رساله معماری خانه هنر 110 صفحه – مطالعات طراحی مجتمع فرهنگی هنری
رساله مجتمع فرهنگی هنری (خانه هنر),مطالعات طراحی مجتمع فرهنگی هنری (خانه هنر),طرح نهایی مجتمع فرهنگی هنری (خانه هنر),رساله خانه هنر,مطالعات خانه هنر,پروپوزال خانه هنر
مقدمه
هر معماري تبلوري است از فرهنگ يک ملت در گذر زمان،هنگامي که سخن از ايجاد بنايي ميرود، ساختمان اين بنا نميتواند مستقل از شرايط فرهنگي، سياسي، اقليمي و تواناييهاي فني زمان خود مطرح باشد. معماري در حقيقت راوي فرهنگ و هنر ملت هاست.هنري که با توجه به امکانات هر زمان و هر مکان و از انديشه به عمل درآمده هاي دور است ،آيينهاي است روشن از شرايط هر جامعه در ادوار مختلف.
عنوان تحقيق
طراحي مجتمع فرهنگي هنري (خانه هنر)
0-2- بيان ضرورت هاي مطالعه و طراحي
جامعه و شهر ما دچار نابساماني است.معماري و شهرسازي ما هم تأثيرگذار و تأثيرپذير از وضع شهر و مردم آن است. امروزه صحبت از نابساماني فضاي شهري،بحران هويت معماري،حسرت گذشته به يادگار مانده است و ضرورت تحقيق و طرح مسئله را دوچندان ميکند.
ماريو بوتا:
“اماکن فرهنگي کاتدرالهاي جديد شهر امروز هستند و علاوه بر سر و کار داشتن با خاطرات جمعي نشانههاي شهري محسوب ميشوند.”
دکتر علي شريعتي فرهنگ را مجموعه تجليات معنوي، هنري، تاريخي، ادبي، مذهبي و احساس يک قوم به صورت سمبلها، علايم، آداب و رسوم، سنت ها، آثار و رفتار جمعي که در طول تاريخ يک قوم فراهم آمده ميداند که اين تجليات جنس،روح، فطرت و خصوصيات اجتماعي و زيست مادي،روابط اجتماعي و ساختار اقتصادي آن جامعه را توجيه نمايد.
پروپوزال:
0-2-1- بيان ضرورتهاي کمي
با نگرشي ساده به طيف جمعيتي کشور متوجه مي شويم که بيش از %50 آن را جوانان و نوجوانان تشکيل ميدهند.در اين طيف جمعيتي مشهد دومين کلان شهر ايران به لحاظ جمعيتي و وسعت ميباشد.در بررسي ساخت جنسي و گروههاي سني ميتوان يافت که حدود%58 جمعيت مشهد در محدوده سن رشد و تربيت هستند(حدود 1تا25ساله)بنابراين ضرورت و کمبود فضاهاي شهري در مقياس شهري و فراشهري و ايجاد ساخت و سازهاي فرهنگي در رابطه با جوانان اين قشر عظيم جامعه احساس ميشود.
با توجه به ميزان فقر فضاهاي فرهنگي شهر مشهد،در طرح جامع،فضاي زيادي جهت اختصاص به اين کاربري در نظر گرفته شده است. مطابق مطالعات انجام شده،سرانه ي موجود کاربري فرهنگي 0.02متر مربع ميباشد که سرانهي پيشنهادي در طرح جامع،1.09مترمربع تعيين شده است. مقايسهي سرانهي موجود فضاهاي فرهنگي با ساير کاربري ها، نشان دهندهي کمبود شديد فضاهاي فرهنگي در سطح شهر است.
عمدهي مراکز فرهنگي در شهر مشهد را مي توان به شرح زير طبقه بندي نمود:
دانشگاه ها- فرهنگ سراها-مراکز فرهنگي وابسته-آموزشگاههاي هنري-مراکز متفرقه که از ميان اين مراکز،فقط دو نمونه وجود دارد که با اهداف پروژه مشابهت دارد که عبارتند از:
1-فرهنگسراي امام رضا(ع) 2-فرهنگسراي بهمن
که با توجه به نياز شديد شهر مشهد، تعداد کمي به شمار ميآيند.
