
فضاهاي طرح و سطوح مورد نياز آنها
ساختمان شيرخوارگاه
بخش اداري
مهد كودك
4-5-بخش چهارم  تعيين عوامل خارجي و محيطي موثر بر طراحي
1-4-5- ابعاد انساني
2-4-5-عوامل اقليمي
بررسي شرايط اقليمي شهر مشهد
– وضعيت آب و هوايي مشهد
– مشخصات جغرافيايي مشهد
دما و رطوبت هوا
وزش باد
تابش آفتاب
جهت استقرار ساختمان
3-4-5- طراحي اقليمي
5-5- بخش پنجم  بررسي ارتباط اجزاء مجموعه با يكديگر
6-5 – بخش ششم  توصيه هاي اجرائي (تاسيساتي ـ سازه اي )
1-6-5- توصيه هاي اجرايي
سيستم تاسيسات
سيستم سازه
7-5- بخش هفتم  طراحي
1-7-5- نظام حركتي
2-7-5- نظام فضايي كالبدي مجموعه
ارتباط با محيط ( باز يا بسته بودن مجموعه )
سهم توده و فضا
3-7-5- نظام عملكردي مجموعه
منابع و ماخذ

دفترچه مطالعات مجموعه کودکان بی سرپرست 160صفحه – طرح نهائی مجتمع کودکان بی سرپرست و سر راهی 160 صفحه

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .