شناخت قلعه فلک الافلاک 66 صفحه – مقاله معماری بررسی و شناخت قلعه فلک الافلاک لرستان
به نام ایزد دانا
مقدمه
قلعه تاریخی و باشکوه «فلک الافلاک» یکی از قلعههاي معروف و با اهمیت سرزمین کهن ایران بشمار ميآید. شاید به یقین بتوان گفت درسراسر پهنه ایران زمین، کمتر قلعهای بسان فلک الافلاک ميتوان یافت که به رغم گذشت سالیانی بس دراز و نشیب، تاکنون توانسته باشد از آشوب زمانه و گزند حوادث و رخدادهای بیشمار، جان سالم بدربرده و همچنان صلابت و استواری خودرا محفوظ بدارد.
فلک الافلاک، میراث پرافتخار نیاکان ما، همدم و همنشین نسلهای بی شمار و یادگار ذوق و هنرو تلاش مردم این سرزمین است. حال برماست تاهمچون پیشینیان این میراث گرانبها و عظیم را پاس بداریم و بعنوان سمبل تاریخ، فرهنگ و تمدن این دیار، آنرا به آیندگان بسپاریم و با شناخت درست وواقعی از سیر پیدایش و تحول آن درادوار متمادی و شناساندن آن به دیگران، گامی هرچند کوچک درجهت احیای فرهنگ و تمدن کشورمان برداریم، باشد که دراین راه توفیق با ما یار باشد.
مطلب حاضر، ثمره چند سال تلاش مداومی است که با توجه به فرصت اندک و منابع محدود تهیه گردیده است. اما با وجود این، تلاش شده است که قلعه با دیدی جامع و اززوایای گوناگون بررسی شود و دراین راه از ثمر ه تحقیقات و پژوهشهای محققینی چون آقایان حسین غضنفری، حمید ایزد پناه و سایرین نیز بهره گیری شده است، ولی با همه این احوال، تحقیق و پژوهش درخصوص قلعه مذکور هنوز نیازمند ژرف نگریهای کارشناسانه بیشتر و عمیقتری است چرا که بسیاری از جنبههاي هنری، باستانشناسی، معماری و تاریخی آن تاکنون ناشناخته باقی مانده است. امید است با همت و کوشش سایر کارشناسان و متخصصان، این مهم تحقق یابد.
برای دانلود و توضیحات بیشتر به ادامه مطلب مراجعه نمائید…
بخشی از مطالب:
این تحقیق علاوه بر آنکه حاوی دیدی تاریخی درخصوص سیر پیدایش و تحولات گوناگون قلعه از آغاز تا کنون است، شامل یک سری مطالب و اطلاعات دیگری نیز درمورد تاریخ لرستان، شهر خرم آباد ميباشد که مطالعه آن از هر حیث خالی از لطف نخواهد بود. افزون بر این، جهت بررسی دقیق قلعه، سعی شده تحولات سیاسی آن برحسب تاریخ خاندانهای حکومت گر لرستان پی گیری شود.
همچنین درابتدای تحقیق، فصلی درمورد تاریخچه و پیشینه قلعه درایران و لرستان آورده شده تا خواننده با چشم اندازی گسترده و دریک بستر تاریخی به قلعه بنگرد.
بی تردید براین نوشته ایراداتی وارد است که خود انگیزه ای در نگارش پژ وهشهای دقیق تر از سوی صاحبنظران خواهد بود و این حداقل فایده ای است که براین کار با تمام کاستی هایش مترتب است.
درپایان، فرصت را مغتنم شمرده از اساتید محترم گروه تاریخ دانشگاه اصفهان که با راهنمائیهای سودمندشان مارا درجهت هرچه بهتر ارائه دادن این پژ وهش یاری نمودند و همچنین از سازمان میراث فرهنگی استان لرستان به خاطر مساعدت بی دریغشان دراین راه و همینطور از جناب آقای محمد احمدی ناشر محترم که با همت و بلند نظری درراه اعتلای تاریخ و فرهنگ لرستان هم و غم خود را صرف نشر آثار لرستان ميکنند و خانم لیل حسین پور که زحمت حروفچینی و صفحه آرایی این کتاب را بعهده داشتند، کمال تشکر و قدردانی مينمایم.