0-2-2- بيان ضرورتهاي کيفي
طبق اعلام نهادهاي متولي،امکان گذران اوقات فراغت جوانان در مراکز فرهنگي، بسيار کم ميباشد که همين تعداد نيز اغلب از فضا و امکانات مناسب برخوردار نبوده و چه به لحاظ عملکردي و چه به لحاظ کالبدي خصوصيات يک مرکز فرهنگي را ندارند.به عنوان مثال،فرهنگسراي امام رضا(ع) که بهترين نمونهي موجود است،مجموعه اي هنري است ولي فضاي آن نشانگر روح فضاي هنري نيست و از سوي ديگر، با روح زمان خود،پيوند خاصي برقرار نکرده است.
گاهي نيز مکان يابي و پيوند نامناسب اين مراکز با محيط شهري از اشکالات و نواقص آن ها مي باشد.
علاوه بر موارد گفته شده،شاهد افتي جدي در مراکز فرهنگي هستيم که نياز به تأسيس مراکزي که به طور جدي به تدوين مباحث گوناگون هنري بپردازند را تشديد ميکند.
0-3- اهداف پروژه
0-3-1- اهداف عام
ارتباط فرهنگ و هنر امروزه ي جامعهي ما با گذشته به کلي جدا شده و راه به سوي آينده را نيز گم کرده است.از يک سو،ايجاد فاصله ميان مردم و هنرمندان، علاقه و اشتياق مردم را نسبت به مقوله ي هنر کاهش داده است و از طرفي ديگر هنرمند، نوميد از ارتباط با مخاطب خويش و عدم اگاهي از تفکر و بينش مخاطب نسبت به اثر هنري اش،به تدريج خلاقيت و شکوفايي هنر خويش را از دست داده و دچار سطحي نگري و تکرار مي شود.از اين رو ايجاد مراکزي که در آن ها،نوعي ارتباط و تبادل نظر ميان مردم هنرمندان برقرار شود،به شدت احساس مي شود.
نکته ديگري که مي توان در اين جا بدان اشاره کرد،اين است که کمبود مراکز هنري در سطح کشور به گونهاي که پاسخگوي مسائل جوانان باشد،خود باعث شده که ضد ارزش ها، مجال خودنمايي پيدا کرده و منشأ مسائل حادتري در جامعه گردد، در صورتي که افزايش مرکز فرهنگي، به گونهاي مي تواند اين خلأ بحراني را پر کند و در جهت هر چه سالم تر شدن جامعه کمک مؤثري به شمار آيد.
0-4- شرح مختصري از سازمان عملکردي طرح
اين پروژه با ارائهي فضاهاي راحت و خودماني و با نمايش دادن فعاليتهاي خود در معرض ديد عموم، مردم عادي را به عنوان مخاطبان عادي خود جذب ميکند و آنها را با انواع هنر آشنا ميکند.
فعاليتهاي آنها در سطح حرفه اي نيست،بلکه جهت آشناسازي مردم با هنر است و در واقع اين مکان لينکي است به ساير فضاهاي فرهنگي و آموزشگاهها که فعاليتهاي فرهنگي در آنها به صورت حرفهايتر و تخصصي تر انجام ميگيرد.
