نمایش دسته بندی مطالب

لیست مطالب صفحه اصلی

مطالعات مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی 100صفحه ,طرح نهائی مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی

 مطالعات مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی 100صفحه

 

مطالعات مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی 100ص,رساله مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی,پایان نامه مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی,طرح نهایی مجموعه آموزشی فرهنگی و تفریحی,

 

بخشی از مطالب:

فصل اول :

مطالعات پایه

فرهنگ و هویت

مقدمه :
پيشرفتهاي اجتماعي و سياستهاي علمي تكنولوژي بشر ارتباطات فرهنگي مردمان گوناگون را در سراسر دنيا آسان نموده است.
پيشرفت سيستمهاي ماهواره‌اي – مخابراتي آرمانها، انديشه‌ها و سنتهاي اجتماعي را بر بال امواج سوار كرده و از اين سوي جهان به آن سوي جهان در آن واحد انتقال مي‌دهد.
امروزه برخوردهاي فرهنگي تا حدي افزايش يافته كه باورهاي فرهنگي، هويتهاي فرهنگي، ملي به آساني قابل تغيير و ترديد ميشود.
باورهاي فرهنگي كه جامعه‌اي در طول ساليان دراز به آنها خوي كرده و با آنها زندگي كرده بسرعت رنگ مي‌بازد و اين خبر در سايه تقابل هاي گسترده انديشه‌ها و سير و انتقال اصول فرهنگي از طريق شيوه‌هاي صحيح تكنيكي صورت نمي‌گيرد.
در پس اين انتقالها و برخوردهاي فرهنگي هميشه روشهاي انساني و دوستانه بكار مي‌رود به باد يغما رفتن وتاراج اصول فرهنگي جامعه و بر باد رفتن اخلاق و فضيلتهاي اجتماعي آن اهداف سلطه‌گري در زمينه‌هاي اجتماعي – اقتصادي را در بر گرفته و شيوه‌هاي اعمال دشمني‌هاي گسترده نيز در حد گسترده‌اي امروزه رواج يافه و اين چيزي جز تهاجم فرهنگي نيست زيرا هنگامي كه مباني فرهنگي يك جامعه حتي به زير سوال رفت و جامعه دچار سستي شد با تسلط و اعمال شيوه‌هاي جديد زندگي بيگانگان هموار مي‌گردد بنابراين برخوردهاي مقابله گرايانه با اين تهاجم فرهنگي امروزه علاوه بر داشتن ابزارهاي علمي و فني لازم هوشياري اجتماعي خاصي را احتياج دارد.
متاسفانه مهم‌ترين قشري كه مورد تهاجم فرهنگي قرار مي‌گيرند نسل جوان هستند. زيرا نسل جوان در هر مملكتي در واقع پايه گذار نحوه پيشرفت و زندگي و آرمانهاي آن جامعه در آينده است.
بنابراين تربيت و آموزش جوانان هر كشور تضمين كننده راه پيشرفتهاي اجتماعي – اقتصادي و فني آن كشور است.
امروز از ساليان دراز تجارب آموزش فرهنگي ممالك پيشرفته تقريباً اين نتيجه حاصل شده است كه مراكز تربيتي سنتي مانند معمول هر جامعه نظير مراكز دانشگاهي و كانونهاي خاص تربيتي امروز نمي‌توانند هم بار آموزشي فرزندان يك جامعه را بر دوش بكشند. و يا اينكه از اصول فرهنگي آن دفاع لازم را به عمل آورند و اينكه در تهاجمات فرهنگي مختلف و اجتماعي آسيب پذير نباشند.
بنابراين نياز به بازگشايي و احداث مراكز جديد آموزشي – فرهنگي – تربيتي، با شيوه‌هاي نوين مديريتي مي‌باشد يكي از اين مراكز علاوه بر احداث مركز علمي و آموزشي فعال ايجاد هسته‌ها و مراكز فرهنگي كه تماماً زمينه‌هاي آموزشي – تربيتي را داشته در بر دارد.
مجموعه حاضر اگر چه بعنوان يك مجموعه فرهنگي خدماتي مي‌تواند بطور مستقل عمل نمايد اما در واقع براي تكميل سايت شهرداري منطقه 22 طراحي شده است و همين عامل سبب مي‌شود كه در تمام مراحل طراحي، طراح نيم نگاهي هم به مجموعه شهرداري داشته باشد و تلاش كند تا نيازهاي آنرا برآورده كند.
نياز به وجود چنين مجموعه‌اي در كنار شهرداي منطقه 22 هنگامي محسوس مي‌شود كه بدانيم روزانه 4 نفر براي انجام كارهاي خود به شهرداري مراجعه مي‌كنند و اين مجموعه در سر راه اين افراد قرار دارد و مردم بايد براي رسيدن به ساختمان شهرداري از يك مجتمع فرهنگي عبور كنند و اين باعث مي‌شود كه يكي از نيازهاي مهم جامعه ما يعني بالا بردن توسعه فرهنگي عموم مردم از اين طريق ميسر گردد زيرا هنگام عبور از اين مجموعه هنرجويان كارگاهها و آتليه‌هاي هنري را در رفت و آمد مي‌بينند. هنرمندان آمفي تئاترها در حال اجراي برنامه‌هاي خود هستند و ..
تمام اين عوامل بطور ناخود آگاه باعث تاثير پذيري مراجعه كنندگان به شهرداري مي‌شود. علاوه بر اين در هنگام مراجعه به ساختمانهاي اداري بارها پيش مي‌آيد كه شخص بايد ساعاتي را در انتظار بگذراند كه اين عامل خود باعث خستگي، اتلاف وقت و حتي گاهي عصبي شدن مراجعين ساختمانهاي اداري مي‌شود.
اين مجتمع مي‌تواند بعنوان وسيله‌اي مناسب براي جلوگيري از اتلاف وقت مراجعين به ساختمان شهرداري هم باشد با اين توضيحات نياز وجود چنين مجموعه‌اي در كنار شهرداري منطقه 22 كاملاً احساس مي‌شود.
ويژگيهاي طرح:
بعد از مشخص شدن لزوم وجود چنين مجموعه‌اي اين سئوال پيش مي‌آيد كه طرح بايد چگونه باشد تا تمام نيازهاي مخاطبين را پاسخ گويد و به يك طرح تمام عيار و معمارانه تبديل گردد.
– طرح قبل از هر چيز بايستي ايراني باشد.
– اين مهمترين نكته‌اي است كه شايد در چند دهه اخير كمتر به آن توجه شده است اين عامل هنگامي اهميت خود را بيشتر نشان مي‌دهد كه بدانيم مجوز مورد نظر كلمه “فرهنگ” را به عنوان خود به همراه دارد.
– زيبايي طرح در جذب افراد براي گزران اوقات خود در آن موثر است زيرا ساختماني كريه‌المنظر هرگز نمي‌تواند مخاطبين را به خود جلب كند.
– حق انتخاب و آزادي در دسترسي به بناهاي مختلف موجود در سايت يكي ديگر از مشخصاتي است كه بايد رعايت شود زيرا مخاطب امروز را نمي‌توان وادار كرد براي رسيدن به يك بنا از راهي طولاني و اجباري بگذرد بنابراين بايد ملي شود. مسيرهاي دسترسي كوتاه باشند مگر آنكه به دليل خاصي راهها را از نقاط ديگري بگذرانيم.
– هر يك از ساختمانها بايد شخصيت خود را داشته باشد شخصيت ساختماني شهرداري بايد با يك هتل يا يك بيمارستان متفاوت باشد و هريك از بناها بتوانند با شخصيتي كه از خود ارائه مي‌دهند نوعي خوانايي ايجاد كنند تا مخاطبين بتوانند ساختمان مورد نظر خود را حتي بدون علائم راهنما شناسايي كنند.
– اگر چه سايت مورد نظر بسيار گسترده و بر روي شيب نسبتاً تندي قرار دارد ولي اين نبايد باعث شود كه ساختمانها از هم جدا افتاده باشند بلكه بايد كاملاً بهم مرتبط و متصل باشند بطوريكه نتوانيم بعد از اتمام طرح هيچ ساختماني راكم و يا زياد كنيم.
اين ارتباط حتماً نبايد با مصالح بنايي انجام شود بلكه مي‌تواند مانند دانه‌هاي تسبيح با نخي نامرئي بهم متصل شده باشند.
– بناهاي تاسيس شده نبايد بگونه‌اي باشند كه ساختمان شهرداري را تحت تاثير قرار دهند. زيرا در هر صورت بايد توجه داشت كه اين مجموعه بايد تماماً سلطه ابهت ساختمان شهرداري باشد و هرگز در مقابل آن به خودنمايي نپردازد.
– البته نبايد اين سلطه تا حدي باشد كه ساير ساختمانها كم اهميت جلوه داده شوند.
– اين مجموعه علاوه بر اينكه بايد نيازهاي ساختمان شهرداري را رفع كند بايد بتواند خود بعنوان يك مركز فرهنگي خدماتي مستقل هم عمل كند.
– هر بنايي بايد مفهوم معنايي خاص خود را داشته باشد و بايد در پس نماي خود حرفهايي براي گرفتن داشته باشد.
– بايد از توپوگرافي و چشم اندازهاي طبيعي سايت حداكثر استفاده به عمل آيد صد البته نبايد هرگز خود را اسير شيب و توپوگرافي كرد و در نقاط لازم بايد در سايت دخل و تصرف كرد. ولي همواره بايد مسائل اجرايي و اقتصادي طرح را هم در نظر داشت.
– مجموعه بايد به نحوي طراحي شود كه توجه گذرندگان از مسيرهاي اطراف (چه سواره و چه پياده) راه خود جلب كند. تا حدي كه حتي مي‌تواند به يك لندمارك تبديل شود.