فصل اول
پیشینه تاریخی قلعه درایران و لرستان
1- پیشینه تاریخی قلعه درایران
«قلعه» را معمولاً حصاربلند، پناهگاهی که برفراز کوه یا جای بلند ساخته شده، دژ یا دز معنا کرده اند. آنگونه که از متون تاریخی استنباط ميگردد «دژ» یا «دز» نام قدیمیترین قلعه بوده است.
مرحوم علی اکبر دهخدا درذیل وواژه قلعه آن را پناهگاه و محل امن میداند و این واژه را یادآور یک ضرورت اجتماعی اجتناب ناپذیر که نه تنها انسان یکجا نشین خودرا ملزم به داشتن آن میدید، بلکه انسان کوچ نشین نیز که در کوهستان درپی گلههاي خود روان بود، ناگزیر از احداث قلعه بوده است.
قلعه بعنوان یک واحد اجتماعی و سیاسی نقش اساسی و حساسی درتاریخ ایران داشته است و درواقع سمبل کوچک شده یا معرف ایران است. درواقع، کمتر نقطه ای از سرزمین ایران را ميتوان یافت که از وجود آثار و بقایای قلعه ای تهی باشد و کمتر شهری را ميتوان جست که در گذشته استحکاماتی نداشته است.
به طور کلی سابقه پیدایش قلعه درایران به دوره کوچ نشینی ساکنان ایران بر ميگردد.دربررسی تاریخ سیاسی «ماد»، «ماننا»،«اورارتو» و روابط آنها با آشوریها به نام دژهاي بسیاری برمی خوریم. این قبیل استحکامات با انگیزههاي مختلف احداث ميشد گاه سلاطین محلی، خاندانهای قدیمی و تیرههاي گوناگون با تجاوز به حدود یکدیگر آسایش عمومی را مختل ميکردند و گاه دزدان و راهزنان به جان و مال مردم دست درازی ميکردند، بنابراین مردم این سرزمین که از قدیم ترین ایام مراکز زندگانی خودرا ناامن ميدیدند به فکر ایجاد مواضع مستحکم افتادند تا جان و مال خود را درپس دیوارهای آنها حفظ کنند. د ر«دانشنامه جهان اسلام» درزمینه پیدایش قلعه درایران آمده است:
«از آغاز دوران تاریخی، درهزاره اول پیش از میلاد، پیرامون دهکدهها نیز حصار کشیده میشد، این کار نخست برای مصون ماندن ازحمله راهزنان و جانوران وحشی بود، ولی بعدها عمدتاً برای دفاع درمقابل هجوم دشمنان صورت ميگرفت. درسراسر سرزمین ایران بقایای حصارهای محکم دهکدهها و قلعههاي مسکونی را ميتوان یافت که قدمت برخی به هزاره سوم پیش از میلاد ميرسد.»
دیاکونف، محقق روسی، پیرامون دژهای ایران درعهد حکومت مادها مینویسد:
«از نبشتههاي آشوری چنین برمی آید که درخاک ماد نقاط مسکونی مستحکم دژ گونه ای «آلانی دننوتی» و نقاط مسکونی کوچک دیگری دراطراف آن «آلانی سهروتی» وجود داشته اند، مردم نقاط اخیرالذکر به هنگام ضرورت ميتوانستند به درون حصار دژ پناه برند. چنین دژی ممکن بود نقطه مسکونی دایمی و یا پناهگاه موقتی باشد ؛ یعنی مکانی خالی برای افراد و دامها وجود داشته باشد. تصاویر آشوری که از دژهای مادی بجا مانده است، وضع استحکامات مزبوررا نیک نشان ميدهد.»