جهت تحقق اهداف کلي پروژه، ايجاد مکاني جهت دست يابي به فضاهاي خاص به شرح ذيل مورد نظر است:
1- ايجاد فضاهايي براي آموزش و پژوهش راجع به هنر همچون آتليههاي هنري،کلاسهاي نقد هنر، کتابخانه تخصصي و …(فضاهاي آموزشي و پژوهشي-تحقيقاتي هنر)
2-ايجاد فضاهايي براي مطالعات در زمينههاي مختلف همچون فضاهاي اينترنتي،کتابخانهي عمومي و…(فضاهاي اطلاع رساني)
3-فضاهايي براي مقاصد فرهنگي-تفريحي همچون سالن تئاتر، سالن موسيقي و…(فضاهاي جمعي)
4-ايجاد فضاهاي رفاهي همچون تريا،رستوران،نمازخانه و …(فضاهاي خدماتي-رفاهي)
5-ايجاد يک فضاي اجتماعي پويا و فعال جخت استفادهي عموم مردم همچون گالريها، آمفي تئاترهاي روباز، فضاي پارک خطي و…(فضاهاي نمايشگاهي، فضاهاي باز مجموعه)
6- ايجاد فضاي مناسب جهت مشارکت مردمي در امور شهر و تلاش در جهت تبديل فرهنگ شهرنشيني به شهروندي از طريق تقويت تشکل هاي جامعهي مدني همچون سالنهاي چندمنظوره و … (فضاهاي جمعي)
7-فضاهايي جهت سودآوري اقتصادي به نفع کاربري فرهنگي نظير فروشگاه عرضهي آثار هنري هنرجويان و هنرمندان و …(فضاهاي تجاري-فرهنگي)
8-فضاهاي اداري و مديريتي
9-فضاهاي خدماتي
1-1-فرهنگ
1-1-1-تعريف لغوي فرهنگ
فرهنگ واژهاي فارسي و مرکب از دو جزء (فر) و (هنگ) است:فر پيشوند و به معني جلو، بالابر و پيش آمده و در قالب اسمي به معني شکوه،درخشندگي و بزرگ است.(هنگ) از ريشهي اوستاي(تنگنا) و به معناي کشيدن، سنگين و وزن مي باشد.اين واژه ي مرکب از نظر لغوي به معني بالا کشيدن و برکشيدن است و در جاي ديگر به معناي علم،ادب و دانش،معرفت،تعليم،تربيت و آثار عملي و ادبي يک قوم آمده است.
معناي لغوي لاتين واژه ي فرهنگ CULTUREاست.اين واژه از زبان کلاسيک و شايد پيش کلاسيک لاتين ريشه ميگيرد و در اصل به معناي کشت و کار يا پرورش بوده است اما از نيمه ي قرن نوزدهم واژهي فرهنگ معناي علمي تازه و خاصي به خود گرفت .اين معنا به دستهاي از ويژگي ها و دست آوردهاي جامعهي انساني و درنتيجه تمامي بشريت ادامه داردکه با مکانيسمهايي جز مکانيسم وراثت زيستي انتقال پذيرند و بشر به انباشتن اين ويژگيها ميپردازد.
1-1-2- تعريفهاي فرهنگ
در طول تاريخ، فرهنگ را از جنبه هاي گوناگون مورد مطالعه قرار داده و تعريفهاي گوناگون از آن ارائه دادهاند. مهم ترين اين جنبهها عبارتند از :
1-1-2-1- تعريف فرهنگ به معناي خاص(نظام فرهنگي)
در اين مفهوم فرهنگ هر جامعه در يک زمان مشخص مجموعه ي معاني مورد قبول آن جامعه است که براي حمايت از آن در نهايت از اجبار فيزيکي(زور) نيز سود ميجويد و براي دروني کردن آن ها تلاش مي کنند(نهادهاي آموزشي به وجود ميآورد). نهادها خود بر اساس آن معاني شکل مي دهندو نمادهاي نشان دهنده ي آن معان يرا تقويت ميکند.در اين جا فرهنگ معناي خاص مي يابد به مجموعه اي از معاني در حوزهي وسيع فرهنگ (به عنوان يک مقوله) اطلاق ميشود.
اين معناي فرهنگ را با عنوان نظام فرهنگي مشخص ميکنيم.حاصل نام گذاري آن که در هر جامعهاي،مجموعهاي از معاني مورد قبول وجود دارد که اجبار اجتماعي از آن حمايت مي کند. بعضي از معاني اين مجموعه اصلي و بعضي ديگر فرعي هستند. اما بنا به وحدت جامعه همه آنها از نظمي سيستمي پيروي ميکنند و شکل نسبتاً منظم به خود ميگيرند. به همين دليل ميتوان آن را نظام فرهنگي نام نهاد.