فرهنگ و هويت
فرهنگ مركب است از فر + هنگ
فر به معني نيروي معنوي شكوه عظمت و جلال و بخشندگي
هنگ از ريشه ثنگ اوستايي به معني كشيدن و تعليم و تربيت
نخستين كسي كه فرهنگ را تعريف كرد سر ادوارد برنت تايلر مردم شناس انگليسي بود وي حدود 120 سال قبل فرهنگ را مجموعه پيچيده‌اي از دين دانش اخلاق و قانون كسب شده معرفي كرد از ميان تعريف گرد آمد. آن مفاهيمي كه به فرهنگ نزديك‌ترند عبارتند از:
– فرهنگ خصوصيات قومي گروهي است كه آنرا از گروه ديگر جدا مي‌كند.
– فرهنگ تمام خصوصيات رفتاري و گفتاري نسلهاي پيشين است.
– فرهنگ مجموعه ميراثهاي ادبي و هنري جامعه است.
– فرهنگ عبارت است از الگوهاي مشترك زندگي و رفتارهاي متقابلي كه افراد از جامعه فرامي‌گيرند.
– فرهنگ فرآيند پويايي راه و رسم عرف و عادات مشترك گروهي انسان است.
– فرهنگ ماهيت اجتماعي فرهنگي يك قوم است.
– فرهنگ آن بخش از آداب زندگي است كه همه اعضاي يك گروه در آن مشتركند و …
فرهنگ داراي دو بخش مادي و غير مادي (معنوي) است. كه بخش مادي آن عبارت است از اشياي قابل درك مثل وسايل منزل و البسه و ابزار و غيره …
بخش معنوي آن عبارت است از ابزارت معنوي انسان مانند علوم قوانين و اديان، افكار و آراي مربوط به ماديات.
فرهنگ از چهار عنصر تشكيل شده است:
1 – عنصر فرد
2 – عنصر خانواده
3 – عنصر اجتماع
4– عنصر جامعه
فرهنگ از قالبهاي متفاوتي تشكيل شده است.
1 – قالب رفتاري، 2- قالب گفتاري، 3 – قالب كرداري، 4 – قالب هنري، 5 – قالب اقتصادي،
6 – قالب اجتماعي، 7 – قالب صنعتي
رابطه فرهنگ و طبيعت
مفهوم فرهنگ و طبيعت كه جداي از هم و گاهي مغاير هم تفسير مي‌شوند از نظر جغرافي‌دانان مردود تلقي مي‌شود. زيرا اين دو پديده نه تنها از هم جدا نيستند بلكه در رابطه با هم عمل مي‌كنند.
از نظر جغرافي‌دانان بشر بر اين باور بوده است فرهنگ سمبلي از ارزشهاي معنوي است و محيط در برابر تلاش انسان تغيير پذير است و بايستي بر مشكلاتي كه طبيعت براي او ايجاد مي‌كند غلبه يابد و به هر حال طبيعت و فرهنگ مكمل يكديگرند و هويت فرهنگي افراد تحت تاثير محيط پيرامون آنها شكل مي‌گيرد. و خيلي اوقات آثار و دست ساخته‌هاي بشر موجب زيبا و دلپذير شدن محيط مي‌شود و از اين طريق طبيعت تحت تاثير فرهنگ قرار مي‌گيرد.
مجموعه عواملي كه مي‌تواند با توجه به عوامل زمان و مكان روش بهتر زيستن و در كنار هم زيستن را بگونه‌اي مسالمت‌آميز و با آرامش خاطر و به دور از تبعيضها و برخوردها و تضادها مفهوم فرهنگ را توجيه مي‌كند مطالعه انواع فرهنگها كه در طول زمان پيدا مي‌شود مورد توجه و اهميت است. از اين رو در فرهنگ مفهوم زمان و تكامل با هم پيوند دارند و آنچه در اين رابطه به نسلهاي كنوني و در قيد حيات مي‌رسد ميراث فرهنگي ناميده مي‌شود.
هويت
1 – تعريف لغوي هويت: هويت حقيقت شيي يا شخصي است كه مشتمل بر صفات جوهري او باشد. در فرهنگ لغات هويت به معني شخصيت، ذات، هستي و وجود نيز آمده است. واژه هويت را در زبان فارسي گاهاً هماني يا اين هماني نيز معني كرده‌اند. معادل اين كلمه در زبان انگليسي واژه Identitiy است. و از بعد لغوي هويت در پاسخ به كيستي است يعني وقتي كه ما مي‌گوييم چه كسي هستيم در واقع به نوعي ناظر بر تعيين هويت است. از نظر لغوي براي اولين بار توسط اريكسون مطرح شد و سپس بتدريج وارد روانشناسي اجتماعي شد و در اين حوزه مورد استفاده قرار گرفت و سپس وارد ادبيات سياسي – اجتماعي شد.
نتايج
– فرهنگ حد فاصل طبيعت و جامعه انساني است و انسان بوسيله فرهنگ است كه از حيوان جدا مي‌شود.
– مفهوم فرهنگ معادل مفهوم ارزشهاست.
• فرهنگ چكيده جوهر زندگي و نشان دهنده رفتار انساني و فراز و نشيبهاي زندگي اجتماعي است.
در جوامع در حال توسعه فرهنگ را حفظ مليت و بالا بردن سطح تفكر و آشنا ساختن مردم خود با آنچه در جهان مي‌گذرد مي‌دانند.
• فرهنگ مجموعه‌اي از عقايد و اخلاقيات فردي، اجتماعي و ملي است.
• در فرهنگ دو زمينه وجود دارد يكي مادي و ديگري غير مادي.
• عوامل مادي فرهنگ، مجموعه عناصر قابل لمس و اندازه‌گيري ومقايسه باشند و عوامل معنوي فرهنگ، جنبه كيفي داشته و قابل لمس و اندازه گيري نيستند.
• تمدن نظمي اجتماعي است كه بر اثر تدابير انسان ايجاد مي‌شود تا نيازهاي مادي و گرايشهاي دروني خود را پاسخ گويد و در پرتو آنست كه خلاقيت فرهنگي امكان پذير مي‌گردد.
• فرهنگ به سوي ويژگي ميل ميكند و تمدن بسوي كليت.
• تمدن بيرون‌‌ترين محيط فرهنگ است، آن چيزي است كه در فرهنگ آنرا از همه محيطي‌تر و كلي‌تر مي‌دانيم.
• فرهنگ هسته داخلي و زير بنايي تمدن و ويژه‌ترين جنبه آن است.
• تمدن جنبه مادي فرهنگ و فرهنگ جنبه معنوي تمدن است.
• فرهنگ سازنده تمدن است و تمدن جلوه‌گاه فرهنگ
• هويت حقيقت شي يا شخص است كه مشتمل بر صفات جوهري او باشد.
• هويت برآيند صورت و ماهيت است.
• در مفهوم فردي، هويت عبارتست از كشاكش تصور “من” از “او” و در مفهوم قومي و ملي عبارتست از كشمكش تصور “ما” از “ديگران”
• هويت تاريخي يا ايراني داراي سابقه تاريخي است و ريشه در نژاد و مذهب ايراني دارد.
• ملت يك واحد اجتماعي است كه داراي سابقه تاريخي واحد و قانون و حكومت واحد و آمال و آرمانهاي مشترك باشد.
• مليت وجود احساس مشترك و يا “وجدان” و “شعور اجتماعي” در ميان گروههاي انساني است كه صرفنظر از رنگ و نژاد و آداب و سنن فردي در مسير حركت تاريخي خود منجر به تشكيل ملتها مي گردد.
• مليت شخصيت يك وجود جمعي است كه در طول تاريخ تكوين يافته و رشد پيدا كرده و اكنون در رفتار، انديشه و آفرينش و زندگي و خلق و خوي چنان آشكار است كه آنرا از ديگر وجودهاي جمعي در جامعه بزرگ بشري مشخص و ممتاز مي‌سازد و بدان شناخته مي‌شود.
• مليت و ملت پرستي هيچ سنخيت و وجه مشترك مفهومي و عملكردي با هم ندارند.
• مليت نه تنها هيچ تضادي با مذهب ندارد بلكه مذهب يكي از مهمترين زير ساختهاي مليت است. فرهنگ ايراني براي تعريف مليت اصل انديشيدن را بجاي اصل زاييدن و روح را جانشين خون كرده است.
• از ديدگاه جامعه شناسي و علوم اجتماعي عناصر مليت عبارتند از دين مشترك، زبان مشترك و آداب و رسوم مشترك.
• مذهب به عنوان آميخته‌‌اي از عقيده و احساس خود زائيده فرهنگ است و با رسالت و حركتي كه در سير تاريخ دارد عامل ايجاد با تغيير تمدن مي‌گردد.
• مليت و مذهب دو واقعيتي هستند كه از يك سو چنان به هم آميخته‌اند كه امكان تفكيك ميان آنها قابل تصور نيست و از روي ديگر اساساً دو مقوله جدا از هم هستند.

فصل دوم:

مطالعات پایه منطقه

درباره تهران و منطقه22

الف) بررسي شهر تهران
مقدمه:
« تهران بزرگترين شهر ايران و يكي از كلان شهرهاي جهان، و در زمره بيست شهر دنيا محسوب مي گردد. حدود 9 ميليون نفر از جمعيت 65 نفري كشور، در شهر تهران و نقاط جمعيتي وابسته به آن سكونت دارند. از اين جمعيت،7/6 ميليون نفردر محدوده قانوني شهر و مابقي در ساير شهرها، شهرك ها و روستاهاي اطراف ساكن گرديده اند. در حالي كه، تا حدود 210 سال قبل، جمعيت اين شهر تنها 15 هزار نفر بوده ، كه نشان دهنده رشد و توسعه بسيار سريع شهر تهران مي باشد.
گذشته از تمركز بيش از حد جمعيت، وضعيت خاص جغرافيايي منطقه كه از سمت شرقي، شمال و غرب به رشته كوه البرز و از ناحيه جنوب به حاشيه كوير نمك محدود مي گردد، نيز مشكلاتي را در زمينه خود پالايشي آلودگي شهري و محيطي بوجود آورده است.
عمده ترين دلايل تمركز و رشد سريع جمعيت در تهران و منطقه اطراف آن، واقع شدن بخش قابل توجهي از صنايع، توليدات، امكان اشتغال، خدمات عمومي در سطح ملي و بالاخره خرمات آموزشي، بهداشتي و تفريحي در اين منطقه مي باشد.
دليل آنكه تاكنون جمعيت متناسب با رشد اقتصادي در شهر تهران سكونت نيافته اند، مسايل و مشكلات گران قيمت بودن هزينه سكونت در اين شهر به تناسب ساير شهرهاي كشور مي باشد.
و اما شهرداري تهران، قانونا به عنوان يك نهاد مديريت شهري، عهده دار ارايه خدمات و عمران شهر تهران مي باشد ولي در طول سالهاي گذشته فاقد امكانات و اختيارات لازم، جهت اداره مؤثر چند ميليوني تهران بوده است و از سوي ديگر، تداخل وظايف ساير نهادها و ارگانهاي دولتي و غير دولتي نيز، مانع انجام وظايف مربوط گرديده است.
1- مختصات جغرافيايي
« شهر تهران در دامنه جنوبي ارتفاعات البرز و حاشيه شمالي كوير نمك، در منطقه شمالي فلات ايران در ارتفاع حدود 1400 متر بالاي سطح درياي آزاد از غرب شهر تهران در محاصره رشته كوه البرز واقع گرديده، و از جنوب به حاشيه هاي كوير نمك محدود مي گردد.
شكل فيزيكي اين منطقه و نفوذ بادهاي كويري از سمت جنوب غربي به اين محدوده، وضعيت جوي خاصي را بوجود آورده و منطقه بسياري از روزهاي سال، با هواي ساكن و ريزش غبار كويري مواجه مي باشد.
دماي هواي تهران، حراكثر 40 درجه سانتي گراد و حداقل 5- درجه سانتيگراد ثبت گرديده و ميزان متوسط بارندگي اين منطقه، معادل 219 ميلي متر در سال مي باشد و رطوبت هوا در فصول مختلف بين 34 تا 54 درصد متغير مي باشد.
محدوديتهاي توسعه شهري تهران، از شرق، شمال و شمال غربي ارتفاعات البرز و از جنوب آب و هواي نامناسب كويري است. تنها امكان توسعه شهر، به سمت غرب و دردامنه ارتفاعات البرز مي باشد و اين وضعيت، موجب توسعه خطي شهر در آينده خواهد گرديد.
شهر تهران بر روي گسل اصلي زلزله واقع گرديده و در گذشته، زلزله اي شديد در محل فعلي شهر تهران اتفاق افتاده است. به دليل واقع شدن در دامنه كوههاي البرز، مسيلهاي متعددي سرتاسر شهر تهران، از شمال به جنوب را طي مي كند. با توجه به تعرض به حريم اين مسيل ها، سابقه وقوع سيل در شهر تهران وجود دارد، كه موجب خسارت جاني و مالي نيز گرديده است.
2- سابقه تاريخي شهر تهران
نام تهران، براي نخستين بار در يكي از نوشته هاي « تئودوريس» يوناني در حدود اواخر سده دوم پيش از ميلاد، بعنوان يكي از توابع ري ذكر گرديده است. شهر تهران تا حدود 130 سال قبل، بعنوان منطقه مسكوني كوچكي، در حرمه شهر ري كه داراي سابقه طولاني شهرنشيني مي باشد. محسوب مي گرديده و حتي در زمان انتخاب شده به عنوان پايتخت در سال 1166 ه.ش تنها در حدود 15 هزار نفر جمعيت داشته است و وسعت آن تا سال 1335 از يكصد كيلومتر مربع تجاوز نمي كرد.
بدين لحاظ، اين شهر با توجه با سابقه تاريخي برخي از شهرهاي كشور كه به بيش از 30 قرن مي رسد، شهري جديدالتاسيس به شمار مي رود. از اين نظر با پايتخت هاي اكثر كشورهاي جهان كه عموما در قديمي ترين شهرهاي كشور مربوطه استقرار ياقته اند، متفاوت مي باشد.
طي مدتي كوتاه، شهر تهران به سرعت رشد و توسعه يافته و در حال حاضر از نظر وسعت و جمعيت، از بسياري پايتخت هاي با سابقه ديگر جهان سبقت گرفته است. هسته اوليه شهر تهران را منطقه بازار تشكيل مي دهد كه در ابتدا مركز داد و ستد مردم بوده و به غير از مجموعه هاي سلطنتي و اداري – سياسي كه عموما در شمال بازار استقرار يافته اند، از بافت عملكردي متناسب با نيازها و عملكردهاي زمان خود برخوردار بوده است. با شروع رشد و توسعه سريع شهر، مناطق مسكوني در تمامي جهات اطراف پراكنده شده و ابتدا در دو جهت اصلي؛ يكي به سمت شهر ري و ديگري به سمت شميرانات و سپس در جهات شرق و غرب گسترده گرديده است.
3- بررسي هاي جمعيتي
جمعيت شهر تهران در سال 1166 ه.ش يعني زمان انتخاب اين شهر بعنوان پايتخت كمتر از 15 هزار نفر بوده است. و تا سال 1316 به حدود 500 هزار نفر رسيده است، كه نرخ رشد سالانه جمعيت در اين فاصله برابر با 4/2 درصد محاسبه مي گردد. در اولين سرشماري كشور در سال 1355 حدود 1512083 نفر در تهران ساكن بوده اند كه اين رقم حدود 25 درصد از جمعيت شهري و 8 درصد از جمعيت كل كشور را تشكيل مي دهد. و نرخ متوسط جمعيت در فاصله اين سالها 6 درصد بوده است.
بنابر سرشماري سال 1370 جمعيت شهر تهران برابر با 6475527 نفر اعلام شده است و بدين ترتيب نرخ رشد جمعيت بين سالهاي 1365 تا 1370 برابر با 2/1 درصد بوده است.
در اين سال 20 درصد جمعيت شهري و 6/11 درصد جمعيت كل كشور در شهر اقامت داشته اند.
در بين مناطق بيست و چندگانه شهر تهران، 10 منطقه قديمي و مركزي و جنوبي شهر در بين سالهاي 1359 تا 1370 به علت توسعه بافت اداري، تجاري و خدمات جنبي آن، بخشي از جمعيت خود را از دست داده اند، ولي مناطق حاشيه اي شهر رشد قابل توجهي داشته اند.
4- بررسي وضعيت اقتصادي
علاوه بر تمركز امكانات سياسي و اداري، بخش عمده اي از توليد و خدمات در شهر تهران را مي توان از علل عمده رشد جمعيت و مهاجرت به تهران داشت. در سال 1345 بنابر مطالعات طرح جامع تهران حدود3/1 توليد ناخالص ملي در تهران ايجاد شده است و در سال 1371 حدود 6 درصد از ارزش بخش معدن و 34 درصد ارزش افزوده كارگاههاي بزرگ صنعتي و نيز 33 درصد ارزش افزوده خدمات غير صنعتي در استان تهران متمركز بوده است.
تهران بعنوان بزرگترين مركز توزيع محصولات و توليدات داخلي و خارجي كشور، سهم عمده اي را در اقتصاد كشور دارد و با توجه به اين شاخص ها هنوز مي تواند جاذب جمعيت جوياي كار ساير نقاط كشور باشد. از سوي ديگر شاخص بهاي خرده فروشي كالا، در استان تهران به مراتب بيش از متوسط شهر بوده و بالا بودن هزينه زندگي در تهران به عنوان مانع رشد و توسعه سريعتر جمعيت، در اين منطقه محسوب مي شود.
در سال 1370 حدود 4/3 جمعيت شاغل شهر تهران در سه گروه عمده فعاليت، شامل 7/35 درصد، در گروه خدمات عمومي و اجتماعي،2/22 درصد در گروه صنعتي و 6/15 درصد در گروه فروش، شامل عمده فروشي، رستوران و قبيل داري فعاليت داشته اند. حمل و نقل، ساختمان و خدمات مسكن به ترتيب،8،6/6 و 2/4 درصد جمعيت شاغل شهر را جاذب نموذه اند و ساير گروهها كمتر از 8 درصد را جذب كرده اند.
5- شبكه و تاسيسات حمل و نقل و دسترسي هاي شهري
بخش وسيعي از محدوده مركز شهر تهران در سالهاي قبل از 1335 شكل گرفت و به علت عدم وجود نقشه و برنامه مدون از يكسو، و سرعت بسيار زياد رشد و توسعه در آن دوره از نظر شبكه ترافيكي و امكانات حمل و نقل و عبور و مرور، با مشكلات وسيعي مواجه مي باشد.
بدين ترتيب اين محدوده به تدريج ساكنين خود را از دست داده و اراضي آن حسب نياز، به توسعه مراكز تجاري توليدي و اداري اختصاص مي يابد كه موجب افزايش تعداد سفرهاي روزانه به اين مناطق مي گردد و به بروز بحران ترافيكي و عبور و مروري مي انجامد. بر اين اساس، مشكلات اصلي شهر تهران در زمينه شبكه هاي دسترسي و حمل و نقل عبارتند از:
1- كمبود سطح معابر شهري، بخصوص در مركز و جنوب شهر
2- عدم رعايت سلسله مراتب لازم در ايجاد معابر و عدم وجود شبكه منسجم بزرگراهها
3- كمبود وسايل حمل و نقل عمومي
4- عدم وجود سيستم هاي پيشرفته، جهت حمل و نقل پر حجم و سريع در تناسب با ابعاد شهر تهران
5- ناهماهنگي شبكه هاي عبور و مرور با كاربري هاي عمده شهري
6- ناهماهنگي سيستم هاي حمل و نقل عمومي و عدم پوشش كامل سطح شهر
مشكلات مذكور، همه روزه موجب اتلاف وقت بسيار زياد نيروهاي فعال موجود در شهر تهران مي گردد. كه هيچگاه ارزش اقتصادي آن در محاسبات منظور نگرديده است و از سوي ديگر… آلودگي شهر، به حد غير قابل قبولي رسيده است كه اثرات آن در سلامتي شهروندان و فرسودگي سريع ساختمانها و عوامل فيزيكي موجود در شهر، كاملا مشهود است.
6- بررسي آلودگي هاي زيست محيطي
شرايط جغرافيايي، اقليمي و آب و هوايي تهران، رشد سريع جمعيت، بالا بودن سرانه مصرف سوخت و پايين بودن بازده مصرف آن در خودروها، منازل و ساختمانها، بالا بودن سن متوسط خودروها، تعداد زياد موتور سيكلت ها، تكنولوژي پايين موتورهاي موجود، نامطلوب بودن وضع عبور و مرور، نامتناسب بودن بافت شهري و بالاخره نارسايي سيستم هاي ارتباطي از مهمترين عواملي هستند كه منجر به بحران آلودگي هواي شهر تهران شده اند.
بطور متوسط، روزانه حدود 3211 تن منوكسيد كربن،470 تن از انواع هيدروكربنها،151 تن اكسيدهاي ازت، 73 تن دي اكسيد گوگرد و 32 تن ذرات معلف در هواي شهر تهران منتشر مي شوند، كه در اغلب موارد،غلظت اين آلاينده هاي هوا در شهر تهران بيش از حد مجاز اعلام شده، توسط بهداشت جهاني است.
از سوي ديگر، عدم وجود شبكه فاضلاب و سيستم دفع آبهاي سطحي مناسب، فرسوده بودن شبكه توزيع آب آشاميدني شهر و آلوده شدن منابع تامين آب نيز موجب پراكنده شدن آلودگي در بخشهايي از شهر گرديده است.
حجم زباله توليد شده، توسط شهروندان و مشكلات دفع آن، نظام محيط طبيعي و خود پالايشي را مختل نموده و بر معضلات شهر افزوده است.
اكثر واحدهاي صنعتي موجود در شهر تهران، فاضلاب توليدي خود را بدون طي مراحل تصفيه، در مسيل ها و انهار موجود سطحي تخليه مي كنند و فاضلاب منازل نيز از طريق چاه هاي جذبي وارد سفره هاي آب زيرزميني مي گردد. از آن گذشته، بسياري از مجتمع هاي مسكوني، بهداشتي و اداري نيز، به علامت عدم امكان دفع فاضلاب بصورت جذب، به تخليه فاضلاب در جوي ها و انهار اقدام مي كنند، كه موجب تماس شهروندان7 بصورت مستقيم با عفونت حاصل از فاضلاب مي گردد.
7- بررسي وضعيت فرهنگي در شهر تهران
شهر تهران در مجموع ،داراي1786 مركز فرهنگي – هنري مختلف، از جمله 1400 مسجد و 159 حسينيه مي باشدعلاوه بر اين 79 سينما،41 كتابخانه،34 موزه،18 تئاتر،18 نگارخانه و 29 مركز مربوط به كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان و 8 مجموعه فرهنگي در زمره مركز فرهنگي عمده شهر محسوب مي شوند.
تهران به طور كلي در اين سالها فاقد هر گونه سالن ويژه موسيقي از نوع سالن هاي موجود در مقياس جهاني مي باشد. در تمامي نواحي شهر، سهم غالب از نظر تعداد مركز فرهنگي در گونه هاي مختلف آن متعلق به مساجد و سپس حسينيه ها مي باشد. اين امر مبين آنست فعاليتها و آموزشهاي مذهبي، بيشترين نقش را در جلب سرمايه گذاري و تخصيص امكانات مردم در جهت فعاليتهاي فرهنگي را دارا مي باشد.
از سوي ديگر علاوه بر مراكز فوق 84 بناي تاريخي ديگر، شامل مقبره ها و بقعه هاي امامزادگان و ابنيه تاريخي مانند كاخ ها و قلعه ها و ساير ابنيه خاص در شهر تهران وجود دارد كه در مناطق مختلف پراكنده بوده و مورد توجه جدي واقع شده اند.

 

 

 

 

 

برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل
37000 تومان خريد

فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 4 مگابایت  –  100 صفحه

 

فصل اول- درباره فرهنگ و هويت
مقدمه
ويژگيهاي طرح
فرهنگ و هويت
فرهنگ و طبيعت
نتايج
فصل دوم- درباره تهران و منطقه
مقدمه
مختصات جغرافيايي
سابقه تاريخي شهر تهران
بررسي هاي جمعيتي
بررسي وضعيت اقتصادي
شبكه و تاسيسات حمل و نقل و دسترسي هاي شهري
بررسي آلودگي هاي زيست محيطي
بررسي وضعيت فرهنگي تهران
بررسي منطقه 22 در تهران
موقعيت قرار گيري منطقه
وضعيت شبكه هاي دسترسي
موقعيت جغرافيايي
شيب و توپوگرافي
وضعيت زلزله
پوشش گياهي
بررسي هاي اجتماعي
بررسي كاربردي
فصل سوم- سايت، تحليل سايت و روند طراحي
پانوراماي سايت
نقشه هاي مختلف تهران و منطقه 22
روند طراحي
تحليل سيركرلاسيون سايت
فصل چهارم- بررسي شرايط اقليمي
شرايط اقليمي تهران
نمودارهاي اقليمي
تابش آفتاب
دما
رطوبت
باد
بارندگي
عوامل فرعي
معماري و اقليم
گياهان و معماري
نتيجه
فصل پنجم- فضايابي، استانداردها و بررسي رابطه عملكردها
فضاهاي موجود در سايت
آمفي تئاتر و سالن نمايش
مهمانسرا
فضاهاي آموزشي
رستورانها
مجموعه ورزشي
كتابخانه
موزه
باغ ايراني
پاركينك
فصل ششم- مباني نظري طرح
مقدمه
مباني نظري معماري در عرصه صور مثالي
فضا در معماري ايراني
ملاكهاي قضاوت در مورد يك اثر معماري
روند طراحي
نور
صدا
مرور اهداف و سنجش آنها
زيبايي و هنر
حقوق بازديد كنندگان و آزادي حركت در فضا
خوانايي و معنادار بدون فضا
انسجام معمارانه
هويت ملي مجموعه
وقار مدني
سنخيت عملكرد با مناسبتهاي بصري
رعايت سلسله مراتب
ارائه يك نمونه
فصل هفتم- تاسيسات
منابع و ماخذ

دفترچه مطالعات مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست 160صفحه – طرح نهائی مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .

رساله مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست 160صفحه – مطالعات مرکز نگهداری کودکان بی سرپرست

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .
جنگهاي جهاني اول و دوم ضربه محكمي بر پيكره جامعه بشري بود كه ويراني و سرگرداني و بي سرپرستي فراواني در پي داشت اگر چه امروزه دامنه و وسعت جنگها از جهانشمولي خود كاسته است . ليكن شيفتگان قدرت به اشاعه انحرافات و كمبودها پرداختند كه جنگ بي پاياني آغاز گشت و با اشاعه الكل و اعتياد و فحشاء و در يك كلام نابودي ارزشهاي اخلاقي ، بزرگترين و مهلكترين ضربه ها را بر اركان مقدس خانواده وارد شد كه موجب متلاشي شدن پايه هاي استوار خانواده و در نتيجه بي سرپرستي و بي پناهي گرديد .
و اين قصه هم چنان ادامه دارد و انسان سر گشته هر روز در جستجوي ايده آلها دست به دامان انواع فساد مي روند شايد مرهمي بر دردها و آلامش باشد . و اما قصد از نگارش اين مقاله در اين گوشه از جهان شايد تا حدودي شناساندن بچه هاي بي سرپرست و مشكلات آنها و ارائه راه‌حلي براي بهينه سازي فضاي زندگي اين كودكان مي‌باشد ( البته لازم به توضيح است كه اين بررسي مختصر كه با استفاده و بهره جوئي از مطالعات كتابخانه اي و مدارك مكتوب و همچنين برداشتهاي ميداني انجام گرفته است بدليل كمبود منابع و مشكلات خاص مربوط به اين موضوع انتخابي مسلماً خالي از ضعفها و كاستيها نيست . اما به هر صورت به عنوان يك شروع مي تواند مورد استفاده دانشجويان ديگر باشد .)