دیاکونف سپس درتشریح موقعیت جغرافیایی و ساختمان این دژها اضافه ميکند:
«دژهای مزبور ساختمانهای محکمی بودند بر ارتفاعات و صخرههاي طبیعی و یا گاهی بر خاکریزها و تپههاي مصنوعی. گرداگرد آنها لااقل یک دیوار (خاخار) و یا گاهی چندین حصار متحد المرکز (کی سسو) کشیده شده بود. درطول حصار، برجهایی به فاصلههاي معین تعبیه شده بود و سر برجها و حصار برای تیراندازی با کمان، کنگره دار بود، حصار دژها همانند دژهای «اورارتو» از سنگ بود، غالباً دژها را طوری ميساختند که خندق و یا مسیر طبیعی رودخانه ای دفاع از آنرا تکمیل کند».
بنابر آنچه گفته شد، ميتوان چنین استنباط کرد که اصولاً تاریخ ساخت و پیدایش قلعه درایران به دورانی بس کهن باز ميگردد، دورانی که بدلیل فقدان امنیت کافی انسانها مجبور بوده اند برای حفظ خود و اموالشان در مقابل تهاجم بیگانگان و حیوانات وحشی، قلعه هایی ایجاد کنند تادر پناه آن جان و مالشان محفوظ بماند. نکته دیگری که بایستی بدان اشاره کرد، آن است که درساختمان قلعهها و دژها همانند سایر پدیدههاي اجتماعی دیگر، درطول تاریخ اصلاحات و دگرگونیهای زیادی بنا به ضرورت صورت گرفته و نمونههاي مختلفی از آن بر حسب مقتضیات جغرافیایی و مواد و مصالح بکاررفته درآنها، پدید آمده است.
درایران، به طور کلی، به آثار دو نمونه قلعه یا دژ تحت عناوین قلاع کوهستانی و جلگه ای برخورد ميکنیم که دراینجا به طور اجماع به ذکر مشخصات هریک ميپردازیم:
الف) قلاع کوهستانی
اغلب قلاع کوهستانی را دژها تشکیل ميدهند، این گونه قلاع که سابقه طولانی تری از دیگر انواع قلاع دارند و به منظور دفاع، مقاومت و مرزبانی بنا شده اند، قلاع کوهستانی یا «دژ» نامیده اند. دژهای کوهستانی عالباً بربالای کوههای منفرد بنا شده اند و طرح و نقشه آنها بستگی به وضع طبیعی کوه دارد. آنها معمولاً درارتفاعات صعب العبور، بالای پرتگاهها که مناطق نسبتاً مسطح محدودی است که در اطراف مماس با لبه عمودی پرتگاه و موانع طبیعی است ساخته شده اند. اصولاً طرح ریزی تمام دژها برای دفاع است و آنها را میتوان نمونه معماری نظامی دانست. دژهامحل اقامت خداوندان ده و اربابان ملک نیز بوده که درروزگار ناامنی محل سکونت خودرا مستحکم ميساختند. این دژها اغلب دارای بیش از یک حصار و بارو بودند و نقش پادگانهاي نظامی دولتهای وقت را نیز ایفا ميکردند. اینگونه قلاع با برقراری نسبی امنیت، به تدریج اهمیت خود را از دست داده و به ویرانه هایی مبدل شدهاند، تا آنجایی که محل و موقعیت برخی از آنها ازبین رفته است.
ب) قلاع جلگهای
طرح اغلب دژهای جلگه ای یا دشت، مربع یا مستطیلی است که چهار کنج آنها چهار برج مدور ساخته شده است. عموما مصالح این دژها خشت وگل است وبندرت بعضی از آنها از آجروگل ساخته شده اند. قلاع مناطق جلگه ای معمو لا در نواحی مسطح وهموار ساخته ميشدند. این قلاع نیز در گذر زمان فراز ونشیبهای گوناگون را پشت سر گذاشته اند، برخی از آنها در تهاجمات نظا ميبطور کامل ویران شدندوبرخی نیز به لطف مرمتهاوبازسازیها تا کنون به عمر خود ادامه داده اند. عوامل مختلف نظامی، امنیتی، تجاری وسیاسی در پیدایش آنها موثر بوده است. بسیاری از کاروانسراهایی که در مسیر جاده ها و راههای ارتباطی بنا شده اندرابایستی جزء این دسته از قلاع قلم داد نمود.