تعاريف از قبيل هويت جمعي تمايز بخشي جوامع از يکديگر است.امري که در همهي وجوه زندگي اجتماعي ساري و جاري است،امري که مفهوم نهادها محسوب ميشود و نظاير اينها چنين معاني فرهنگ را مد نظر دارند. در اين معني (نظام فرهنگي) فرهنگ مبناي شکل گيري و تداوم هويت جمعي و جامعه است.
1-1-2-2- تعريف فرهنگ عمومي
حوزهاي از معاني و فرهنگ را که اجبار حکومتي از آن حمايت ميکند؛ حوزهي رسمي فرهنگ (نظام فرهنگي) و حوزهاي از معاني و فرهنگ را که اجبار اجتماعي(اجبار اعمال شده از سوي هر شخصي در نقش غيرحکومتي) از آن حمايت ميکند حوزهي عرفي فرهنگ (نظام فرهنگ عمومي) ميناميم. ميتوان از تقابل مذکور(دو نوع نظام فرهنگي بر اساس دو نوع اجبار حامي هر يک)به عنوان تقابل رسمي و غير رسمي يا دولتي و مردمي هم ياد کرد و با تبديل مفهوم مردمي يا غير مردمي يا غير مردمي به مفهوم عمومي از فرهنگ عمومي درمقابل با فرهنگ رسمي نام برد.بر اساس تقسيم بندي فرهنگ عمومي حوزهاي از نظام فرهنگي جامعه است که پشتوانه ي آن اجبار قانون و رسمي نيست بلکه تداوم آن در گروه اجبار اجتماعي اعمال شده از سوي آحاد جامعه و تشکلها و سازمانهاي غير دولتي(غير رسمي) است.
برخلاف حوزهي فرهنگ رسمي که در نهايت اجبار فيزيکي از آن حمايت ميکند.حوزه ي فرهنگ عمومي عمدتاً ر پذيرش و امتناع استوار است و عدم پايبندي به آن مجازات را در پي ندارد.فرهنگ عمومي در کنار فرهنگ رسمي در همه ي حوزه ها ي زندگي اجتماعي خانواده،حکومت،اقتصاد،آموزش و پرورش و… و نظاير اينها حضور دارد.از اين رو نميتوان آن را به حوزهي مشخصي محدود نمود.فرهنگ عمومي سازندگان و حاملان خاص خودش را داراست که درست تنها به بخشي از آنها نظارت دارد.نزديک شدن به فرهنگ عمومي و اصلاح آن از طريق بخشنامه ميسر نيست و بر مبناي شناختي که از آن ارائه شد.گذراندن مصوبهي قانوني براي فرهنگ عمومي، نامناسب ترين و احتمالاً ناکارآمدترين شکل برخورد مي باشد،چرا که با ويژگيهاي فرهنگ عمومي مباينت ندارد بلکه تدبيرهاي مديريتي(مردم گرايانه) لازم است تا با ايجاد ساز و کارهاي مناسب در اصلاح آن بکوشد.
1-1-2-3- تعريف هاي وصف گرايانه
در تعريف ها از عناصر سازه اي فرهنگ تکيه مي شود:
• ادوارد تايلور(مردم شناسي انگليسي) Tylor (1871):
فرهنگ کليت درهم تافته اي است شامل:دانش دين هنر قانون اخلاقيت آداب و رسوم وهرگونه توانايي و عادتي که فرد همچون عضوي از جامعه اش کسب مي کند.فرهنگ در يک زمان معين و به ناگاه متولد نمي شود بلکه حاصل تجربيات انسان در طول زمان است.