2-1- ضرورت انتخاب پروژه :
باتوجه به آنچه كه درمقدمه آمد و با توجه به اين امركه مشكلات رفتاري ،عاطفي وهوشي كودكان يتيم بر همگان آشكار است،نه تنها توجه پژوهشگران كه بلكه درسطح وسيع تري توجه كليه برنامه ريزان اجتماعي وحتي عموم مردم به اين مساله ضروري به نظر مي رسد.صرف نظر ازجنبه انساني قضيه كه زندگي درمحيط خانواده حق كودك است و از اين حق همه كودكان بايدبهره مند شوند،جنبه اجتماعي آن نيزحائز اهميت است.كودكان يتيم هم بايدروزي مثل ديگر كودكان بدون كنترل مسئولان پرورشگاه درجامعه زندگي كنند.قابل انكار نيست كه لازمه زندگي در جامعه بر خورداري از حداقل توانائيهاي عاطفي واجتماعي است.ازاين رو اگر مهارت لازم در اين كودكان به وجود نيايداز سويي خوددچار مشكلات عديده مي شوند واز سويي ديگر براي جامعه مشكلاتي به بار خوا هند آورد.بنابر اين توجه به كودكان يتيم و تعليم وتربيت آنان امري لازم وحياتي به نظر مي رسد.

3-1- بيان مسئله :
بي سرپرستي بيشتر از آنكه يك مشكل فردي باشد مشكل اجتماعي است . امروزه در سرتاسر دنيا با افزايش بي رويه كودكان بي سرپرست روبه رو هستيم اين افزايش دلايل زيادي از جمله فقر ، جنگ ، افزايش فساد و فحشا ، اعتياد و .. دارد . اين كودكان قربانيان خشونت جامعه اي هستند كه نه تنها آنها را از داشتن پدر و مادر و كانون گرم خانواده محروم ساخته بلكه پذيراي آنها نيست و به چشم سر بار به آنها مي نگرد .
در ذهن كوچك كودك كه همواره نياز به يك پناه را احساس مي كند بودن در محيطي كه بطور دائم احساس تشويش ، نگراني و اضطراب و ترس هميشگي ، ضعف در شخصيت را بدنبال خواهد داشت و افسردگي و خزيدن به كنجي آرام ، آرزوي متداولي در بين اين دسته كودكان است و به عكس ممكن است بعضي از كودكان براي جلب توجه و مطرح شدن و يا متمايز شدن از ديگران دست به اعمال خشونت آميز و در نهايت به شخصيت ناهنجار با قدرت خلق مشكلات فراوان براي اجتماع تبديل شوند .در حالي كه همواره به اين نكته آگاه باشيم كه در سالهاي آينده اين كودكان بايد قدرت حركت و همگامي با جامعه و حتي توان مطرح شدن بعنوان سرمايه هاي بسيار با ارزش براي سازندگي كشور را دارا باشند و اگر بدانيم در زندگي آنها خلأ پر نشدني به نام خانواده وجود دارد بايد حتي الامكان شرايط زيست آنها را به گونه اي فراهم كرد كه حد اقل فرد را جزئي از يك خانواده با ايجاد علائق و همبستگيهائي مشابه بدانند آنگاه اهداف و خطوط طرح مورد نظر رنگي متفاوت با شرايط موجود خواهد گرفت .

4-1- اهميت انتخاب موضوع
بي سرپرستي كلمه اي است كه امروز تنها بار بدون سرپرست بودن را بخود حمل نمي كند بلكه در پس آن تمامي ابعاد شخصيتي ، رفتاري رواني ، اجتماعي شخص را زير سؤال مي برد . در بررسي آماري مشاهده مي شود كه اكثر مجرمين فاقد خانواده يا سرپرست مؤثر بوده اند. بدين ترتيب بي سرپرستي تنها يك مسئله كوچك فردي نبوده بلكه يك مسئله بزرگ اجتماعي مي باشد . اين پروژه تنها تحقيق براي شناخت مسئله و در پس آن برخورد حسي با فضا نمي باشد بلكه هدف آن يافتن مطلوبترين روش و سيستم با هدف كم كردن پسوندهاي ناشي از بي سرپرستي در بستر طرح يعني ايران مي باشد .
افزايش كودكان بي سرپرست خطري است كه مرتباً نسل حال و آينده را تهديد مي كند و اثرات زيان بخشي را بر پيكره جامعه در ابعاد مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، عاطفي ، فردي و خانوادگي تحميل مي نمايد اين مسئله بويژه در مورد شهر مشهد بعنوان دومين كلان شهر مذهبي پر رنگتر و جدي تر رخ مي نمايد . علل افزايش اين كودكان بخصوص در اين شهر را مي توان دلايل زير عنوان كرد :
1. وجود بارگاه ملكوتي امام رضا ( ع ) بعنوان يك محل امن و مناسب براي كودكان فراري و نيز رها كردن كودكان شناخته مي شود به همين علت از شهرها و اماكن ديگر به مشهد رو مي آورند .
2. خشكسالي هاي پياپي در استان خراسان كه بصورت مستقيم در ايجاد فقر مؤثر بوده و مسائلي از قبيل هجوم به شهرها و حاشيه نشيني و مسائل مرتبط با آن را به همراه دارد .
3. هم مرز بودن با كشور افغانستان باعث تولد كودكان بدون شناسنامه
4. بالارفتن ميزان اعتياد
5. افزايش 26 در صد نرخ بيكاري
6. بالا رفتن نرخ بزهكاري
7. افزايش رقم بيماريهاي اعصاب و روان
8. بالا رفتن آمار طلاق
9. بالارفتن تورم و بوجود آمدن مشكلات اقتصادي و افزايش سطح فقر
و از طرف ديگر بايد توجه داشت كه اين كودكان از آنجا كه از حمايتي مادي و عاطفي محروم مانده اند آمادگي لازم براي هر نوع آسيب پذيري را دارا مي باشند لذا نياز به حمايت بيشتري دارند .
5-1- روش تحقيق :
به منظور ارائه و دستيابي به معيارها و مباني طرح كه بتواند محيطي مناسب براي كودكان بي سرپرست فراهم آورده پاسخگوي بعضي از نيازها و مركزي براي احقاق حقوقشان باشد لازم است ابتدا شناخت كامل و كافي از اين كودكان و علتهاي وجودي و افزايش آنها و ويژگيهاي رواني و رفتاري شان داشته باشيم . همچنين بايد با توجه به شرايط سني و خصوصيات عام آنها لازم است كودك و ويژگيهاي كودكي را بشناسيم . از سوي ديگر به منظور دستيابي به وسيله و راهكارهايي كه رهنمون و ضامن پرژه باشد آشنائي با حقوق و قوانين مربوطه ضروري است . پس از آن شناخت و بررسي نمونه هايي كه داراي فعاليت مشابه هستند مي تواند پروژه را از تكرار خطاهائي به اثبات رسيده مصون داشته و نقاطي را كه بايد بر آنها تأكيد داشت روشن نمايند و پس از آن مطالعات زمينه و محدوده اي كه پروژه را در بر مي گيرد صورت مي گيرد . آنچه بيان شد بر مبناي دسته بندي زير شكل گرفته است:
ـ تحقيقات كتابخانه اي : شناخت ويژگيهاي روحي ، رواني و خصوصيات جسمي سنين مختلف رشد كودك ، قوانين اصول مربوطه و آنچه پيرامون بي سرپرستي ارائه مي گردد با استناد به كتابها مجلات و پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و غيره .. بوده است .
ـ مطالعات آماري : آمار كودكان فاقد سرپرست يا بد سرپرست ، تعيين جمعيت پروژه و … بر مبناي آمارهاي موجود اداره بهزيستي و يا ساير مراجع مربوطه .
ـ مصاحبه با مسئولين و متخصيصن امور نگهداري كودكان بي سرپرست و اطلاع از نظرات آنها در تشخيص روحيات و ويژگيهاي اين كودكان مؤثر بوده است .
ـ استفاده از مجلات و مقالات اينترنتي در ارائه اقدامات انجام گرفته براي اين كودكان در ساير كشورهاي جهان ياريگر بوده است .
6-1- اهداف كلي پروژه :
هدف طراحي براي اين كودكان را مي توان چنين بيان كرد : ايجاد شرايط براي زيست رشد عاطفي و جسمي و پرورش استعدادهاي كودكان بي سرپرست كه در طي زندگي در مجموعه حمايتي بايد براي همگامي با جامعه و پذيرفته شدن در ميان مردم به مهارتها و توانائيهاي لازم برسند ، حال اينكه اين فضا را بايد چگونه طراحي كرد و يا حتي آنها را چه ناميد بحث اصلي پروژه مي باشد . براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد اين نكته را مد نظر داشت كه اصولاً كودكان بي سرپرست داراي 2 مشكل عمده اند :
1ـ مشكل اجتماعي : علت ريشه اي آن دور بودن از مردم و جامعه و زيستن در فضاهايي قلعه مانند است كه اين معضل باعث سوق دادن مطلب به مطالعات جامعه شناسي مي شود .
2ـ مشكل هويتي و شخصيتي : علت آن دور بودن از نظام خانواده و سيستم نرمال زندگي و اتخاذ سيستمهاي غلط درون شبانه روزيها مي باشد . كه اين امر مطالعات روانشناسي در زمينه هاي بهداشت رواني را مي طلبد .

1-2- بخش اول : شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
آنچه مسلم است شناخت ويژگي ها و خصايص كودك و آنچه در مسير رشد وتعالي و به ثمر رساندن يك كودك لازم است مي‌تواند در طرح محيطي مناسب براي كودكان راهگشا و موثر باشد. دراين بخش قبل از بيان هر مطلبي توجه به تعريف « كودك » از ديدگاه صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف ) ضروري به نظر ميرسد . براساس اين تعريف هر انسان با سن كمتر از 18 سال در رديف كودكان واقع مي‌شود . پس سنين نوجواني هنوز در گروه و زير مجموعه كودكي و واحد شرايط آنان مي‌باشد.

2-1-2- اهميت دوران كودكي 
بسياري ازتمدن هاي بزرگ به اهميت دوران اوليه زندگي و تأثير آن بر زندگي دوران بلوغ و سالهاي بالاي عمر توج فراوان نشان داده اند. يك ضرب المثل قديمي ميگويد: « كودك را تا سن 7 سالگي به من بدهيد و من مردي را به شما تحويل خواهم داد .»
اين مسأله در عبارات معروف زير نيز منعكس مي‌باشد :
– كودكان براساس زندگي خويش ياد مي گيرند.
– اگر كودكي با انتقاد زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه اعتراض كند.
– اگر كودكي با دشمني زندگي كرد، ياد مي گيرد كه بجنگد.
– اگر كودكي با تمسخر زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه خجول باشد.
– اگر كودكي با شرمساري زندگي كرد، ياد مي گيرد كه احساس گناه كند.
– اگر كودكي با اغماض (و تحمل ) زندگي كرد، ياد مي گيرد كه صبور باشد.
– اگر كودكي با تشويق زندگي كرد، اعتماد را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تعريف و تمجيد زندگي كرد ، قدرداني را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با مساوات زندگي كرد، عدالت را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با امنيت زندگي كرد،‌اعتقاد داشتن را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تائيد و تشويق زندگي كرد، ياد ميگيرد خودش را دوست بدارد.