متاسفانه تاکنون پژوهش جامعی روی قلاع ایران با وجود نقش حساس و حیاتی که در طول هزاران سال تاریخ پر فرازو نشیب ایران ایفا کرده اند، انجام نشده است.
جادارداین امر مهم بیش از پیش مورد توجه اندیشمندان وپژوهشگران قرار گیرد تا با شناخت و بررسی علمی واصولی این پدیده شگفتانگیز سرزمینمان ایران، هر چه بیشتر به درک واقعی تاریخ پر راز و رمز آن واقف شویم.
2- پیشینه تاریخی قلعه در لرستان
در لرستان آثاروبقایای دژها وقلعههاي بی شماری به چشم ميخورد که نشانگر میزان اهمیت فوقالعاده این ناحیه در گذشته میباشد. سابقه ساخت قلعه در لرستان به هزاران سال پیش ميرسد. کهنترین آثار خانه سازی که تا کنون در ایران دیده شده است به حدود ده هزار سال پیش باز ميگردد. در بخشهایی از لرستان نیز آثار خانه سازی نخستین مشاهده شده است.چنین به نظر ميرسد که در شیوهخانه سازی همراه بادیگر جنبههاي زندگی تحولاتی در اثنای اواخر هزاره هشتم تا سدههاي آغازین هزاره ششم پیش از میلاد پدید آمده باشد که طی آن زا غه هاو آلونکهای اولیه بتدریج جای خود را به خانههاي خشتی و گلی داده اند.
به دنبال این تحول اساسی است که در لرستان نیز هما نند سایر نقاط ایران آثاری از ساخت قلعه و دژ به تقلید از معماری تمدنهای بین النهرین همچون بابل وسومر پدید آمده است.
سرزمین کوهستا نی لرستان واقع در سلسله جبال زاگرس از کهن ترین ایام تا به امروز مهد تمدن و جایگاه یکی از اصیل ترین اقوام ایرانی بوده است. بارون دوید، جغرافیدان، باستانشناس و سیاح معروف، پیرامون گذشته تاریخی اقوام ساکن در لرستان ودژهای آنان مينویسد:
«بر طبق اقوال نویسندگان متقدم، بر حسب ظاهر از دور ترین از منه تاریخ دنیا، این کوهستانها پیوسته جایگاه نژادی ازانسانهای جنگجو واسرار آمیز بوده است که علیه اقتدار مادها وپارسها ستیزه گری کرده اندو اسکندر مقدونی وبعدها آنتیگونوس در مرزهای باختری با دژهاوموانع نامنتظره ودشمنی سخت این اقوام کوهستانی مواجه شده اند.»
لرستان بعنوان زادگاه نخستین دولت ایرانی ؛ یعنی «ایلام» همواره دستخوش تهاجم دولتهای مقتدر آن زمان، همچون دولت تجاوزگر آشور بود، بنابراین ایجاد استحکاماتی توسط ساکنان منطقه جهت خطرات احتمالی دور از انتظار نبوده است. از این گذشته لرستان از قدیمی ترین ایام، بستر راهها و جادههاي باستانی به شمار ميآمده که وجوددژهای مستحکمی جهت حفظ و صیانت آنها الزامی به نظر ميرسیده است.