• ويسلرWissler (1920):
تمامي کارها و فعاليت هاي اجتماعي به گسترده ترين معناي آن مثل:ادب،هنر و صناعات
• هيلرHilre (1933):
باورها، نظامهاي فکري، فنون علمي، راه و روش زندگي،رسم ها،سنتها و تمامي شيوههاي رفتاري که جامعه بدان سازمان ميبخشد، فرهنگ ناميده ميشود. بنا به اين تعريف فرهنگ شامل تمامي فعاليتهايي است که در جامعه از روابط ميان افراد شکل ميگيرد يا از گروه اجتماعي آموخته ميشود ولي اين رفتارها زادهي سرشت ارثي نمي باشد.
1-1-2-4- تعريف هاي تاريخي
در اين تعريف ها بر ميراث اجتماعي تکيه مي شود.
• ساپيرSapir(1921):
فرهنگ، مجموعهي هم بسته اي از کردارها و باورها که از راه جامعه به ارث رسيده و يا زندگي ما را ميسازد.
• بوسBoas(1927):
فرهنگ را مي توان شامل رفتارهايي دانست که در ميان گروهي از انسانها مشترک است و از نسلي به نسلي و از کشوري به کشوري راه يافته است.
• انجيالAngyal(1941):
فرهنگ، تنه اي سازمان يافته از از الگوهاي رفتار که از طريق وراثت اجتماعي به افراد ميرسد، ميباشد و هر فرهنگ خاص يک حوزه با يک گروه از مردم است.
1-1-2-5.تعريفهاي هنجاري
در اين تعريفها بر قاعدهي باروش تکيه ميشود.
• ويسلر(1929):
شيوهي زندگاني که يک گروه يا يک قبيله از آن پيروي مي کنند که شامل همهي رويههاي اجتماعي يکسان است.
• بوگاردوسBogardus(1930):
فرهنگ،مجموعه ي راه و رسم هاي عمل و انديشه و يک گروه اجتماعي در گذشته و حال مي باشد.
• کلاکن وکلي(1945):
فرهنگ همهي طرح هايي است که در طول تاريخ براي زندگاني ريخته شده و آشکاريانا آشکار،عقلي يا غيرعقلي هميشه همچون راهنمايي بالقوه براي رفتار مردمان وجود دارد.
1-1-2-6- تعريف هاي روان شناسيک
در اين تعريف ها تأکيد بر فرهنگ همچون وسيله اي براي حل مسائل و تاکيد بر آموختگي فرهنگ و تکيه بر عادت است.
فهرست مطالب:
0.مقدمه 1
بخش اول: مطالعات شناخت
فصل يکم: مطالعات پايه 6
1-1.فرهنگ 7
1-1-1.تعريف لغوي فرهنگ 7
1-1-2.تعريف هاي فرهنگ 7
1-1-2-1.تعريف فرهنگ به معناي خاص(نظام فرهنگي) 7
1-1-2-2.تعريف فرهنگ عمومي 8
1-1-2-3.تعريف هاي وصف گرايانه 8
1-1-2-4.تعريف هاي تاريخي 9
1-1-2-5.تعريف هاي هنجاري 9
1-1-2-6.تعريف هاي روان شناسيک 9
1-1-2-7.تعريف هاي ساختاري 10
1-1-2-8.تعريف هاي تکويني 10
1-1-3.فرهنگ به عنوان يک نياز ضروري جامعه 11
1-1-4.فولکور(folkore) يا فرهنگ مردمي 12
1-1-5.انواع فرهنگ 13
1-1-5-1.فرهنگ نمادي 13
1-1-5-2.فرهنگ نهادي 13
1-1-5-3.فرهنگ متبلور 13
1-1-5-4.فرهنگ مادي 13
1-1-5-5.فرهنگ غير مادي 14
1-1-6.ويژگي هاي فرهنگ 14