3-1-2- رشد وپروش 1
رشد امري پيوسته از هنگام تشكيل نطفه تا مرگ است . دراين بين مفاهيم پرورش و پختگي به موازات رشد معنا مي يابند. مفهوم پختگي نمايانگر آنست كه انسان در بدو تولد داراي قابليت هاي پائين بوده وتغييرات خاصي كه با گذشت زمان به تكامل وي منجر مي‌شود او را به پختگي يا رسيدگي مي رساند. علم به اينكه هر موجود زنده قادر نيست رفتاري را كامل فراگيرد مگر آنكه به مرحله اي از نمو رسيده باشد .اهميت دانستن فرآيند رشد در سالهاي مختلف زندگي را نشان ميدهد . به عبارت ديگر هر سن محل بروز دسته به خصوصي از رفتارها و قابليت آموزش پذيري مشخصي است .پرورش به تغييراتي گفته مي‌شود كه براثر آموزش يا تأثيرات عوامل محيطي در انسان ايجاد مي‌شود. رشد وپرورش دو فرآيند متفاوت اند. رشد تغيرات كمي و كيفي برتن وروان وپرورش ،‌تغيير در جنبه هاي رفتاري و رواني است .
نقش وتأثير محيط بر فرآيند رشد :
تأثير محيط در رشد وتكامل انسان‌، قبل از قرن 18 چندان موردتوجه نبوده است در حاليكه توارث در تمام تئوريهايي كه از بقراط به بعد ارائه شده به نحوي به چشم مي خورد .
افراد انساني از نظر زمينه هاي ارثي بايكديگر متفاوتند .اما محيط چه تأثيري بر روي اين زمينه ارثي ميگذارد و چقدر در تغيير ياتبديل خصوصيات مختلف ارثي مي‌تواند موثر باشد،‌خود بخش مهمي از كار روانشناسي است . از قرن 19 به بعد آزمايش هاي متعددي انجام مي شود تا تأثير عوامل محيطي را برروي انسان موردشناسايي و بررسي قرار دهند، به خصوص در مورد نوزادان و كودكان بررسيها و‌ازمايشهاي زيادي انجام ميگيرد،‌زيرا امروز علم روانشناسي به تأثير سه سال اول زندگي در شكل گيري بنيان شخصيتي طفل اهميت فراواني ميدهد. در مورد قابليت ها واستعدادهاي انساني يكي از نتايج بدست آمده اين است كه عوامل محيطي وزمينه ارثي به صورت حاصلضرب دو پارامتر عمل ميكنند و هر چه هركدام از دو پارامتر مساعدتر بوده واز ضريب بيشتري برخودار باشند، طبيعتاً نتيجه بهتري عايد خواهد شد.بنابراين ميحط تأثير بسزايي در پرورش استعدادها وقابليت هاي كودكان دارد اما در مورد مشخصات شخصيتي كه زمينه كلي رفتارها و كردارهاي افراد را تعيين مي كنند، تأثيرات عوامل محيطي بسيار اساسي و پراهميت است يكي از آزمايشهاي انجام شده اين است كه دو نوزاد دوقلوي همسان را كه از نظر زمينه ارثي كاملاً يكسان بوده اند به فرزند خواندگي به دو خانواده مختلف سپرده اند پس از ده سال با انجام آزمايشهاي مختلف متوجه شده الند كه اين دو از نظر ضريب هوشي و استعداد تفاوت اندكي با يكديگر دارند اما از لحاظ منش وشخصيت كاملاً با يكديگر متفاوتند پس با سهم عمده اي كه محيط و زمينه پرورش در شكل گيري شخصيت انسان دارد، درامر تعليم وتربيت است كه انسان مي‌تواند با استفاده از دانش و شناختهاي خويش به ايجاد زمينه مساعدتري براي پرورش استعدادها وشكل گيري متعادلتر شخصيت كودك همت گمارد.
عواملي كه پيرامون موجود زنده را احاطه كرده اند ميتوانندهميشه باعث تحريك يا كاهش امكانات فرد شوند. نوزاد بعد از تولد وارد محيطخارجي مي شودكه از محيط داخلي وسيعتر است وتنوع بيشتري دارد چنين فضايي سرشار ازعوامل گوناگون مادي واجتماعي و فرهنگي است .
اين عوامل به گونه اي آشكارا وترديد ناپذير بر ساختار شخصيت و چگونگي رشد كودك تأثيري تعيين كننده برجاي ميگذارد .عوامل محيطي كه درجريان رشد مؤثر هستندعبارتند از :
1. تغذيه 
2. هواي آزاد و نور خورشيد 
3. بيماري وآسيب 
4. وضع خانوادگي 
روانشناسي رفتار كودك : خصوصيات دوران مختلف رشد كودك1
دوران كودكي به جهت نقش مهمي كه در سرنوشت آينده انسان ايفا مي كند، فرصت بي نظيري است كه نبايد آن را از دست داد .فرصتهاي يادگيري در اوايل دوران زندگي كودك آثار مهمي در پرورش توانائيهاي بعدي او دارد .چرا كه بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق مي افتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انسان كوچك است كه همه چيز را درك مي كند و هر دوره از زندگي او وابسته به دوه ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كند كه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي و اخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هر دو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد . همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري و تعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتا ناراحت و ناراضي است و اين دو حالت معمولا به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد .
با بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان در سنين و دوره هاي مختلف رشد سعي در شناخت بهتر آنان به عنوان مخاطبين مستقيم پروژه داريم . لازم به ذكر است چون پروژه مربوط به كودكان در محدوده سني نوزاد تا 11 سال را شامل مي شود در اينجا تنها به بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان اين سن پرداخته شده است .
معمولاً در بچه ها بطور طبيعي اشتياق به يادگيري وجود دارد .ليكن تا قبل از 7 سالگي قادر به يادگيري از طريق خواندن و نوشتن نيستند . آنها از محيط زيست خود، از يكديگر، از بزرگسالان وبچه هاي بزرگتر از خود همواره چيزهائي ياد مي گيرند. ياديگري كودكان مستمراً در هر زمان و مكان درجريان است و بيشترين ميزان يادگيري آنان از طرق فعاليت ها ومهارتهائي است كه توسط خودشان انجام ميگيرد.
ظرفيت يادگيري در كودكان در هر يك از مراحل متوالي رشد، مناسب با همان مرحله سني مي‌باشد. كودك در 4 سالگي ،3 رنگ ازرنگهاي اصلي را از هم تشخيص ميهد، شكلها را ميشناسد ولي هنوز قادر به نقاشي آنها نيست . مي‌تواند در توپ بازي ،توپ بزرگ را بگيرد وپرتاب كند، مي‌تواند بيش از 3 قدرم بپرد و بدون اتكابه نقطه اي بطور قائم واستوار در مسيري مستقيم حركت كند.اندازه ها ، وزن وشكلهاي متفاوت را شتخيص دهد، بين واقعيت ، افسانه و موهوم فرق مي گذارد.
كودك در گروه سني 5 تا 6 سال ،مي‌تواند نقاشي و رنگ آميزي بكند و شكل آدم را مي كشد ورنگها را بشناسد، دوست دارد با بزرگسالان صحبت و در كارها با آنها مشاركت كند. از شكلها وحروف كپي كند. مي‌تواند برروي سطوح بلندتر از كف زمين با حفظ تعادل حركت كند. ادارك زمان و فضا را دارد. رفتارهاي شنيداري و خواندن را تقليد كند.

جنبه هاي رشد بچه دراين سنين عبارتند از : 
– رشد فيزيكي ومهارتهاي حركتي 
– رشد هوشي 
– رشداجتماعي 
– رشد عاطفي
دراين سنين كودك احتياج به معاشرت با كودكان ديگر دارد ولي عده اين كودكان نبايد زياده از حد باشدو دراين زمان بازيهاي دسته جمعي بهترين راه هدايت رشد كودك است . براي تامين اين منظور، زمين بازي در فضاي آزاد، بهترين راه‌حل است . زمين بازي بايد به قسمت هاي مختلف ، چمن كاري ، شن ريزي ، آجرفرش و آسفالت تقسيم شود. چمن براي معلق زدن و كشتي گرفتن ، آسفالت براي بازي با وسائل چرخ دار، توده اي از شن براي بازيهاي دستي ، باغچه اي براي سبزيكاري و محل نگهداري از حيوانات .
كودك در فاصله سني 6 سالگي تا آغاز دوره نوجواني مرحله تجربه وآشنايي با محيط آموزشي را ميگذراندوساعات فراغت خود را معمولاً براي جبران ضعف در خواندن ، صرف خواندن كتابهاي غير درسي مي‌كند. دراين زمان ،فراهم آوردن كتب مناسب اين سن ، مي‌تواند علاقه به كتاب را براي هميشه در وجود او فراهم كند.
دراين سنين جنبه هاي رشد هوشي ،اجتماعي وعاطفي كودك همچنان در جريان است وتخيل او كم كم رنگ منطقي تري به خود مي گيرد. علاقه كودك به نزديك شدن به بزرگسالان بصورت تكرار حركات آنها وعلاقمندي به مشاركت درانجام كارهاي دستي در آنها به خوبي قابل مشاهده است .

 

4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان1 : 
شخصيت اگر هم ريشه ارثي داشته باشد ولي بطور قطع متأثر از عوامل بسياري است كه در اثر محيط ايجاد مي گردد كه مهمترين اين عوامل عبارتند از :
– وضع جسماني : كه عاملي است ارثي و موثر در شخصيت فرد. اندام ، قيافه ،سلامتي ، نواقص جسماني ،تحريك پذيري حواس ، طرز كاركردن غدد داخلي واعصاب ،همگي اثراتي را در حالات رواني شخص دارد كه بدون رابطه با شخصيت فرد نيست .
– احساس و قبول مسئوليت : اينكه به والدين و مربيان توصيه شده است كه به كودكان مسئوليت هاي درخور توانائيهاي آنها واگذار نمايند، براي اين است كه نهال شخصيت واعتماد بنفس در وجود آنها كاشته شده باشد تا در دوران جواني رشد نمايد. نوجوانان بايد از يك طرف نسبت به خود احساس مسئوليت نمايند يعني ،خود را حفاظت ونگهداري كنند و از طرف ديگر درانجام كارهاي اجتماعي زياد وابسته ديگران نباشند.
– خود شناسي واحساس اطمينان كردن : خودشناسي و درك توانائي واستعدادهاي خود يكي از عوامل مهم شخصيت است .
بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق ميافتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انساني كوچك است كه همه چيز را درك مي كندو هر دوره از زندگي او وابسته به دوره ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كندكه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي واخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هردو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد. همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري وتعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتاً ناراحت و ناراضي است واين دو حالت معمولاً به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد.

 

 

 

 

 

برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل
78000 تومان خريد

فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 4 مگابایت  –  160 صفحه

 

 

فهرست مطالب:

1-1- مقدمه
2-1- ضرورت انتخاب پروژه
3-1- بيان مسئله
4-1- اهميت انتخاب موضوع
5-1- روش تحقيق
6-1- اهداف كلي پروژه
7-1- فرايند عمومي تحقيق
1-2- بخش اول  شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
2-1-2- اهميت دوران كودكي
3-1-2- رشد وپروش
4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان
5-1-2- كودك ، معماري و فضا
2-2- بخش دوم تعريف واژه ها
1-2-2-تعاريف
2-2-2- يتيم از ديدگاه قرآن و منابع اسلامي
3-2-2- لزوم رسيدگي به ايتام
4-2-2- يتيم و دولت اسلامي
5-2-2- يتيم و دارالايتام
3-2- بخش سوم
1-3-2- تفاوتهاي بين محيط خانواده و شبانه روزي
2-3-2- اثرات غم انگيز و زيانبار محروميت از مهر مادري
3-3-2- خلاصه اي از مشكلات فرزندان دور از خانواده وارائه برخي پيشنهادات در جهت رفع اين مشكلات
4-2- بخش چهارم
1-4-2- اجمالي در خصوص پديده بي سرپرستي وبدسرپرستي و علل آن ها
2-4-2- علل و انگيزه هايي كه سبب سپردن كودكان به مراكز شبانه روزي مي گردد
3-4-2- روند برخورد صحيح با كودكان بي سرپرست
4-4-2- آخرين دستاوردهاي جهان در راستاي واحدهاي اقامتي ـ مراقبتي
5-4-2- وظايف بهزيستي و شرايط سرپرستي كودكان از والدين (تصويري از وضعيت موجود مسائل و برنامه ها )
6-4-2- مشكلات بهزيستي و مراكز شبانه روزي
7-4-2- پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت موجود در بهزيستي
1-3- بخش اول  تاريخچه حمايت كودكان بي سرپرست
1-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
2-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در ايران
2-3- بخش دوم
1-2-3-موسساتي كه قبل از انقلاب عهده دار نگهداري و حضانت از كودكان بودند
2-2-3-كليه مراكز نگهداري كودكان بي سرپرست درايران (در حال حاضر) ‌
3-3-بخش سوم  نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
1-3-3-نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در آمريكا و اروپا
2-3-3-نحوه حمايت از بي سرپرستان در كشورهاي آسيايي
4-3- بخش چهارم  آئين نامه اجرائي شبانه روزي ها
1-4-3- مواد آئين نامه
1-4- بخش اول
1-1-4- نوع موسسات موجود در جهان امروز  (بي سرپرستي در جهان امروز )
2-1-4-بررسي سيستم هاي موجود در جهان
3-1-4-نمونه هاي موجود در جهان
2-4- بخش دوم
1-2-4- بي سرپرستي در ايران ( نوع سيستم ها )
2-2-4- نمونه هاي موجود داخلي
4-2-4- چه بايد كرد ؟
1-5- بخش اول  تنظيم برنامه فيزيكي طرح
1-1-5- معيارهاي انتخاب سايت
2-1-5- ضوابط انتخاب سايت
3-1-5- تعيين جمعيت هدف
2-5- بخش دوم   انتخاب عملكردهاي موجود در سايت
1-2-5- تعيين حوزه هاي كاركردي
2-2-5- بررسي عملكردهاي پروژه
الف ) سكونتي ـ اقامتي
ب ) فضاهايي لازم براي گذراندن اوقات فراغت ‌
3-5- بخش سوم  تعيين سطح و سرانه ها
1-3-5- بررسي سرانه ها
2-3-5-تعيين مساحت هر كاربري ( جداول )
فضاهاي طرح و سطوح مورد نياز آنها
ساختمان شيرخوارگاه
بخش اداري
مهد كودك
4-5-بخش چهارم  تعيين عوامل خارجي و محيطي موثر بر طراحي
1-4-5- ابعاد انساني
2-4-5-عوامل اقليمي
بررسي شرايط اقليمي شهر مشهد
– وضعيت آب و هوايي مشهد
– مشخصات جغرافيايي مشهد
دما و رطوبت هوا
وزش باد
تابش آفتاب
جهت استقرار ساختمان
3-4-5- طراحي اقليمي
5-5- بخش پنجم  بررسي ارتباط اجزاء مجموعه با يكديگر
6-5 – بخش ششم  توصيه هاي اجرائي (تاسيساتي ـ سازه اي )
1-6-5- توصيه هاي اجرايي
سيستم تاسيسات
سيستم سازه
7-5- بخش هفتم  طراحي
1-7-5- نظام حركتي
2-7-5- نظام فضايي كالبدي مجموعه
ارتباط با محيط ( باز يا بسته بودن مجموعه )
سهم توده و فضا
3-7-5- نظام عملكردي مجموعه
منابع و ماخذ

دفترچه مطالعات مجموعه کودکان بی سرپرست 160صفحه – طرح نهائی مجتمع کودکان بی سرپرست و سر راهی 160 صفحه

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .

رساله مجموعه کودکان بی سرپرست 160صفحه – مطالعات مجتمع کودکان بی سرپرست و سر راهی 160 صفحه

 مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160صفحه

مطالعات طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست 160ص,رساله طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست,پایان نامه طراحی و ساخت مجتمع کودکان بی سرپرست

 

بخشی از مطالب:

-1- مقدمه
پديده بي سرپرستي عمري طولاني و به درازي طول ساليان خلقت دارد . گروهها و جماعات آدمي در دسته هاي كوچك و بزرگ در كوهها ، دشتها ، و جنگلها و در حواشي رودخانه دائماً در معرض آسيب و هجوم كنترل نشده طبيعت اطراف بوده اند . سيل زلزله حملات وحوش و تهاجم گروههاي متخاصم پيوسته بشر را تهديد مي كرد كه حاصل آن شكستن ستونهاي خانه بود و ايجاد بي سرپرستي سالياني پس از آن اگر چه در راستاي رشد تمدن انساني ، تهاجمات و ضايعات طبيعي كاهش پيدا كرد ، ليكن ابزار و عوامل نابود كننده در دست و كنترل زور مداران قرار گرفت و دامنه آن وسعت يافت ، بطوريكه گاه جبران آن تا نسلها ميسر نگرديد و آسيبهاي ناشي از جنگهاي قومي و قبيله اي از محدوده خرابيهاي سيل وزلزله گذشت و ويرانگريهاي ـ مغول و بربر ، نابودي مردان و كنيزي زنان و كودكان را به دنبال آورد . پس از مرگ قرون وسطي و زايش رنسانس شكل ضايعات انساني نيز دگرگون شد چرا كه صاحبان قدرت مي بايد ابزاري براي مهار انسان آزاده مي يافتند تا شايد حريت او را مستمسكي براي نابوديش قرار دهند . و بدين شكل فضاي خالي از معنويت رشد سرطاني افكاري را اينچنين افزايش داد و بذر انحراف در مزرعه پاك انسانيت پاشيده شد .
جنگهاي جهاني اول و دوم ضربه محكمي بر پيكره جامعه بشري بود كه ويراني و سرگرداني و بي سرپرستي فراواني در پي داشت اگر چه امروزه دامنه و وسعت جنگها از جهانشمولي خود كاسته است . ليكن شيفتگان قدرت به اشاعه انحرافات و كمبودها پرداختند كه جنگ بي پاياني آغاز گشت و با اشاعه الكل و اعتياد و فحشاء و در يك كلام نابودي ارزشهاي اخلاقي ، بزرگترين و مهلكترين ضربه ها را بر اركان مقدس خانواده وارد شد كه موجب متلاشي شدن پايه هاي استوار خانواده و در نتيجه بي سرپرستي و بي پناهي گرديد .
و اين قصه هم چنان ادامه دارد و انسان سر گشته هر روز در جستجوي ايده آلها دست به دامان انواع فساد مي روند شايد مرهمي بر دردها و آلامش باشد . و اما قصد از نگارش اين مقاله در اين گوشه از جهان شايد تا حدودي شناساندن بچه هاي بي سرپرست و مشكلات آنها و ارائه راه‌حلي براي بهينه سازي فضاي زندگي اين كودكان مي‌باشد ( البته لازم به توضيح است كه اين بررسي مختصر كه با استفاده و بهره جوئي از مطالعات كتابخانه اي و مدارك مكتوب و همچنين برداشتهاي ميداني انجام گرفته است بدليل كمبود منابع و مشكلات خاص مربوط به اين موضوع انتخابي مسلماً خالي از ضعفها و كاستيها نيست . اما به هر صورت به عنوان يك شروع مي تواند مورد استفاده دانشجويان ديگر باشد .)

2-1- ضرورت انتخاب پروژه :
باتوجه به آنچه كه درمقدمه آمد و با توجه به اين امركه مشكلات رفتاري ،عاطفي وهوشي كودكان يتيم بر همگان آشكار است،نه تنها توجه پژوهشگران كه بلكه درسطح وسيع تري توجه كليه برنامه ريزان اجتماعي وحتي عموم مردم به اين مساله ضروري به نظر مي رسد.صرف نظر ازجنبه انساني قضيه كه زندگي درمحيط خانواده حق كودك است و از اين حق همه كودكان بايدبهره مند شوند،جنبه اجتماعي آن نيزحائز اهميت است.كودكان يتيم هم بايدروزي مثل ديگر كودكان بدون كنترل مسئولان پرورشگاه درجامعه زندگي كنند.قابل انكار نيست كه لازمه زندگي در جامعه بر خورداري از حداقل توانائيهاي عاطفي واجتماعي است.ازاين رو اگر مهارت لازم در اين كودكان به وجود نيايداز سويي خوددچار مشكلات عديده مي شوند واز سويي ديگر براي جامعه مشكلاتي به بار خوا هند آورد.بنابر اين توجه به كودكان يتيم و تعليم وتربيت آنان امري لازم وحياتي به نظر مي رسد.

3-1- بيان مسئله :
بي سرپرستي بيشتر از آنكه يك مشكل فردي باشد مشكل اجتماعي است . امروزه در سرتاسر دنيا با افزايش بي رويه كودكان بي سرپرست روبه رو هستيم اين افزايش دلايل زيادي از جمله فقر ، جنگ ، افزايش فساد و فحشا ، اعتياد و .. دارد . اين كودكان قربانيان خشونت جامعه اي هستند كه نه تنها آنها را از داشتن پدر و مادر و كانون گرم خانواده محروم ساخته بلكه پذيراي آنها نيست و به چشم سر بار به آنها مي نگرد .
در ذهن كوچك كودك كه همواره نياز به يك پناه را احساس مي كند بودن در محيطي كه بطور دائم احساس تشويش ، نگراني و اضطراب و ترس هميشگي ، ضعف در شخصيت را بدنبال خواهد داشت و افسردگي و خزيدن به كنجي آرام ، آرزوي متداولي در بين اين دسته كودكان است و به عكس ممكن است بعضي از كودكان براي جلب توجه و مطرح شدن و يا متمايز شدن از ديگران دست به اعمال خشونت آميز و در نهايت به شخصيت ناهنجار با قدرت خلق مشكلات فراوان براي اجتماع تبديل شوند .در حالي كه همواره به اين نكته آگاه باشيم كه در سالهاي آينده اين كودكان بايد قدرت حركت و همگامي با جامعه و حتي توان مطرح شدن بعنوان سرمايه هاي بسيار با ارزش براي سازندگي كشور را دارا باشند و اگر بدانيم در زندگي آنها خلأ پر نشدني به نام خانواده وجود دارد بايد حتي الامكان شرايط زيست آنها را به گونه اي فراهم كرد كه حد اقل فرد را جزئي از يك خانواده با ايجاد علائق و همبستگيهائي مشابه بدانند آنگاه اهداف و خطوط طرح مورد نظر رنگي متفاوت با شرايط موجود خواهد گرفت .