اکثر قریب به اتفاق قلاع لرستان را دژها تشکیل ميدهند که معمولاً مشرف بر جلگهها و راههای ارتباطی و نقاط مسکونی بنا شده اند. سابقه برخی از آنها به دوران پیش از اسلام و برخی نیز به دوران اسلامی باز ميگردد. به طور کلی درلرستان هم آثار قلاع کوهستانی و هم آثار قلاع جلگه ای به چشم ميخورد، برخی از آنها درروند تحولات سیاسی و اجتماعی ایران درگذشته نقش بسیار حساس و مؤثری داشته اند که از آن جمله ميتوان از دژ «منگره» دژ «زلال انگیز»، قلعه «منیژه»، قلعه «بهرام»، قلعه «ماژین»، قلعه «کوهزاد»، «شهنشاه»، قلعه «نصیر»، «گریت»، «چنگری». «فلک الافلاک» نام برد وبخصوص قلعه اخیر که درگذشته جایگاه ویژه ای، درتاریخ سیاسی و اجتماعی ایران و منطقه داشته است.
پلان قلعه فلک الافلاک
قلعه فلک الافلاک
1- موقعیت جغرافیایی ووجه تسمیه قلعه فلک الافلاک
قلعه زیبا و افسانه ای «فلک الافلاک» (falak-ol-Aflak) چون نگینی زیبا، برفراز تپه ای باستانی درمیان شهر باصفای خرم آباد، مرزاستان لرستان واقع شده است. موقعیت جغرافیایی قلعه در شهر خرم آباد درحال حاضر از سمت شرق و جنوب غربی به رودخانه خرم آباد، از طرف غرب به خیابان و محله «دوازده برجی» و از مست شمال به خیابان فلک الافلاک محدود است.
وجه تسمیه قلعه
واژه فلک الافلاک در فرهنگهای لغت به معنای فلک نهم که آن آسمان همه آسمانهاست، سپهر سپهران و درزبان شرع به معنای عرش آمده است. ولی در اصطلاح نام دژی است درشهر خرم آباد لرستان. قلعه فلک الافلاک درطی ادوار گوناگون دارای اسامی متعددی بوده و درهردوره، تحت عنوانی خاص از آن یاد شده است. چنانچه ابتدا به نام شهر «دژ شاپور خواست» و سپس بدنبال ویرانی شهر شاپور خواست و بنای شهر خرم آباد درفاصله قرنهاي ششم و هفتم هجری قمری، بنام شهر جدید «قلعه خرم آباد» خوانده شد. منابع تاریخی این دوره و دورههاي بعد تا اوایل دوره قاجارهمچنان از این قلعه تحت همین نام یاد کرده اند. عنوان فلک الافلاک آنچنان که از کتاب «جغرافیای لرستان» (اثر مؤلفی ناشناخته از دوره قاجار) برمی آید، گویا به دستور«محمدعلی میرزا» فرزند ارشد فتحعلیشاه و حاکم دست نشانده وی بر لرستان بسال 1222 ه.ق براین قلعه نهاده شده است. مؤلف کتاب مذکور دراین خصوص چنین مينویسد:
«در زمان خاقان مغفور (فتحعلیشاه) که دولت قوام گرفت، حکومت لرستان تفویض بنواب «محمد علی میرزای» مرحوم شد. بالای همان تپه را عمارت و برج و خلوت متعدده و حصار محکم و حمام و غیره از جمله یک اطاق درسربرجی ساخته و فلک الافلاک نام نهاده و……»
واژه «فلک الافلاک» که دراغلب کتب تاریخی به چشم ميخورد، درگذشته همواره بعنوان صفتی اغراقآمیز برای قلعهها و دژهای بسیار بلند و استوار بکارمی رفته، چنانچه بسیاری از مورخان و وقایع نگاران هنگام برخورد با چنین قلعه هایی بطورغلو آمیزی ارتفاع آنها را همسان بروج آسمان پنداشته و آنها را به فلک الافلاک تشبیه ميکردند. چنانچه مؤلف «عالم آرای نادری» نیز در توصیف قلعه ای درحوالی بروجرد بهنگام لشکر کشی نادر به لرستان، چنین اصطلاحی را بکار برده است. او مينویسد:
«چون صاحبقران دوران (نادر) بربالای آن کوه رسیده نظربدان کوه افکند، قلعه ای دید که ارتفاع بروجش یا بروج فلک الافلاک دم مساوات ميزد و از متانت و رصانت پهلو برسد سکندر…..»