1-1-7.ايستايي فرهنگ 14
1-1-8.عناصر فرهنگي 14
1-1-9.فرهنگ پذيري 15
1-1-9-1.خصوصيات فرهنگ پذيري 15
1-1-10.فرهنگ پذيري در عصر حاضر 16
1-1-11.تأثير فرهنگ بر فضا 18
1-1-12.تحول فرهنگي در تهاجم فرهنگي 18
1-1-13.فرهنگ و تمدن 19
1-1-14.فرهنگ و هنر 19
1-1-15.فرهنگ و ارتباط 20
1-1-16.فرهنگ و شخصيت 21
1-1-17.توسعه ي فرهنگي 21
1-1-18.تأثير فرهنگ بر فضا 22
1-2.اوقات فراغت 24
1-2-1.مفاهيم و تعاريف 24
1-2-2.هدف هاي استفاده از اوقات فراغت 24
1-2-3.اوقات فراغت،ضرورت ها و کارکردها 25
1-2-4.اوقات فراغت و آسيب پذيري اجتماعي 25
1-2-5.رابطه ي فراغت با نظام اجتماعي 26
1-2-6.فراغت و فرهنگ 26
1-2-7.چگونگي گذراندن اوقات فراغت و نيازهاي اجتماعي 26
1-2-8.انواع اوقات فراغت 27
1-2-9.نقش فرهنگ سرا در تأمين نيازهاي فرهنگي گروه مخاطب 31
1-2-10.نيازها و تمايلات مخاطب دلايل بازديدهاي فرهنگي 33
1-2-11.ارزيابي کلي 34
1-3.مجموعه هاي فرهنگي 35
1-3-1.مراکز فرهنگي 35
1-3-2.سياست هاي فرهنگي کشور 36
1-3-3.حوزه بندي فرهنگ سراها و مجموعه هاي فرهنگي 37
1-3-3-1.برنامه ريزي عمومي 37
1-3-3-2.حوزه فعاليت 37
1-4.گرايش هاي مختلف هنر 39
1-4-1.موسيقي 39
1-4-2.مجسمه سازي 40
1-4-3.هنرهاي ترسيمي شامل:نقاشي،خطاطي… 40
1-4-4.هنرهاي نمايشي شامل:فيلم،سينما،تئاترو… 42
1-4-4-1.تئاتر 42
1-4-4-1-1.نمايش پس از اسلام 42
1-4-4-1-2.فضا در تئاتر کلاسيک 44
1-4-4-2.سينما 45
1-4-4-3.پويانمايي 45
1-4-4-4.فيلم 46
1-4-5.ادبيات شامل شعر و داستان،نمايش نامه،فيلم نامه و نثر 46
1-4-5-1.شعر 46
1-4-5-2.داستان نويسي 46
1-4-6.معماري 47
1-4-7.ورزش،رقص و حرکات نمايشي 47
1-4-7-1.ورزش 47
1-4-7-2.رقص 47
1-4-8.عکاسي 47
1-5.زيبايي شناسي 48
1-5-1.طبيعت و زيبايي 48
1-5-2.هنر و زيبايي 49
1-5-3.ارزيابي کلي 50
فصل دوم:مطالعات تکميلي 52
1-2.فضاهاي پيشنهادي براي مجموعه ي فرهنگي-هنري 53
2-2.ضوابط و استانداردهاي فضاهاي معرفي شده 54
2-2-1.آتليه هاي طراحي 54
2-2-2.کارگاه ها 54
2-2-2-1.انباري 55
2-2-3.کلاس هاي تئوري 55
2-2-4.کتابخانه 56
2-2-5.آمفي تئاتر 57
2-2-6.سالن کنفرانس 58
2-2-7.دفاتر اداري 59
2-2-8.سالن غذاخوري 59
2-2-9.پارکينگ ها 60
2-2-10.فضاي ارتباطي 61
فصل سوم:مطالعات تطبيقي 63
3-1.بررسي نمونه هاي خارجي 64
3-1-1.مرکز ملي و فرهنگي ژورژ پمپيدو 64
3-1-2.مرکز فرهنگي تي جي بائو 69
3-1-3.کياسما-شمايل تقاطع ها 72
3-2.مطالعات تطبيقي ايراني 78
3-2-1.موزه ي هنرهاي معاصر تهران 78
3-2-2.فرهنگسراي نياوران 80