4-1- اهميت انتخاب موضوع
بي سرپرستي كلمه اي است كه امروز تنها بار بدون سرپرست بودن را بخود حمل نمي كند بلكه در پس آن تمامي ابعاد شخصيتي ، رفتاري رواني ، اجتماعي شخص را زير سؤال مي برد . در بررسي آماري مشاهده مي شود كه اكثر مجرمين فاقد خانواده يا سرپرست مؤثر بوده اند. بدين ترتيب بي سرپرستي تنها يك مسئله كوچك فردي نبوده بلكه يك مسئله بزرگ اجتماعي مي باشد . اين پروژه تنها تحقيق براي شناخت مسئله و در پس آن برخورد حسي با فضا نمي باشد بلكه هدف آن يافتن مطلوبترين روش و سيستم با هدف كم كردن پسوندهاي ناشي از بي سرپرستي در بستر طرح يعني ايران مي باشد .
افزايش كودكان بي سرپرست خطري است كه مرتباً نسل حال و آينده را تهديد مي كند و اثرات زيان بخشي را بر پيكره جامعه در ابعاد مختلف فرهنگي ، اجتماعي ، سياسي ، عاطفي ، فردي و خانوادگي تحميل مي نمايد اين مسئله بويژه در مورد شهر مشهد بعنوان دومين كلان شهر مذهبي پر رنگتر و جدي تر رخ مي نمايد . علل افزايش اين كودكان بخصوص در اين شهر را مي توان دلايل زير عنوان كرد :
1. وجود بارگاه ملكوتي امام رضا ( ع ) بعنوان يك محل امن و مناسب براي كودكان فراري و نيز رها كردن كودكان شناخته مي شود به همين علت از شهرها و اماكن ديگر به مشهد رو مي آورند .
2. خشكسالي هاي پياپي در استان خراسان كه بصورت مستقيم در ايجاد فقر مؤثر بوده و مسائلي از قبيل هجوم به شهرها و حاشيه نشيني و مسائل مرتبط با آن را به همراه دارد .
3. هم مرز بودن با كشور افغانستان باعث تولد كودكان بدون شناسنامه
4. بالارفتن ميزان اعتياد
5. افزايش 26 در صد نرخ بيكاري
6. بالا رفتن نرخ بزهكاري
7. افزايش رقم بيماريهاي اعصاب و روان
8. بالا رفتن آمار طلاق
9. بالارفتن تورم و بوجود آمدن مشكلات اقتصادي و افزايش سطح فقر
و از طرف ديگر بايد توجه داشت كه اين كودكان از آنجا كه از حمايتي مادي و عاطفي محروم مانده اند آمادگي لازم براي هر نوع آسيب پذيري را دارا مي باشند لذا نياز به حمايت بيشتري دارند .
5-1- روش تحقيق :
به منظور ارائه و دستيابي به معيارها و مباني طرح كه بتواند محيطي مناسب براي كودكان بي سرپرست فراهم آورده پاسخگوي بعضي از نيازها و مركزي براي احقاق حقوقشان باشد لازم است ابتدا شناخت كامل و كافي از اين كودكان و علتهاي وجودي و افزايش آنها و ويژگيهاي رواني و رفتاري شان داشته باشيم . همچنين بايد با توجه به شرايط سني و خصوصيات عام آنها لازم است كودك و ويژگيهاي كودكي را بشناسيم . از سوي ديگر به منظور دستيابي به وسيله و راهكارهايي كه رهنمون و ضامن پرژه باشد آشنائي با حقوق و قوانين مربوطه ضروري است . پس از آن شناخت و بررسي نمونه هايي كه داراي فعاليت مشابه هستند مي تواند پروژه را از تكرار خطاهائي به اثبات رسيده مصون داشته و نقاطي را كه بايد بر آنها تأكيد داشت روشن نمايند و پس از آن مطالعات زمينه و محدوده اي كه پروژه را در بر مي گيرد صورت مي گيرد . آنچه بيان شد بر مبناي دسته بندي زير شكل گرفته است:
ـ تحقيقات كتابخانه اي : شناخت ويژگيهاي روحي ، رواني و خصوصيات جسمي سنين مختلف رشد كودك ، قوانين اصول مربوطه و آنچه پيرامون بي سرپرستي ارائه مي گردد با استناد به كتابها مجلات و پايان نامه هاي كارشناسي ارشد و غيره .. بوده است .
ـ مطالعات آماري : آمار كودكان فاقد سرپرست يا بد سرپرست ، تعيين جمعيت پروژه و … بر مبناي آمارهاي موجود اداره بهزيستي و يا ساير مراجع مربوطه .
ـ مصاحبه با مسئولين و متخصيصن امور نگهداري كودكان بي سرپرست و اطلاع از نظرات آنها در تشخيص روحيات و ويژگيهاي اين كودكان مؤثر بوده است .
ـ استفاده از مجلات و مقالات اينترنتي در ارائه اقدامات انجام گرفته براي اين كودكان در ساير كشورهاي جهان ياريگر بوده است .
6-1- اهداف كلي پروژه :
هدف طراحي براي اين كودكان را مي توان چنين بيان كرد : ايجاد شرايط براي زيست رشد عاطفي و جسمي و پرورش استعدادهاي كودكان بي سرپرست كه در طي زندگي در مجموعه حمايتي بايد براي همگامي با جامعه و پذيرفته شدن در ميان مردم به مهارتها و توانائيهاي لازم برسند ، حال اينكه اين فضا را بايد چگونه طراحي كرد و يا حتي آنها را چه ناميد بحث اصلي پروژه مي باشد . براي رسيدن به هدف مورد نظر بايد اين نكته را مد نظر داشت كه اصولاً كودكان بي سرپرست داراي 2 مشكل عمده اند :
1ـ مشكل اجتماعي : علت ريشه اي آن دور بودن از مردم و جامعه و زيستن در فضاهايي قلعه مانند است كه اين معضل باعث سوق دادن مطلب به مطالعات جامعه شناسي مي شود .
2ـ مشكل هويتي و شخصيتي : علت آن دور بودن از نظام خانواده و سيستم نرمال زندگي و اتخاذ سيستمهاي غلط درون شبانه روزيها مي باشد . كه اين امر مطالعات روانشناسي در زمينه هاي بهداشت رواني را مي طلبد .

1-2- بخش اول : شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
آنچه مسلم است شناخت ويژگي ها و خصايص كودك و آنچه در مسير رشد وتعالي و به ثمر رساندن يك كودك لازم است مي‌تواند در طرح محيطي مناسب براي كودكان راهگشا و موثر باشد. دراين بخش قبل از بيان هر مطلبي توجه به تعريف « كودك » از ديدگاه صندوق كودكان سازمان ملل متحد (يونيسف ) ضروري به نظر ميرسد . براساس اين تعريف هر انسان با سن كمتر از 18 سال در رديف كودكان واقع مي‌شود . پس سنين نوجواني هنوز در گروه و زير مجموعه كودكي و واحد شرايط آنان مي‌باشد.

2-1-2- اهميت دوران كودكي 
بسياري ازتمدن هاي بزرگ به اهميت دوران اوليه زندگي و تأثير آن بر زندگي دوران بلوغ و سالهاي بالاي عمر توج فراوان نشان داده اند. يك ضرب المثل قديمي ميگويد: « كودك را تا سن 7 سالگي به من بدهيد و من مردي را به شما تحويل خواهم داد .»
اين مسأله در عبارات معروف زير نيز منعكس مي‌باشد :
– كودكان براساس زندگي خويش ياد مي گيرند.
– اگر كودكي با انتقاد زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه اعتراض كند.
– اگر كودكي با دشمني زندگي كرد، ياد مي گيرد كه بجنگد.
– اگر كودكي با تمسخر زندگي كرد ، ياد مي گيرد كه خجول باشد.
– اگر كودكي با شرمساري زندگي كرد، ياد مي گيرد كه احساس گناه كند.
– اگر كودكي با اغماض (و تحمل ) زندگي كرد، ياد مي گيرد كه صبور باشد.
– اگر كودكي با تشويق زندگي كرد، اعتماد را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تعريف و تمجيد زندگي كرد ، قدرداني را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با مساوات زندگي كرد، عدالت را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با امنيت زندگي كرد،‌اعتقاد داشتن را ياد مي گيرد.
– اگر كودكي با تائيد و تشويق زندگي كرد، ياد ميگيرد خودش را دوست بدارد.

3-1-2- رشد وپروش 1
رشد امري پيوسته از هنگام تشكيل نطفه تا مرگ است . دراين بين مفاهيم پرورش و پختگي به موازات رشد معنا مي يابند. مفهوم پختگي نمايانگر آنست كه انسان در بدو تولد داراي قابليت هاي پائين بوده وتغييرات خاصي كه با گذشت زمان به تكامل وي منجر مي‌شود او را به پختگي يا رسيدگي مي رساند. علم به اينكه هر موجود زنده قادر نيست رفتاري را كامل فراگيرد مگر آنكه به مرحله اي از نمو رسيده باشد .اهميت دانستن فرآيند رشد در سالهاي مختلف زندگي را نشان ميدهد . به عبارت ديگر هر سن محل بروز دسته به خصوصي از رفتارها و قابليت آموزش پذيري مشخصي است .پرورش به تغييراتي گفته مي‌شود كه براثر آموزش يا تأثيرات عوامل محيطي در انسان ايجاد مي‌شود. رشد وپرورش دو فرآيند متفاوت اند. رشد تغيرات كمي و كيفي برتن وروان وپرورش ،‌تغيير در جنبه هاي رفتاري و رواني است .
نقش وتأثير محيط بر فرآيند رشد :
تأثير محيط در رشد وتكامل انسان‌، قبل از قرن 18 چندان موردتوجه نبوده است در حاليكه توارث در تمام تئوريهايي كه از بقراط به بعد ارائه شده به نحوي به چشم مي خورد .
افراد انساني از نظر زمينه هاي ارثي بايكديگر متفاوتند .اما محيط چه تأثيري بر روي اين زمينه ارثي ميگذارد و چقدر در تغيير ياتبديل خصوصيات مختلف ارثي مي‌تواند موثر باشد،‌خود بخش مهمي از كار روانشناسي است . از قرن 19 به بعد آزمايش هاي متعددي انجام مي شود تا تأثير عوامل محيطي را برروي انسان موردشناسايي و بررسي قرار دهند، به خصوص در مورد نوزادان و كودكان بررسيها و‌ازمايشهاي زيادي انجام ميگيرد،‌زيرا امروز علم روانشناسي به تأثير سه سال اول زندگي در شكل گيري بنيان شخصيتي طفل اهميت فراواني ميدهد. در مورد قابليت ها واستعدادهاي انساني يكي از نتايج بدست آمده اين است كه عوامل محيطي وزمينه ارثي به صورت حاصلضرب دو پارامتر عمل ميكنند و هر چه هركدام از دو پارامتر مساعدتر بوده واز ضريب بيشتري برخودار باشند، طبيعتاً نتيجه بهتري عايد خواهد شد.بنابراين ميحط تأثير بسزايي در پرورش استعدادها وقابليت هاي كودكان دارد اما در مورد مشخصات شخصيتي كه زمينه كلي رفتارها و كردارهاي افراد را تعيين مي كنند، تأثيرات عوامل محيطي بسيار اساسي و پراهميت است يكي از آزمايشهاي انجام شده اين است كه دو نوزاد دوقلوي همسان را كه از نظر زمينه ارثي كاملاً يكسان بوده اند به فرزند خواندگي به دو خانواده مختلف سپرده اند پس از ده سال با انجام آزمايشهاي مختلف متوجه شده الند كه اين دو از نظر ضريب هوشي و استعداد تفاوت اندكي با يكديگر دارند اما از لحاظ منش وشخصيت كاملاً با يكديگر متفاوتند پس با سهم عمده اي كه محيط و زمينه پرورش در شكل گيري شخصيت انسان دارد، درامر تعليم وتربيت است كه انسان مي‌تواند با استفاده از دانش و شناختهاي خويش به ايجاد زمينه مساعدتري براي پرورش استعدادها وشكل گيري متعادلتر شخصيت كودك همت گمارد.
عواملي كه پيرامون موجود زنده را احاطه كرده اند ميتوانندهميشه باعث تحريك يا كاهش امكانات فرد شوند. نوزاد بعد از تولد وارد محيطخارجي مي شودكه از محيط داخلي وسيعتر است وتنوع بيشتري دارد چنين فضايي سرشار ازعوامل گوناگون مادي واجتماعي و فرهنگي است .
اين عوامل به گونه اي آشكارا وترديد ناپذير بر ساختار شخصيت و چگونگي رشد كودك تأثيري تعيين كننده برجاي ميگذارد .عوامل محيطي كه درجريان رشد مؤثر هستندعبارتند از :
1. تغذيه 
2. هواي آزاد و نور خورشيد 
3. بيماري وآسيب 
4. وضع خانوادگي 
روانشناسي رفتار كودك : خصوصيات دوران مختلف رشد كودك1
دوران كودكي به جهت نقش مهمي كه در سرنوشت آينده انسان ايفا مي كند، فرصت بي نظيري است كه نبايد آن را از دست داد .فرصتهاي يادگيري در اوايل دوران زندگي كودك آثار مهمي در پرورش توانائيهاي بعدي او دارد .چرا كه بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق مي افتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انسان كوچك است كه همه چيز را درك مي كند و هر دوره از زندگي او وابسته به دوه ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كند كه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي و اخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هر دو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد . همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري و تعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتا ناراحت و ناراضي است و اين دو حالت معمولا به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد .
با بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان در سنين و دوره هاي مختلف رشد سعي در شناخت بهتر آنان به عنوان مخاطبين مستقيم پروژه داريم . لازم به ذكر است چون پروژه مربوط به كودكان در محدوده سني نوزاد تا 11 سال را شامل مي شود در اينجا تنها به بررسي ويژگيهاي روحي و جسمي كودكان اين سن پرداخته شده است .
معمولاً در بچه ها بطور طبيعي اشتياق به يادگيري وجود دارد .ليكن تا قبل از 7 سالگي قادر به يادگيري از طريق خواندن و نوشتن نيستند . آنها از محيط زيست خود، از يكديگر، از بزرگسالان وبچه هاي بزرگتر از خود همواره چيزهائي ياد مي گيرند. ياديگري كودكان مستمراً در هر زمان و مكان درجريان است و بيشترين ميزان يادگيري آنان از طرق فعاليت ها ومهارتهائي است كه توسط خودشان انجام ميگيرد.
ظرفيت يادگيري در كودكان در هر يك از مراحل متوالي رشد، مناسب با همان مرحله سني مي‌باشد. كودك در 4 سالگي ،3 رنگ ازرنگهاي اصلي را از هم تشخيص ميهد، شكلها را ميشناسد ولي هنوز قادر به نقاشي آنها نيست . مي‌تواند در توپ بازي ،توپ بزرگ را بگيرد وپرتاب كند، مي‌تواند بيش از 3 قدرم بپرد و بدون اتكابه نقطه اي بطور قائم واستوار در مسيري مستقيم حركت كند.اندازه ها ، وزن وشكلهاي متفاوت را شتخيص دهد، بين واقعيت ، افسانه و موهوم فرق مي گذارد.
كودك در گروه سني 5 تا 6 سال ،مي‌تواند نقاشي و رنگ آميزي بكند و شكل آدم را مي كشد ورنگها را بشناسد، دوست دارد با بزرگسالان صحبت و در كارها با آنها مشاركت كند. از شكلها وحروف كپي كند. مي‌تواند برروي سطوح بلندتر از كف زمين با حفظ تعادل حركت كند. ادارك زمان و فضا را دارد. رفتارهاي شنيداري و خواندن را تقليد كند.