بی شک نامگذاری قلعه خرم آباد به نام فلک الافلاک به علت همین توصیفات غلو آمیز بوده است.
قلعه فلک الافلاک درزمان حکومت رضاخان مدتی نیز بنام قلعه «سپه» خوانده شد ولی امروزه همچنان تحت همان نام فلک الافلاک شهرت دارد.
2- تاریخ پیدایش قلعه
متأسفانه تاکنون هیچ سند یا مدرکی دال برتاریخ ساخت بنا و نام سازنده آن، بدست نیامده و منابع نیز در این خصوص خاموش مانده اند. اصولاً اینگونه دژها ریشههاي کهن دارند و به مرور زمان تاریخ بنیان و نام بانی آنها به فراموشی سپرده شده است. این موضوع تنها به قلعه فلک الافلاک مربوط نمی شود بلکه بسیاری از قلاع ایران نیز دارای چنین سرنوشتی بوده اند تا آنجا که تاریخ ساخت و بنای برخی از آنها را ازروی خرافه به پادشاهان افسانه ای و گاه نیز به شیاطین و جنیان نسبت ميدهند.
قدیمیترین سند مکتوب که اشاره به قلعه فلک الافلاک تحت عنوان «قلعه شاپور خواست» نموده، کتاب «مجمل التواریخ و القصص» اثر نویسنده ای نامعلوم مربوط به قرن ششم هجری ميباشد. براساس مندرجات این کتاب، پیشینه تاریخی قلعه تا نیمه دوم قرن چهارم هجری قمری میرسد، اماپیش از این تاریخ سند مکتوب دیگری فعلاً دردست نیست. ولی از روی شواهد و آثار گوناگون ميتوان دریافت که تاریخ بنای این دژ کهنسال به دورانی بس دورتر باز ميگردد. «رضا فتحی» و«حسین غضنفری» با توجه به ابنیه و آثار مرتبط با قلعه که در منطقه موجود است، تاریخ پیدایش قلعه را به دوران پیش از اسلام نسبت ميدهند. آقای فتحی درمقاله ای تحت عنوان «قلعه فلک الافلاک یا دژ شاپور خواست» دراین مورد چنین استدلال ميکند:
«اینگونه قلعههاي مستحکم درایران باستان ساخته شده و درکتب تاریخی آمده است که شاهان ساسانی اصولاً خط دفاعی ایران را درمقابل حمله اعراب سلسله کوههای زاگرس قرار داده بودند و در طول این مسیر به فاصلههاي متناوبی دژهای محکم و مهمی ایجاد کرده بودند. از جمله این دژهای مهم که گویا حالت فرماندهی نیز داشته است یکی همین قلعه شاپور خواست بوده است.»
و سپس درجای دیگر اضافه ميکند:
«از نوشتههاي تاریخی چنین بر ميآید که ساختمان این دژ مستحکم درزمان ساسانیان برجا بوده ولی این نوشتهها و اسناد چندان محکم و مستدل نیستند ».
آقای غضنفری نیز با دیدی جامعتر با توجه به آثار و ابنیه تاریخی موجود در منطقه و بقایای پلها و راههای ارتباطی آنزمان تاریخ بنای قلعه را به دوره ساسانی وحتی پیش از آن نسبت میدهد، وی دراین رابطه مينویسد:
«براین مبناست که ميتوان ایجاد اولین بنای حفاظتی برروی تپه فلک الافلاک را حتی درادوار قبل از استیلای ساسانیان محتمل و این مکان بسیار مناسب را ولو در سطحی بسیار محدود از قدیم الایام محمل یکی از استحکامات اولیه حفاظتی این دره قدیمی دانست.»