3-2-3.فرهنگسراي خاوران 81
فصل چهارم :مطالعات زمينه 84
4-1.شناخت شهر 85
4-1-1.موقعيت طبيعي مشهد 85
4-1-2.ويژگي هاي آب و هواي مشهد 85
4-1-2-1.درجه حرارت 85
4-1-2-2.ميزان بارندگي،رطوبت نسبي،تبخير و تعرق 85
4-1-2-3.جريان هاي هوا 86
4-1-2-4.وزش باد 86
4-1-2-5.وضعيت تابش آفتاب 86
4-1-2-6.خلاصه و نتيجه گيري 87
4-1-2-7.اهداف مطالعات اقليمي 87
4-1-3.بررسي ويژگي هاي اقليمي در بافت قديمي شهر مشهد 88
4-1-4.بررسي استخوان بندي شهر مشهد در قديم 89
4-1-5.وضعيت کالبدي شهر 90
4-1-5-1.محورها 90
4-1-6.مطالعات جمعيتي شهر مشهد 91
4-1-7.بررسي محدودهي کوهسنگي 92
4-1-7-1.بررسي سابقهي تاريخي کوهسنگي 92
4-1-7-2.خيابان کوهسنگي 93
4-1-8.بررسي شبکه در دسترسي به محدوده 93
بخش دوم:فرآيند طراحي
فصل يکم:تعيين برنامهي کلي پروژه 95
5-1.تعريف پروژه 96
5-1-1.اهداف و وظايف پروژه 96
5-1-2.شناسايي جمعيت مخاطب پروژه 96
5-2.فضاهاي مورد نياز براي خانه ي هنر 98
5-3.تدوين مباني طراحي پروژه 99
5-3-1.مباني نظري عام طرح 99
5-4.برنامه ي فيزيکي طرح 100
5-4-1.مباني تدوين برنامه ي فيزيکي 100
5-4-2.برنامه ي فيزيکي پروژه و تدوين عملکردها 100
5-4-2-1.فضاهاي آموزشي 101
5-4-2-2.فضاهاي اطلاع رساني 102
5-4-2-3.فضاهاي جمعي 103
5-4-2-4.فضاهاي نمايشگاهي 103
5-4-2-5.فضاهاي تجاري-فرهنگي 103
5-4-2-6.فضاهاي اداري 104
5-4-2-7.مجموعه ي ورودي 104
5-4-2-8.فضاهاي خدماتي-رفاهي 104
5-4-2-9.فضاهاي خدماتي 105
5-4-2-10.نتيجه گيري 105
فصل دوم:معرفی و انالیز سایت……………… 106
5-5.تجزیه و تحلیل سایت 107
5-5-1.مطالعات میدانی 107
5-5-2.کلیات 107
5-5-3.تعیین کیفیت سایت 111
5-5-4.تجزیه تحلیل سایت 112
5-5-4.خلاصه تجزیه تحلیل سایت 119
فصل سوم:مدارک طرح 120
منابع وماًخذ 110
توجه: فصل معرفی و انالیز سایت و مدارک طرح از رساله حذف شده است و رساله 93 صفحه می باشد.
تصاویر رساله:
خرید آنلاین:
در پایان خرید ، لینک دانلود فایل نمایش داده می شود و به ایمیل شما ارسال خواهد شد. راهنمای خرید و دانلود فایلفرمت رساله: word
حجم فایل ها: 15 مگابایت
- برای مشاهده لیست رساله و مطالعات های معماری اینجا را کلیک نمائید.
- سفارش انجام رساله و طرح پذیرفته می شود.
- ایمیل های پشتیبانی : parsacad.com@gmail.com – info@parsacad.com
- رساله معماری با رساله معماری هم تبادل می شود و نیاز به خرید نیست.
سلام
خسته نباشید
وقتتون بخیر
رساله خانه هنر را دریافت کردم و مطالعات کاملی بود و خواستم از سایت خوب شما تشکر کنم.
ممنونم