جنبه هاي رشد بچه دراين سنين عبارتند از : 
– رشد فيزيكي ومهارتهاي حركتي 
– رشد هوشي 
– رشداجتماعي 
– رشد عاطفي
دراين سنين كودك احتياج به معاشرت با كودكان ديگر دارد ولي عده اين كودكان نبايد زياده از حد باشدو دراين زمان بازيهاي دسته جمعي بهترين راه هدايت رشد كودك است . براي تامين اين منظور، زمين بازي در فضاي آزاد، بهترين راه‌حل است . زمين بازي بايد به قسمت هاي مختلف ، چمن كاري ، شن ريزي ، آجرفرش و آسفالت تقسيم شود. چمن براي معلق زدن و كشتي گرفتن ، آسفالت براي بازي با وسائل چرخ دار، توده اي از شن براي بازيهاي دستي ، باغچه اي براي سبزيكاري و محل نگهداري از حيوانات .
كودك در فاصله سني 6 سالگي تا آغاز دوره نوجواني مرحله تجربه وآشنايي با محيط آموزشي را ميگذراندوساعات فراغت خود را معمولاً براي جبران ضعف در خواندن ، صرف خواندن كتابهاي غير درسي مي‌كند. دراين زمان ،فراهم آوردن كتب مناسب اين سن ، مي‌تواند علاقه به كتاب را براي هميشه در وجود او فراهم كند.
دراين سنين جنبه هاي رشد هوشي ،اجتماعي وعاطفي كودك همچنان در جريان است وتخيل او كم كم رنگ منطقي تري به خود مي گيرد. علاقه كودك به نزديك شدن به بزرگسالان بصورت تكرار حركات آنها وعلاقمندي به مشاركت درانجام كارهاي دستي در آنها به خوبي قابل مشاهده است .

 

4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان1 : 
شخصيت اگر هم ريشه ارثي داشته باشد ولي بطور قطع متأثر از عوامل بسياري است كه در اثر محيط ايجاد مي گردد كه مهمترين اين عوامل عبارتند از :
– وضع جسماني : كه عاملي است ارثي و موثر در شخصيت فرد. اندام ، قيافه ،سلامتي ، نواقص جسماني ،تحريك پذيري حواس ، طرز كاركردن غدد داخلي واعصاب ،همگي اثراتي را در حالات رواني شخص دارد كه بدون رابطه با شخصيت فرد نيست .
– احساس و قبول مسئوليت : اينكه به والدين و مربيان توصيه شده است كه به كودكان مسئوليت هاي درخور توانائيهاي آنها واگذار نمايند، براي اين است كه نهال شخصيت واعتماد بنفس در وجود آنها كاشته شده باشد تا در دوران جواني رشد نمايد. نوجوانان بايد از يك طرف نسبت به خود احساس مسئوليت نمايند يعني ،خود را حفاظت ونگهداري كنند و از طرف ديگر درانجام كارهاي اجتماعي زياد وابسته ديگران نباشند.
– خود شناسي واحساس اطمينان كردن : خودشناسي و درك توانائي واستعدادهاي خود يكي از عوامل مهم شخصيت است .
بيشترين رشد هوشي كودك در 4 سال اوليه زندگي اتفاق ميافتد بطوريكه اين رشد معادل رشد هوشي در 13 سال بعدي زندگي اوست . كودك انساني كوچك است كه همه چيز را درك مي كندو هر دوره از زندگي او وابسته به دوره ديگري است ، رشد جسماني كودك هميشه يك سير صعودي را طي مي كندكه گاهي سريعتر و گاهي كندتر است ولي بايد دانست كه رشد روحي واخلاقي كودك هميشه داراي يك روند تكاملي نيست . به عبارت ديگر خصوصيات اخلاقي هر سن هميشه نكات خوب و بد هردو را داراست و تضميني براي صعود اخلاقي و روحي همراه با رشد جسمي وجود ندارد. همچنين بايد دانست كه روحيات كودك از نوعي تناوب برخوردار است بدين معني كه در بعضي از سنين او داراي سازگاري وتعادل بيشتري با خود و مردم است و در برخي دوره ها ذاتاً ناراحت و ناراضي است واين دو حالت معمولاً به صورت تناوبي و يكي پس از ديگري اتفاق مي افتد.

 

 

 

 

 

برای خرید آنلاین از زیر اقدام نمائید.

در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل
78000 تومان خريد

فرمت رساله: word
حجم فایل ها: 4 مگابایت  –  160 صفحه

 

 

فهرست مطالب:

1-1- مقدمه
2-1- ضرورت انتخاب پروژه
3-1- بيان مسئله
4-1- اهميت انتخاب موضوع
5-1- روش تحقيق
6-1- اهداف كلي پروژه
7-1- فرايند عمومي تحقيق
1-2- بخش اول  شناخت كودك
1-1-2- مقدمه
2-1-2- اهميت دوران كودكي
3-1-2- رشد وپروش
4-1-2- عوامل موثر در ايجاد شخصيت در كودكان
5-1-2- كودك ، معماري و فضا
2-2- بخش دوم تعريف واژه ها
1-2-2-تعاريف
2-2-2- يتيم از ديدگاه قرآن و منابع اسلامي
3-2-2- لزوم رسيدگي به ايتام
4-2-2- يتيم و دولت اسلامي
5-2-2- يتيم و دارالايتام
3-2- بخش سوم
1-3-2- تفاوتهاي بين محيط خانواده و شبانه روزي
2-3-2- اثرات غم انگيز و زيانبار محروميت از مهر مادري
3-3-2- خلاصه اي از مشكلات فرزندان دور از خانواده وارائه برخي پيشنهادات در جهت رفع اين مشكلات
4-2- بخش چهارم
1-4-2- اجمالي در خصوص پديده بي سرپرستي وبدسرپرستي و علل آن ها
2-4-2- علل و انگيزه هايي كه سبب سپردن كودكان به مراكز شبانه روزي مي گردد
3-4-2- روند برخورد صحيح با كودكان بي سرپرست
4-4-2- آخرين دستاوردهاي جهان در راستاي واحدهاي اقامتي ـ مراقبتي
5-4-2- وظايف بهزيستي و شرايط سرپرستي كودكان از والدين (تصويري از وضعيت موجود مسائل و برنامه ها )
6-4-2- مشكلات بهزيستي و مراكز شبانه روزي
7-4-2- پيشنهاداتي براي بهبود وضعيت موجود در بهزيستي
1-3- بخش اول  تاريخچه حمايت كودكان بي سرپرست
1-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
2-1-3- تاريخچه حمايت از كودكان بي سرپرست در ايران
2-3- بخش دوم
1-2-3-موسساتي كه قبل از انقلاب عهده دار نگهداري و حضانت از كودكان بودند
2-2-3-كليه مراكز نگهداري كودكان بي سرپرست درايران (در حال حاضر) ‌
3-3-بخش سوم  نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در جهان
1-3-3-نحوه حمايت از كودكان بي سرپرست در آمريكا و اروپا
2-3-3-نحوه حمايت از بي سرپرستان در كشورهاي آسيايي
4-3- بخش چهارم  آئين نامه اجرائي شبانه روزي ها
1-4-3- مواد آئين نامه
1-4- بخش اول
1-1-4- نوع موسسات موجود در جهان امروز  (بي سرپرستي در جهان امروز )
2-1-4-بررسي سيستم هاي موجود در جهان
3-1-4-نمونه هاي موجود در جهان
2-4- بخش دوم
1-2-4- بي سرپرستي در ايران ( نوع سيستم ها )
2-2-4- نمونه هاي موجود داخلي
4-2-4- چه بايد كرد ؟
1-5- بخش اول  تنظيم برنامه فيزيكي طرح
1-1-5- معيارهاي انتخاب سايت
2-1-5- ضوابط انتخاب سايت
3-1-5- تعيين جمعيت هدف
2-5- بخش دوم   انتخاب عملكردهاي موجود در سايت
1-2-5- تعيين حوزه هاي كاركردي
2-2-5- بررسي عملكردهاي پروژه
الف ) سكونتي ـ اقامتي
ب ) فضاهايي لازم براي گذراندن اوقات فراغت ‌
3-5- بخش سوم  تعيين سطح و سرانه ها
1-3-5- بررسي سرانه ها
2-3-5-تعيين مساحت هر كاربري ( جداول )
فضاهاي طرح و سطوح مورد نياز آنها
ساختمان شيرخوارگاه
بخش اداري
مهد كودك
4-5-بخش چهارم  تعيين عوامل خارجي و محيطي موثر بر طراحي
1-4-5- ابعاد انساني
2-4-5-عوامل اقليمي
بررسي شرايط اقليمي شهر مشهد
– وضعيت آب و هوايي مشهد
– مشخصات جغرافيايي مشهد
دما و رطوبت هوا
وزش باد
تابش آفتاب
جهت استقرار ساختمان
3-4-5- طراحي اقليمي
5-5- بخش پنجم  بررسي ارتباط اجزاء مجموعه با يكديگر
6-5 – بخش ششم  توصيه هاي اجرائي (تاسيساتي ـ سازه اي )
1-6-5- توصيه هاي اجرايي
سيستم تاسيسات
سيستم سازه
7-5- بخش هفتم  طراحي
1-7-5- نظام حركتي
2-7-5- نظام فضايي كالبدي مجموعه
ارتباط با محيط ( باز يا بسته بودن مجموعه )
سهم توده و فضا
3-7-5- نظام عملكردي مجموعه
منابع و ماخذ

دفترچه مطالعات مجموعه گردشگری 240صفحه ,رساله مجموعه گردشگری,مطالعات مجموعه گردشگری,طرح نهایی مجموعه گردشگری

 مطالعات مجموعه گردشگری 240صفحه

مطالعات مجموعه گردشگری 240ص,رساله مجموعه گردشگری,پایان نامه مجموعه گردشگری,طرح نهایی مجموعه گردشگری,مطالعات مجتمع گردشگری,رساله مجتمع گردشگری,پایان نامه مجتمع گردشگری,طرح نهایی مجتمع گردشگری,نقشه مجتمع گردشگری

بخشی از مطالب:

پیشگفتار :
هنر معنویتی است جاری در مقاطع زمان که منشاء ابداع و خلق آثار هنری است . معماری آمیخته و فرآیندی است از علم و هنر ، ذوق و سلیقه ، اعتقاد و ایمان و مهارت های خاص که متاثر از تمدن و فرهنگ خويش در گذر تاریخ ، زبان گویای زمانه خودش است که با اتکا به تجارب پیشینیان به وجود آمده است . در حال حاضر به دلیل وجود ارتباطات در سطح گسترده و وسیع شاهد سبک های بین المللی در هنر و معماری و علوم و صنعت جهان ، امروز قریب به یک میلیارد خانه و سرپناه وجود دارد . از کاخ گرفته تا کوخ ، از کوشک گرفته تا کاشانه ، سقف سفالی ، آپارتمان ، مسجد ، کلیسا و …….. می باشیم .
با یک نگاه دقیق در همه اینها ، زبان شناسی و معماری قبیله ای ، اقلیمی و ایمانی به نوعی همراه سایر عوامل ، تبلور و بازتاب دارد . خانه ها و عمارات کویر نشین ها شکل خود را دارند. بادگیرهای یزد خنک کننده های طبیعی هستند ، اسکیموها خانه ها ی یخی می سازند ، کانادائی ها اغلب آسمان خراش های مرکز شهرهای بزرگ را با تونل زیرزمینی یا هوایی به هم مرتبط می کنند تا در زمستان های سرد کمتر از خیابان استفاده کنند . مساجد اسلامی ، معابد عیلامی ، آتشکده های زرتشتی سبک های خود را دارند و ……

برای توضیحات بیشتر و دریافت رساله به ادامه مطلب مراجعه نمائید…