3-دلایل ساخت و بوجود آمده قلعه فلک الافلاک
دربحث راجع به تقسیم بندی قلاع ایران گفته شد که اساساً آثار دونوع قلعه در ایران موجود است: قلاع کوهستانی و قلاع جلگه ای ؛ و همچنین گفته شد هریک از آنها دارای کارکرد و استفاده مشخصی بوده اند، بطوریکه قلاع واقع دردشت و جلگه اغلب مسکونی بوده و مورد استفاده ساکنان محل جهت سکونت خود و احشامشان قرار ميگرفته اند، حال آنکه قلاع کوهستانی دراکثر موارد نقش نظامی – امنیتی داشته اند، گذشته از این، از قلعههاي مذکور برای مصارف دیگری چون راهداری، پادگان نظامی، زندان، گنجینه امراء و پادشاهان، انبار غله و… نیز بهره برداری ميشده است. با گذشت ایام و تکامل سیاسی و اجتماعی و رشد و گسترش امنیت، به تدریج بسیاری از قلاع دشت و کوهستانی ایران نقش اولیه خود را از دست داده و نقشهای دیگری را درصحنه اجتماعی و سیاسی ایفا نموده و یا درگذر زمان نیست و نابود گشته اند.
بررسی و شناخت نقش اولیه قلعه فلک الافلاک بعنوان یک دژ نظامی و امنیتی و نیز نقشهای دیگر این قلعه در ادوار بعد همچون گنجینه حاکمان و والیان، مقرحکومتی، کهندژ، انبار غله و آذوقه، زندان، موزه باستانی و فرهنگی و…. شاید بهترین راه جهت پی بردن به راز پیدایش و تداوم حیات این قلعه درطی ادوار گوناگون تاریخی باشد.
وجود آثار و بقایای غارها، روستاها و شهرهایی چون «خایدآلو»، «شاپور خواست» و «خرم آباد» دردره و جلگه خرم آباد و همچنین آثار راهها و پلهای ارتباطی و مواصلاتی موجود در این ناحیه، بی تردید وجود استحکامات ویژه ای را در منطقه ای چنین حساس ایجاب ميکرده است و از این روست که راولینسون مينویسد:
«قلعه خرم آباد یقیناً همیشه به خاطر موقعیت مخصوصش از اهمیت ویژه ای برخورداربوده است.»
از ادوار بسیار دور تاکنون، لرستان همواره درمسیر دوراه عمده «شمال به جنوب» و «غرب به شرق» قرار داشته است. راههای باستانی اغلب از شاهراههایی است که از دورههاي پیش از تاریخ و دورههاي تاریخی پیش از اسلام و درعصر اسلام و پس از آن، دارای اهمیت زیاد بوده اند. وجود آثار پلهایی از دوره ساسانی بر شاهراه غرب به شرق و تعمیر و تجدید بنای برخی از آنها درعهد حکام اسلامی، مؤید این نظر است.
علاوه بر موارد فوق، قرارگرفتن مناره ای (درجنوب خرم آباد) در مسیر این راهها، بخوبی نمایانگر اهمیت و حساسیت فوق العاده منطقه و راههای ارتباطی آن ميباشد. معمولاً اینگونه منارهها را چنانکه راوندی خاطرنشان میکند، «درآبادیهای مهم برسرراههای پرتردد ایجاد ميکرده اند و درشبها بوسیله آتشی که برفراز این برجها افروخته میشد از دور اخبار و علائم و اشاراتی ميدادند که مردم دوردست را از حوادث و خطرات احتمالی، آگاه کرده و همچنین کاروانها را در مسیرشان هدایت مينمودند».
مینورسکی نیز اهمیت شایان این راهها را دریافته بود و در این زمینه مینویسد:
«از آنجائیکه مناطق لرنشین درعهد باستان برسر راههائی که مراکز مهم امپراطوری ایران را به هم ميپیوست، قرارداشته، لرها نقش بسیار مهمی را ایفا ميکردند.»
باید به گفته مینورسکی این نکته را افزود که اساساً دژ فلک الافلاک نقش مهمتری را دراین میان به عهده داشته که همانا حفظ و صیانت این راهها بوده است.
بنابر مطالب مندرج و با توجه به بقایای راههای اصلی منطقه و پلهای قدیمی و عظیم مسیر این راههای ارتباطی که به لحاظ صلابت بنا، از آثار حیرت آور معماری ایران به حساب ميآیند و اغلب نیز در کنار بقایای پلهای قدیمی تر برپا شده اند، دره فعلی خرم آباد محل شهر قدیمی شاپور خواست محسوب ميشود. این شهر دردوره ساسانی بنا گردیده و در مسیر گذار این راههای معتبر قرارداشته است. دژ شاپور خواست (قلعه فلک الافلاک) نیز علی الاقاعده به تناسب اهمیت سیاسی – اقتصادی این شبکههاي ارتباطی پرتردد که بنای پلهای به این عظمت را طلب مينمودند، ميبایست از اهمیت ویژه ای برخورداربوده باشد. بی شک حساسیت ویژه و اهمیت تأمین حفاظت محل تلاقی راههایی تا این حد حیاتی و لزوم افزایش قدرت دفاعی مدافعین این دره حساس، ضرورتاً ایجاد استحکاماتی خود کفا (کهندژ) را ایجاب ميکرده است. نویسنده «جغرافیای نظامی لرستان» نیز که در امورنظامی و سوق الجیشی تبحر کافی داشته موقعیت قلعه را چنین توصیف میکند:
«خود قلعه فلک الافلاک، از لحاظ وضعیت نظامی و طرز حفاظت این جلگه، اهمیت فوق العاده ای را داراست. چه از قلعه مذکور کلیه معابر اطراف را میتوان دفاع نموده و باضافه قلعه دارای چشم انداز وسیع و مطولی ميباشد.»
و…
«فهرست منابع»
1- ابن اثیر، عزالدین علی: «تاریخ الکامل»،تجربه ابوالقاسم حالت، تهران، انتشارات علمی، 1352
2- ابن بلخی: «فارس نامه»، به اهتمام گای لیسترانج و رینولد آلن نیکلسون، تهران انتشارات دنیای کتاب، 1363، چاپ دوم.
3- اعتماد السلطنه، محمدحسن خان «مرآه البلدان» به تصحیح عبدالحسین نوائی، تهران انتشارات دانشگاه تهران، 1367.
4- نویسنده نامعلوم: «تاریخ جهانگشای خاقان»، مرکز تحقیقات ملک الشعراء بهار، تهران انتشارات کلاله، 138.
5- نویسنده نامعلوم: «جغرافیای لرستان» (پیشکوه و پشتکوه)، به کوشش سکندر امان الهی بهاروند، خرم آباد انتشارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی 1370.
6- دوبد، بارون «سفرنامه لرستان و خوزستان»، تجربه محمد حسین آریا، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، 1371.
7- ایزد پناه، حمید: «به لرستان خوش آمدید»، مجله ایران زمین، تهران، اسفند 1370، سال اول، شماره یکم.
8- پیرنیا، حسن واقبال، عباسی: «تاریخ ایران»، تهران، انتشارات خیام، 1370، چاپ پنجم.
9- راوندی، مرتضی:«تاریخ اجتماعی ایران»، تهران، انتشارات روز بهان، 1372، چاپ سوم.
10- رزم آرا، علی: «جغرافیای نظامی ایران» لرستان، تهران، بینا، 1320.
11- غضنفری، حسین و ملکی، مهرداد و چگنی، مراد و دیگران: «مطالعه اجتماعی فرهنگی لرستان»، چاپخانه پوریا، 1370.
فهرست مطالب:
مقدمه 1
فصل اول 4
پیشینه تاریخی قلعه درایران و لرستان 4
فصل دوم 10
قلعه فلک الافلاک 10
وجه تسمیه قلعه 10
فصل سوم 22
سابقه تاریخی قلعه فلک الافلاک 22
قلعه فلک الافلاک از عهد پهلوی تا امروز 47
فصل چهارم 56
ساختار معماری قلعه فلک الافلاک 56
نتیجه سخن 61
«فهرست منابع» 64
تصویر فایل :
خرید آنلاین:
در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایل- فرمت فایل: word
- حجم فایل: 6 مگابایت